زندگی هنری آنوشا نظری از سال ۲۰۱۶ در پاریس به آرزوهایش نزدیک شد. او توانست از خواننده کُر بودن در ایران به یک تک‌خوان در پاریس تبدیل شود. او می‌گوید زنان ایرانی با ابتکار عمل‌ برای رسیدن به اهدافشان الهام‌بخش او بوده‌اند:«این زنان همچون قهرمانانی بی‌نام مشعل آواز را از نسلی به نسل دیگر می‌رسانند.»

آگهی

آنوشا نظری در خانواده‌ای موسیقی دوست بزرگ شد. کاست‌های موسیقی پدر سلیقه موسیقیایی‌اش را شکل داد. به همین خاطر کنج خلوت و آرامش‌بخش او همیشه گوش فرا دادن به موسیقی کلاسیک است، چه وقتی بخواهد موزیکی گوش دهد و چه زمانیکه بخواهد راهی کنسرتی شود.

نخستین تجربه‌های او از تبعیض علیه زنان در ایران به زمانی باز می‌گردد که در انتخاب رشته دانشگاه متوجه شد، امکان تحصیل در رشته آواز برای زنان مهیا نیست چرا که شنیده شدن تک‌خوانی صدای زنان در ایران بر اساس برخی تفسیرهای مذهبی گناه است.

موسسه‌ها و معلمان خصوصی در ادامه راه به کمک او آمدند تا در کنار فراگیری دانش معماری در دانشگاه، آنوشا هزمان بتواند دنبال علاقه‌ اصلی‌اش برود، تمرین صدا و آواز.

با این حال او تا پیش از سال ۲۰۱۶ که راهی پاریس شود در کسوت خواننده کُر در ارکستر سمفونیک تهران فعال بود و زمانیکه که زندگی در فرانسه را آغاز کرد توانست به رویای تک‌خوانی و «سولیست» شدن خود تحقق بخشد.

او حالا در کشورهای مختلف اروپایی کنسرت می‌دهد و در برخی فستیوال‌های موسیقی نیز به عنوان داور و هیات ژوری حضور دارد.

نخستین آلبوم او سال ۲۰۲‍۱ منتشر شد و ماه مه آلبوم تازه آنوشا با پرداختن به اشعار خیام منتشر خواهد شد.

چه زمان در زندگی‌تان حس کردید که جنسیت و زن بودن برای شما یک مانع در مسیر تحقق آرزوهایتان به شمار می‌آید؟

نخستین بار که این مساله را با تمام وجود درک کردم زمانی بود که می‌خواستم سراغ رشته دانشگاهی‌ام بروم. آن موقع فهمیدم که اصلا امکان آموختن آواز در دانشگاه برای زنان فراهم نیست. خوشبختانه من در خانواده حامیان خوبی داشتم و علاقه به آواز را با شرکت در کلاس‌های خصوصی و بهره‌بردن از محضر استادان ادامه دادم.

اما همچنان شوکه‌ام که چرا صدای زن ایرانی باید از عرصه هنر و جامعه دور بماند.

اینجا در پاریس این مساله را چطور به همکارانتان توضیح می‌دهید؟

درک این مساله برای افرادی که شناختی از شرایط زنان در ایران ندارند ، دشوار است. اغلب وقتی می‌شنوند آواز زنان در ایران قدغن است بسیار تعجب می‌کنند. 

مهاجرت به فرانسه چه تغییری در مسیر زندگی شما به وجود آورد؟

تجربه حضور و اجراهایم در ارکستر سمفونیک تهران به عنوان خواننده کُر، تجربه خوشایندی بود اما آن چیزی نبود که در زندگی دنبالش بودم. به همین خاطر تصمیم گرفتم مسیر مهاجرت را برگزینم و راهی فرانسه شدم. در پاریس امکان تمرین و تحصیل آواز فراهم بود. بنابراین در کنار فرا گرفتن آواز به اجرای کنسرت‌ها مشغول شدم.

مسیر آموختن و پیشرفت در آوازخوانی در ایران چطور محقق شد؟

من کار حرفه‌ای آواز را به عنوان کوریست [خواننده‌ کُر] شروع کردم با همان اجراها در چهار جشنواره شرکت کردم. در نهایت توانستم به عضویت ارکستر سمفونیک تهران به رهبری علی رهبری درآیم. در سالهایی که در ایران بودم به عنوان خواننده کُر ۲۰ اجرا در تهران و مازندران داشتم.

کوریست بودن را خیلی دوست داشتم اما بیشتر مایل بودم سولیست [تک‌خوان] شوم.

کمی از کارهای حرفه‌ای تان در اروپا بگویید؟

سال ۲۰۱۶ همزمان با مهاجرتم به فرانسه کنسرت‌های مختلفی را در اروپا آغاز کردم. این کنسرت‌ها در شهرهای مختلف فرانسه و آلمان برخی فستیوال‌های موسیقی کلاسیک اروپا برگزار شدند.

آگهی

در عین حال به دلیل علاقه‌ام به فعالیت‌های بین‌رشته‌ای، با همکاری نهادهای تخصصی موسیقی فرانسه تعدادی موزیک ویدیو و ویدیو آرت کار کردم که این آثار نیز با همراهی موزه گیمه، تئاتر شانزلیزه، شهرک موسیقیایی و فیلارمونی پاریس انجام شد. البته در کنار این فعالیت‌ها همچنین افتخار این را داشتم که به عنوان ژوری مهمان در ۱۶۰ امین دوره سالن هنرهای زیبای فرانسه و همچنین در فستیوال هنری موسیقی آقاخان عضو ژوری باشم.

تلاش زنان ایرانی در مسیر رسیدن به آزادی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

محدودیت‌هایی که در ایران وجود دارد برای همه مردم خیلی زیاد است چه رسد به اینکه در آن جامعه زن باشی. به عنوان یک زن سولیست ایرانی [تک‌خوان] و تجربه‌هایی که خودم از زندگی و کار در ایران داشتم، این درد و این مساله در کارهای من بروز یافته است.

خانم‌های ایرانی از مسیرهای مختلف برای پشت سرگذاشتن محدودیت‌های پیش رویشان بهره می‌برند. برای نمونه آنها به خوبی توانستند از شبکه‌های اجتماعی برای ارتباط‌گیری با مخاطبان خود استفاده کنند.

بسیاری خوانندگان زن که نمی‌توانند تک‌خوان باشند از بستر شبکه‌های اجتماعی به عنوان سن مجازی بهره برده‌اند تا صدایشان را به گوش مخاطب برسانند. اما می‌دانم که همه این تلاش‌ها مانع از آن نمی‌شود که ما بخواهیم مشکل اصلی و تبعیض‌های پیش روی زنان را فراموش کنیم.

آگهی

این زنان قهرمانان ناشناسی هستند که مشعل آوازخوانی را از نسلی به نسل دیگر می رسانند. باید قدردان تلاش آنها باشیم.

درباره کارتان با انجمن گندی‌شاپور برای سالگرد درگذشت مهسا امینی برایمان بگویید؟

در سالگرد کشته شدن مهسا امینی با انجمن گندی شاپور در پروژه هنری «موهای آتشین» همکاری داشتم. این پروژه بر اساس شعرهایی شکل گرفت که در انقلاب زن، زندگی، آزادی سروده شدند. روی این شعرها آهنگسازی شد.

در نهایت پنج قطعه کوتاه برای پیانو، آواز و ویالون‌سل ساخته شد.

وضعیت سیاسی سال‌های اخیر در ایران چه تاثیر بر اجراهای شما گذاشته است؟

آگهی

به باور من هنرمند با اثرش دست به مقاومت می‌زند. نقش هنرمند با فعال سیاسی متفاوت است. اثر هنری هنرمند از وجود و درد او نشات می‌گیرد. هنری که زیباست خودش نشان دهنده درد و حرف است.

فرهنگ خود بهترین راه برای مقاومت در برابر سیاهی و پلیدی است. هنرمند باید با هنر خودش بتواند در این زمینه تاثیرگذار باشد اگرنه ما هنرمندان قرار نیست به فعال سیاسی تبدیل شویم. دردها و تبعیض‌هایی که از سر گذرانده‌ایم در آثار ما بازخورد خواهد داشت.

نخستین آلبوم تک‌خوانی تان چه زمانی منتشر شد؟

سال ۲۰۲۱ بود که نخستین اجراهای من در قالب سولیست [تک‌خوان] در قالب آلبوم «نوای نیاکان» با همکاری مرکز ساموئل جردن دانشگاه کالیفرنیا منتشر شد.

در این آلبوم شیوه اجرا تا حدودی به سبک اروپایی و شبیه لیدهای آلمانی و ملودی‌های فرانسوی بوده است.

آگهی

و گویا قرار است به زودی آلبوم تازه‌ای نیز منتشر کنید؟

بله ماه مه سال ۲۰۲۴ آلبوم دوم من که در آن به شعرهای خیام پرداخته‌ام منتشر خواهد شد.

در این آلبوم قطعاتی توسط آهنگسازان معاصر ایرانی با کلارینت و پیانو روی قطعاتی از شعر خیام ساخته شده است.

در مورد علاقه موسیقی‌تان برایمان بگویید؟

علاقه شخصی‌ام به موسیقی کلاسیک غربی بود. پدرم همیشه کاست‌های موسیقی کلاسیک داشت و من از کودکی به آنها گوش می‌کردم، از موتسارت و بتهون گرفته تا خاشاطوریان، چایکوفسکی و باغچه‌بان.

آگهی

به همین خاطر از ابتدا به این نوع موسیقی علاقه‌مند شدم بنابراین اگر بخواهم کنسرت بروم انتخابم همین سبک موسیقی خواهد بود.

و در میان سبک‌های دیگر موسیقی چطور؟

دوست دارم در هر سبکی موسیقی خوب آن را گوش بدهم، به همین خاطر است که از شنیدن صدای شجریان بسیار لذت می‌برم.

شعر و آواز در ایران با هم تنیده شده است. در میان شاعران ایرانی کدام‌ها را بیشتر دوست می‌دارید؟

سوال دشواری است. این مدت مشغول خواندن شعرهای خیام بودم. بنابراین نخستین نامی که به زبانم می‌آید خیام است. اما در کنار او اشعار حافظ و سعدی را هم دوست دارم. فروغ و سیمین بهبهانی را نیز. در ایران شعر جایگاه ویژه‌ای دارد. شعر همگانی‌تر از فرانسه است. شعرخوانی به طبقه خاصی محدود نمی‌شود بلکه به همگان تعلق دارد.

آگهی

آیا در ایران در محافل و کنسرت‌های خصوصی به تک‌خوانی می‌پرداختید؟

همیشه در خانواده‌های ایرانی خواندن در مهمانی‌ها یک رسم است. وقتی دور هم جمع می شویم آواز هم می‌خوانیم. اما این اجراها با اینکه شما بخواهید در تالار رودکی تک‌خوانی کنید بسیار متفاوت است.

البته در ایران برای زنان تک‌خوان کنسرت خصوصی به طور محدود وجود دارد که من نیز در آن‌ها اجرا داشتم اما در آن محفل خصوصی و محدود هیچگاه حس اجرا در یک تالار رسمی و مقابل انبوهی تماشاگر را حس نخواهید کرد.

آیا دوست دارید روزی در ایران تک خوانی‌ کنید؟

این نه تنها آرزوی من که آرزوی بسیاری زنان آوازخوان در ایران است. اما همانطور که گفتم اجرایی در سطح عمومی و در تالارهای اصلی شهر نه در جمع‌ها و محافل خصوصی.

آگهی

source

توسط jahankhabari.ir