در یک شگفتی دیگر در میان ویرانههای پمپئی یک تالار ضیافت مملو از دیوارنگارههای دستنخورده با نقوشی از شخصیتهای الهامگرفته از جنگ تروا کشف شد. این تصاویر به عنوان یکی از شگفتانگیزترین اکتشافات در این مکان باستانشناسی واقع در جنوب ایتالیا توصیف شده است.
این تالار با ۱۵ متر درازا و شش متر عرض در حین حفاری در یکی از اقامتگاههای شخصی آن دوران واقع در طولانیترین خیابان شهر باستانی پمپئی به نام «ویا دی نولا» پیدا شد.
فعلا نام این تالار را «اتاق سیاه» نامیدهاند و وجه تسمیه آن به دلیل رنگ سیاهی است که احتمالاً برای پوشاندن دودههای ناشی از چراغهای نفتی آن زمان به دیوارهای اتاق زده بودند. به گفته کارشناسان، این اتاق «محیطی پیراسته برای سرگرمی در لحظات خوشی» بوده است.
دیوارهای آن با آثار هنری با شخصیتهای اسطورهای یونانی تزیین شده است، از جمله اینکه یکی از این دیوارنگارهها، «هِلِن تِرُوایی« را به تصویر میکشد که برای اولین بار با «پاریس، شاهزاده تروا» ملاقات میکند.
در این نقاشی دیواری، یک دستنوشته نیز به چشم میخورد که با رسمالخط یونانی کلمه «الکساندروس» یعنی نام دیگر پاریس، شاهزاده تروا را در کنار تصویر او نوشته است. یک سگ نیز در همانجا نقاشی شده است.
بر اساس افسانههای یونانی، فرار این زوج باعث وقوع جنگ تروا در ۱۲ قرن پیش از میلاد مسیح شد.
سرنوشت پیشگویی که نفرین شد
یکی دیگر از نقاشیهای دیواری این تالار، شخصیت «آپولو» یکی از خدایگان یونان باستان را به تصویر میکشد که تلاش میکند از «کاساندرا» که یکی از زنان روحانی تروا بود، دلربایی کند.
آپولو در تلاش برای اغوای این زن، قدرت پیشبینی وقایع آینده را به کاساندرا اعطا کرد، اما وقتی کاساندرا به عشق آپولو دست رد زد، آپولو نیز او را نفرین کرد تا کسی پیشبینیهای کاساندرا را باور نکند. نتیجه آن شد که کاساندرا نتوانست وقایع غم انگیز نبرد تروا را که او از قبل پیشگویی کرده بود، خنثی کند. سرانجام در هنگام تصرف تروا، به کاساندرا تجاوز میشود و در نهایت او را به بردگی میبرند.
گابریل زوخوتریگل، مدیر پارک باستانشناسی پمپئی گفت که کارکرد مسلم این شخصیتهای اساطیری در سرگرم کردن مهمانان و باز کردن سر صحبت در حین مراسم جشنها بوده است.
او میگوید: «زوجهای اسطورهای ایدههایی را برای گفتگو درباره گذشته و زندگی ارائه میکردند که ظاهراً صرفاً ماهیتی عاشقانه داشت. در حقیقت، آنها به رابطه میان فرد و سرنوشتش اشاره می کنند: کاساندرا که می تواند آینده را ببیند اما هیچ کس او را باور نمی کند، آپولو که در کنار اهالی تروی در برابر مهاجمان یونانی قرار می گیرد و با این حال حتی ربالنوع بودن او نمی تواند پیروزیاش را تضمین کند. از سوی دیگر هلن و پاریس که علیرغم رابطه عاشقانه سیاسی نادرست خود، عامل جنگ یا شاید صرفا بهانهای برای وقوع آن هستند.»
او در اینباره افزود: «مردم بعد از غروب آفتاب برای صرف غذا گرد هم میآمدند و سوسوی نور چراغها به ویژه پس از نوشیدن چند لیوان شراب خوب کامپانیا باعث می شد که تصاویر متحرک به نظر برسند.»
دیوارنگارهها و آثار هنری «سبک پمپئی یا سبک سوم» در سال ۱۵ پیش از میلاد و ۴۰-۵۰ پس از میلاد خلق شدهاند.
زوختریگل در اینباره گفت: «قضاوت در مورد کیفیت همیشه دشوار است، اما آنچه میتوان در این آثار دید درجه بالایی از توجه به جزئیات، حالات چهره و سایهها است.»
در همین حال، کف این تالارپوشیده از بیش از یک میلیون کاشی سفید ریز است.
اتاق به حیاطی باز میشود که دارای پلکانی طولانی است که به طبقه اول میرسد و زیر آن انبوهی از مصالح ساختمانی پیدا شده است. روی طاقهای راه پله، شخصی دو جفت گلادیاتور را با زغال کشیده بود که به گفته باستانشناسان این تصویر«به نظر میرسد یک آلت مردانه بزرگ را [به طریق دیگری] به نمایش می گذارد.»
حفاریها در یکی از مناطق شهر پمپئی که میزبان مجموعهای از خانهها و کارگاهها بوده است، از آغاز فوریه سال گذشته اکتشافات زیادی را به همراه داشته است.
source
سئو سایت