به‌علاوه، در هشت سال دوره احمدی‌نژاد، فرهنگ مثلاً فرزندآوری به‌شدت تبلیغ می‌شد، حتی برای ایران جمعیت ۱۵۰میلیون هم تعیین کردند و کلی امتیازات برای این کار دادند، ولی دریغ از یک تغییر جدی.

چرا دیگران می‌توانند فرزندآوری کنند و شما نمی‌توانید؟ بعلاوه شما که روحانی هستید و در دهه ۶۰ ازدواج کرده‌اید، چرا فقط دو فرزند دارید، درحالی‌که آن زمان رشد جمعیت در اوج و ۳/۹درصد بود؟ آیا ممکن است تعداد فرزندان اعضای کابینه خود را اعلام کنید تا معلوم شود که چه نسبتی با فرهنگ فرزندآوری دارند؟ فرزندان شما چه تعداد فرزند آورده‌اند؟ آیا حاضرید زمینه چنین مطالعه‌ای را فراهم کنید؟

مسئله فرزندآوری در ایران ربطی به فرهنگ‌سازی ندارد. فرهنگ در این زمینه نقش اندکی دارد. مسئله اصلی اقتصاد و امید به آینده است. مردم در این مورد درست فکر می‌کنند. مردمی که امسال با ۳۵درصد تورم دست به گریبان هستند، ولی حقوق آنان در سال آینده فقط ۲۰درصد اضافه شود و حداقل حقوق نیز ۱۰میلیون تومان باشد، چرا باید ازدواج کنند و فرزند بیاورند؟

فرزندآوری در دنیای امروز یک رفتار غریزی و طبیعی نیست، یک رفتار عقلانی و انتخابی است. فرق انسان با حیوان همین است. انسان امروز هنگامی فرزند می‌آورد که دنیا و آینده او تامین شود. او خود را در برابر فرزندش مسئول می‌داند. هنگامی که با این وضع اقتصادی و این ناپایداری امور و فقدان امید به آینده مواجه می‌شود و حتی نمی‌تواند وضع آینده خود را تضمین کند، چرا باید فرزند بیاورد؟ قانونگذاری که گمان می‌کند با یک وام ازدواج و فرزندآوری مسائل را حل می‌کند، هیچ شناختی از جامعه ندارد.

ستاد ملی جمعیت باید علل شکست مطلق سیاست‌های جاری و قانون فرزندآوری را رسماً اعلام کند. اینکه نام یک قانون فرزندآوری باشد، به منزله آن نیست که اجرای آن لزوماً به این هدف هم منجر می‌شود. دولتی که دستاوردهای نداشته خود را دستاورد معرفی می‌کند، چرا هیچ دستاوردی درباره سیاست فرزندآوری اعلام نمی‌کند؟ به این علت که شکست این سیاست آشکارتر و برجسته‌تر از آن است که بتوان آن را دستاورد تعریف کرد.

تقصیر گذشتگان نیندازید، چون رشد جمعیت به‌رغم هزینه‌های فراوان و تبلیغات پایان‌ناپذیر در حال کاهش است.

بعید است که این مجلس طرفدار افزایش جمعیت باشد، چون اگر باشد حتماً اجرای این قانون را متوقف می‌کند و از صاحبنظران درخواست می‌کند که طرح عملی‌تری ارائه کنند. یکی از ویژگی‌های مهم این ساختار این است که بازگشت از مسیر غلط را برای خود نمی‌پذیرد. شهامت آن را ندارند که سیاست نادرست را متوقف و تصحیح کنند؛ در حالی که می‌دانند نادرست است.

21302

source

توسط jahankhabari.ir