احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی و افشار سلیمانی، سفیر اسبق ایران در آذربایجان و تحلیلگر روابط بین‌الملل در گفتگو با یورونیوز در مورد تنش کنونی بین ایران و اسرائیل و تبعات رویارویی نظامی دو کشور سخن گفته‌اند.

آگهی

 حملۀ نظامی اسرائیل به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، که به کشته شدن محمدرضا زاهدی از فرماندهان ارشد سپاه قدس و چند تن از همراهان او انجامید، احتمال بالقوۀ رویارویی نظامی ایران و اسرائیل را افزایش داده است؛ بویژه اینکه طرفداران تندروی جمهوری اسلامی در داخل کشور، از تکرار این وقایع و عدم واکنش درخور ایران به اسرائیل ناراضی‌اند.

با این حال طی یک هفتۀ اخیر، علیرغم طرح درخواست “انتقام سخت” از سوی حامیان جوان‌تر حکومت ایران، ائمۀ جمعه و برخی از نمایندگان مجلس در سخنرانی‌هایشان کوشیدند از فشار طرفداران تندرو به هستۀ مرکزی قدرت بکاهند و از سیاست “صبر استراتژیک” دفاع کردند.

در عین حال آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی که دربارۀ این واقعه صادر کرد، وعده داد که «اسرئیل را پشیمان خواهیم کرد.» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران و فرماندهان سپاهان پاسداران نیز از “ضربۀ حداکثری به اسرائیل” و “مجازات پشیمان‌کننده” سخن گفتند. ولی در حالی که این پیام‌های تهدیدآمیز صادر می‌شد، حسین جلالی نمایندۀ مجلس گفت مسئولان و فرماندهان کشور صلاح نمی‌دانند جمهوری اسلامی درگیر جنگ شود.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

جمهوری اسلامی با مساله‌ای «تناقض‌آمیز» مواجه شده است

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی، دربارۀ اظهارنظرهای متناقض مقامات جمهوری اسلامی در قبال نحوۀ واکنش به حملۀ اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق به یورونیوز می‌گوید:

«حرف‌ها تناقض‌آمیز است چون اصل موضوع متناقض است. یعنی جمهوری اسلامی از یک طرف علاقه دارد ضرب شستی به اسرائیل نشان دهد و از طرف دیگر نمی‌خواهد این ضرب شست به آغاز جنگ مستقیم و به حاشیه رفتن جنگ غزه منجر شود. اقدامی که هر دوی این اهداف را تأمین کند ناممکن به نظر می‌رسد چراکه اسرائیل در برابر هر ضربه ممکن است به ضربۀ متقابلی دست بزند و یک وضعیت پینگ‌پنگی پدید آید که به جنگ مستقیم منجر شود.»

اما با توجه به اینکه تکرار حملات اسرائیل به نیروهای سپاه قدس کاملا محتمل است، سؤال این است که آیا جمهوری اسلامی چاره‌ای جز واکنش نشان دادن به اقدام نظامی اخیر اسرائیل با هدف “ایجاد بازدارندگی” دارد؟ آقای زیدآبادی در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «بخشی از تناقض همین است که اگر جمهوری اسلامی اقدام مؤثری انجام ندهد، چه بسا حملات اسرائیل علیه اهداف نظامی‌اش تکرار و تشدید شود. اما آن طرف قضیه هم بغرنج است. بنابراین، لازم است راه دیپلماتیکی به ابتکار مشترک آمریکا و چین پیشنهاد شود تا از تنش به طور کلی کاسته شود.»

«جنگ با اسرائیل یا آمریکا جزو دکترین امنیتی ایران نیست»

اما افشار سلیمانی، سفیر اسبق ایران در آذربایجان و تحلیلگر روابط بین‌الملل، دربارۀ کیفیت واکنش احتمالی جمهوری اسلامی به اقدام نظامی اخیر اسرائیل می‌گوید: « رویکرد و عملکرد جمهوری اسلامی در طول سال‌های گذشته کلا به این شکل بوده که مستقیما اسرائیل را هدف قرار نمی‌دهد؛ چون این کار یعنی شروع جنگ. اسرائیل هم چنین چیزی را می‌خواهد و پیامد آغاز جنگ، ورود متحدینش یعنی آمریکا و غیره و ذلک به جنگ است. لذا ایران قطعا از طریق نیروهای مقاومت و پروکسی‌هایش واکنش نشان می‌دهد. احتمالا در حدی که سفارتخانه‌ها یا کنسولگری اسرائیل را در برخی کشورها از طریق این پروکسی‌ها هدف قرار دهد. حالا کی این کار را انجام دهد و تا چه حد واکنش نشان دهد، دقیقا معلوم نیست و بستگی به موقعیت‌های عینی در آینده دارد. ولی به نظر من ایران در این حد قطعا به اسرائیل پاسخ می‌دهد اما مستقیما وارد جنگ نمی‌شود. اساسا ورود به جنگ با اسرائیل یا آمریکا و سایر کشورها، جزو استراتژی و دکترین امنیتی ایران نیست. ایجاد نیروهای نیابتی هم در راستای همین دکترین امنیتی بوده است.»

آیا جنگ به انقلاب در ایران منتهی می‌شود؟

در جریان جنگ جهانی اول، لنین رهبر کمونیست‌های روسیه، مخالف صلح بود چراکه تداوم جنگ را به سود وقوع انقلاب علیه نظام سلطنتی در روسیه می‌دانست. حسین بشیریه، استاد ایرانی مشهور علوم سیاسی نیز در کتاب “آموزش دانش سیاسی” نوشته است که «جنگ مامای انقلاب است.» ساموئل هانتینگتون نیز در کتاب “موج سوم دموکراسی”، شکست حکومت آرژانتین در جنگ فالکند و شکست حکومت یونان در جنگ با ترکیه را سرآغاز فرایندهای گذار به دموکراسی در یونان و آرژانتین دانسته است.

در شرایط فعلی نیز برخی از تحلیلگران سیاسی معتقدند ورود جمهوری اسلامی به جنگ با اسرائیل و آمریکا و یا شکست سنگین‌اش در جنگ با این کشورها، زمینه‌ساز وقوع انقلاب در ایران خواهد شد. یعنی جنگ به وقوع انقلاب در ایران منتهی می‌شود و یا ترکیبی از جنگ و انقلاب، موجب سرنگونی حکومت ایران خواهد شد.

احمد زیدآبادی دربارۀ چنین احتمالاتی می‌گوید: «در ایران شرایط انقلاب به معنای انتقال از نظمی به نظم دیگر وجود ندارد. با این حال جنگ ممکن است به ایجاد وضعیتی شورشی کمک کند که ممکن است به هرج و مرجی بی‌پایان بیانجامد و یا برای سرکوب آن تندترین جناح حکومت موقعیت برتری پیدا کند.

افشار سلیمانی هم دربارۀ پیامدهای احتمالی جنگ در ایران می‌گوید: «اتفاقا به نظرم جنگ احتمالی ایران و اسرائیل ممکن است به افزایش فشار و سخت‌گیری حکومت با مردم ناراضی داخل کشور منتهی شود. این وجه قضیه را هم باید در نظر گرفت. یعنی ممکن است فضای داخل کشور بسته‌تر شود و اعتراض موثری هم علیه حکومت صورت نگیرد. مگر اینکه اتفاقات حادی در اثر جنگ رخ دهد که در حال حاضر قابل پیش‌بینی نیستند.

آیا سیاست “صبر استراتژیک” به ریزش طرفداران نظام منجر می‌شود؟

آقای سلیمانی دربارۀ افزایش اعتماد به نفس مردم معترض در ایران و یا کاهش طرفداران جمهوری اسلامی در صورت پرهیز حکومت ایران از واکنش سخت به اقدام اخیر اسرائیل می‌گوید: «حکومت ایران به مردم معترض توجهی ندارد. در انتخابات اخیر ۶۰ درصد مردم رای ندادند و سال ۱۴۰۱ هم اعتراضات شدیدی صورت گرفت، اما سیاست‌های حکومت تغییر نکرده است. دربارۀ ریزش طرفداران جمهوری اسلامی هم باید بگویم “هواداران منتفع” ریزش نخواهند کرد؛ مگر اینکه امکانات و دریافتی‌هایشان کم شود.»

احمد زیدآبادی هم در پاسخ به این سؤال که آیا سیاست “صبر استراتژیک” آیت‌الله خامنه‌ای به اعتبار وی نزد طرفداران جمهوری اسلامی لطمه زده است، می‌گوید: «طرفداران رهبری به چند دسته تقسیم می‌شوند. آنها که به تصمیمات و مدیریت او در هر حال اعتقاد و ایمان دارد و کسانی که رهبری را در خدمت تحقق شعارهای خاص خود می‌خواهند. دستۀ اخیر ظاهراً ناراضی به نظر می‌رسند و چه بسا در آینده با نظام زاویه پیدا کنند و حذف شوند چون به چیزی به اسم مصلحت و محدودیت در امر سیاست قائل نیستند.»

«شرایط بین‌المللی مساعد وقوع جنگ نیست»

افشار سلیمانی ماهیت حملۀ اسرائیل به کنسولگری ایران و نیز فضای سیاسی حاکم بر جهان را مانع وقوع جنگ بین ایران و اسرائیل می‌داند و در توضیح نظرش می‌گوید:

«اگر ایران به خاک اسرائیل حمله کند، قطعا آمریکا در کنار اسرائیل خواهد ایستاد. اما اگر ایران حتی مستقیما به یکی از سفارتخانه‌های اسرائیل حمله کند، احتمال اینکه آمریکا در کنار اسرائیل نایستد و پاسخی به ایران ندهد، وجود دارد. از منظر نظامی، این طور نیست که کنسولگری ایران در دمشق در حکم خاک ایران باشد. 

اسرائیل اگر مستقیم به خاک ایران حمله می‌کرد، ماجرا فرق داشت. اسرائیل اساسا بدون کسب رضایت آمریکا وارد جنگ با ایران نمی‌شود؛ چراکه حمایت آمریکا را در چنین جنگی می‌خواهد. آمریکا هم که موافق حملۀ اسرائیل به خاک ایران نیست. بعد از جنگ غزه و همۀ حواشی‌اش، مخالفت آمریکا با حملۀ مستقیم به ایران بیش از پیش آشکار شده است. اروپایی‌ها هم که حاضر نیستند درگیر جنگ با ایران شوند. بویژه اینکه جنگ روسیه و اوکراین هم در جریان است و موقعیت اوکراین هم در حال حاضر به دلیل کاهش حمایت‌های غرب تضعیف شده است. ضمن اینکه روس‌ها هم مایل‌اند ایران وارد جنگ شود تا آن‌ها بتوانند خودشان را از جنگ اوکراین نجات دهند. مجموع این شرایط به نظر من مانع جنگ مستقیم ایران و اسرائیل می‌شود.»

چرا اسرائیل به کنسولگری ایران حمله کرد؟

احمد زیدآبادی هم معتقد است هدف اسرائیل از حمله به کنسولگری ایران، کشاندن ایران به جنگ نبوده است بلکه اسرائیل می‌خواهد اتمسفر عربی حاکم بر جنگ غزه را کاهش دهد. او در توضیح نظرش می‌گوید: «هدف اسرائیل تبدیل جنگ غزه از “رویارویی با عرب‌ها” به “رویارویی با ایران” از نقطه نظر گفتمانی است. در واقع اسرائیل می‌خواهد به اعراب نشان دهد که طرف اصلی‌اش ایران است تا اعراب را به موضع محتاطانه‌تری در برابر جنگ غزه ترغیب کند.»

آگهی

آیا جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان دچار اختلاف شده‌اند؟

حسن نصرالله پس از آنکه امیرعبداللهیان وزیر خارجۀ ایران به دمشق رفت تا “مشورت‌های مهمی” با “مقامات عالی‌رتبۀ سوریه داشته باشد، مدعی شد که رهبر ایران تصمیم قاطع گرفته که پاسخ ایران به اسرائیل مستقیم خواهد بود.

سکوت وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی دربارۀ نحوۀ واکنش ایران و تاکید حسن نصرالله بر “پاسخ مستقیم ایران” عجیب بود؛ چراکه اظهار نظر دربارۀ کمّ و کیف واکنش ایران، قاعدتا بر عهدۀ وزیر خارجه یا سایر مقامات ایران است. علاوه بر این، حسن نصرالله ادعایی را مطرح کرد که تا به حال در سخنان هیچ یک از مقامات ایرانی مطرح نشده است.

احمد زیدآبادی دربارۀ سخنان حسن نصرالله می‌گوید: «آنچه آقای نصرالله به طور علنی اعلام کرده است، با آنچه محافل رسمی جمهوری اسلامی گفته‌اند منطبق نیست. به نظرم جمهوری اسلامی در موردی چنین بااهمیت، نمی‌تواند مصالح مربوط به کشور ایران را نادیده بگیرد. حال آنکه آقای نصرالله و رهبران دیگر گروه‌های اسلامیِ متحد جمهوری اسلامی در منطقه، موضوع را همچنان از منظر “امت اسلامی” می‌نگرند و تفکیکی بین منافع کشوری مثل ایران و بقیۀ گروه‌ها قائل نیستند.»

آقای زیدآبادی می‌افزاید: «راستش نمی‌خواهم موضوع را به صراحت باز کنم اما از همان ابتدا که جمهوری اسلامی تصمیم گروه‌های متحد را مستقل و منفک از خود اعلام کرد، انتهای ماجرا کم‌وبیش مشخص بود. جمهوری اسلامی گروه‌های متحد خود را در وقت بحران به عنوان بازوی بازدارنده علیه خود می‌خواهد اما به نظرم برخی از آن گروه‌ها داستان را تا اندازه‌ای معکوس دریافته‌اند.»

حمله به خاک اسرائیل فراتر از «عمل متقابل» است

دبیر کل حزب‌الله لبنان در سخنرانی‌اش همچنین دو بار تاکید کرد که اسرائیل «خاک ایران» را هدف قرار داده است. او گفت: «آنچه در این حمله تازه است حمله به خاک ایران است، کنسولگری ایران هدف قرار گرفته است؛ یک مرکز یا ساختمان همانند قبل هدف قرار نگرفت بلکه کنسولگری ایران هدف قرار گرفت و خاک ایران هدف قرار گرفت.»

آگهی

اما افشار سلیمانی دربارۀ تاکید نصرالله بر حملۀ اسرائیل به خاک ایران می‌گوید:«این تلقی که سفارتخانه‌ها هم جزئی از خاک کشورها محسوب می‌شوند، موضوعی قدیمی است و در کنوانسیون‌های بین‌المللی مرتبط با حقوق دیپلماتیک درج نشده است. لذا به صرف اینکه بر اساس عرف دیپلمتیک، مکان کنسولگری‌مان را خاک خودمان تلقی و به خاک اسرائیل حمله کنیم، در قاموس “عمل متقابل” از حیث حقوق بین‌الملل نمی‌گنجد. بویژه اینکه شورای امنیت سازمان ملل هم حملۀ اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق را محکوم نکرد و هیچ اشاره‌ای به اینکه کنسولگری ما در دمشق خاک ایران است، نکرد.»

آقای سلیمانی حملۀ مستقیم ایران به خاک اسرائیل را “اقدامی اشتباه” می‌داند که «تبعات بسیار خطرناکی در پی خواهد داشت.» با این حال وی احتمال می‌دهد که حسن نصرالله در هماهنگی با تهران “بلوف” زده است برای افزایش فشار روانی بر اسرائیل و امتیاز گرفتن احتمالیِ ایران از آمریکا در شرایط کنونی.

احتمال جنگ با اسرائیل چه تاثیری بر اقتصاد ایران دارد؟

احمد زیدآبادی در پاسخ به پرسش فوق می‌گوید: «اقتصاد ایران به شدت متأثر از فضای منطقه ای و بین المللی ایران است. بخصوص از حیث روانی این مساله کاملا مشهود است. بنابراین، تنش نظامی ایران اسرائیل به طور طبیعی بر اقتصاد ایران بخصوص افزایش فزایندۀ قیمت ارز و طلا و فرار روزافزون سرمایه اثر منفی دارد.»

افشار سلیمانی هم دربارۀ پیامدهای اقتصادی تنش نظامی بین تهران و تل‌آویو به یورونیوز گفت: «اقتصاد ایران بیماری‌های زیادی دارد و طبیعتا هر گونه تنش نظامی موجب تشدید بحران اقتصادی ایران است. دماسنج اقتصادی ایران هم نرخ دلار است. حتی قبل از تنش نظامی فعلی بین ایران و اسرائیل، نرخ دلار روندی روزافزون داشت. به نظرم نرخ کالاها در ایران در آینده نیز روندی افزایشی خواهد داشت. وقایعی نظیر حملۀ اسرائیل به کنسولگری ایران، صرفا موجب تسریع و تشدید این روند افزایشی نامطلوب خواهد شد. اگر چنین اتفاقی نیفتاده بود، نرخ دلار کمی دیرتر به رقم ۶۵ هزار تومان می‌رسید. به هر حال تنش نظامی در خدمت تشدید بی‌ثباتی اقتصادی است و این بی‌ثباتی نیز به معیشت مردم لطمه زده و در آینده نیز بیش از پیش لطمه خواهد زد.»

source
سئو سایت

توسط jahankhabari.ir