وعده حمایتهای «آهنین» جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده برای «ایستادن در کنار اسرائیل» در واقع ادامهدهنده یک روابط به اصطلاح «ویژه» است که سابقه آن به سال ۱۹۴۸ بازمیگردد، زمانی که هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا به عنوان اولین رهبر جهان دولت یهود را چند لحظه پس از تاسیس آن به رسمیت شناخت.
اسرائیل تاثیر زیادی بر نحوه سیاستگذاریها در ایالات متحده ایفا کرده است و این موضوع فقط به تلاش اکثر روسای جمهور اخیر برای ایفای نقش صلحساز بین اسرائیل و فلسطینیها و حرکت به سمت راهحل دو کشوری محدود نمیشود.
در ادامه به اختصار به روابط آمریکا با اسرائیل در ۷۵ سال گذشته نگاهی خواهیم انداخت.
اقدام اسرائیل برای تصرف کانال سوئز و خشم آیزنهاور
اسرائیل در سال ۱۹۵۶ میلادی همراه با فرانسه و بریتانیا به خاک مصر حمله کرد تا کانال سوئز را تصرف کند و جمال عبدالناصر رئیس جمهوری مصر را سرنگون کند.
آیزنهاور این سه کشور را تحت فشار قرار داد تا سربازان خود را از مصر خارج کنند که آنها هم در نهایت چنین کردند.
جاهطلبیهای هستهای اسرائیل در دوران جان اف. کندی
در دوران ریاست جمهوری جان اف. کندی، واشنگتن نگران برنامههای هستهای اسرائیل بود و در قالب یک کارزار بی سر و صدا، برای دسترسی بازرسان آمریکایی به سایتهای هستهای اسرائیل در جهت توقف احتمالی برنامه آنها فشار میآورد.
اعتقاد بر این است که اسرائیل در طول دهه ۱۹۶۰ تسلیحات هسته ای تولید کرده است، اگرچه هرگز به طور رسمی به داشتن آنها اعتراف نکرده است.
جنگ سرد و تماس اضطراری با شوروی در طول جنگ شش روزه
در دوران پیش از آغاز جنگ شش روزه، لیندون جانسون در تهیه تدارکات نظامی به اسرائیل کمکهای شایانی کرد.
این درگیری منجر به این شد که اسرائیل بخشهایی از سرزمین کشورهای همسایه خود را تصاحب کند و در نتیجه مصر نیز کانال سوئز را برای یک مدت طولانی بست.
تصمیم جانسون برای فروش تجهیزات نظامی به اسرائیل نشان دهنده انحراف از سیاست قبلی ایالات متحده بود.
مارک آپدگرو، رئیس و مدیر بنیاد لیندون جانسون به سی.ان.ان. گفت: «این موضوع تا حد زیادی تحت تاثیر تنش های جنگ سرد بود. نگرانی زیادی وجود داشت که مبادا این درگیری از اسرائیل، مصر و سوریه فراتر رود و به یک رویارویی بسیار گستردهتر تبدیل شود.»
جنگ شش روزه اولین استفاده رسمی از خطوط ویژه تماس اضطراری (hotline) بین واشنگتن و مسکو را رقم زد. با توجه به پشت سر گذاشتن بحران موشکی کوبا، برای کاهش تنش بین این دو ابرقدرت هستهای ماشینهای دورنگار برای انتقال پیام مستقیم نصب شدند.
شوروی نخستین تماس را برقرار کرد و جانسون به آنها گفت که از فعالیت نظامی ایالات متحده در دریای مدیترانه نگران نباشند.
تدارک تسلیحاتی برای اسرائیل و مواجه با بحران قیمت سوخت در دوران نیکسون
نیکسون اساسا در مدت جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳ میلادی از اسرائیل حمایت کرد، لحظهای کلیدی که به اعتقاد بسیاری باعث شد تا کشور اسرائیل نجات پیدا کند.
جولیان زلیزر، استاد دانشگاه پرینستون در گفتگو با سی.ان.ان. گفت: «بیشتر مورخان آن منطقه فکر میکنند که حمایت تسلیحاتی آمریکا در آن مقطع برای بقای اسرائیل حیاتی بود.»
هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه نیکسون نیز درگیر «دیپلماسی رفت و برگشتی / shuttle diplomacy» بود، نوعی دیپلماسی میانجیگرانه که نقشی کلیدی در مذاکره برای پایان دادن به جنگ داشت.
در نهایت، کانال سوئز نیز در دوران ریاست جمهوری جرالد فورد بازگشایی شد.
بایدن اولین برخورد مستقیم خود با اسرائیل و خاورمیانه را در این مقطع زمانی، به عنوان یک سناتور جوان داشت. او قبل از جنگ ۱۹۷۳ از مصر و اسرائیل بازدید داشت. او بارها خاطرات این سفر را بازگو کرده و همیشه آن را به عنوان یک لحظه مهم برای خود برشمرده است.
داگلاس برینکلی، استاد دانشگاه رایس معتقد است که «نیکسون [با حمایت از اسرائیل] به ریاست جمهوری خود آسیب زد، چرا که کشورهای عربی تحریم نفتی معروف اعراب را به راه انداختند و قیمتها در آمریکا افزایش یافت.»
به عقیده این تحلیلگر «به دلیل حمایت نیکسون از اسرائیل، بحران انرژی در آمریکا ایجاد شد.»
جیمی کارتر؛ میانجی صلح میان مصر و اسرائیل
مناخیم بگین نخستوزیر اسرائیل، و انور سادات رئیس جمهوری مصر به دعوت جیمی کارتر و برای توافق در کمپ دیوید گرد هم آمدند، تا صلحی پایدار بین اسرائیل و همسایه عرب آن یعنی مصرایجاد کرد.
در حال حاضر، هم اسرائیل و هم مصر بر مرزهای خود به روی نوار غزه به شدت کنترل دارند. این یعنی اینکه بیش از دو میلیون فلسطینی در این باریکه کوچک و تحت محاصره توانایی خروج آسان از مرزها را ندارند، به همین دلیل است که امروزه اغلب از باریکه غزه به عنوان بزرگترین زندان روباز روی کره زمین یاد میشود.
اگر موفقیت جیمی کارتر در میانجیگری صلح بین اسرائیل و مصر بود، شکستش در ناتوانی در آزادی گروگانهای آمریکایی بازداشت شده در ایران بود. در کارزارهای انتخاباتی آمریکا در سال جاری میلادی، نامزدهای جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری، به طور کنایهآمیزی مسئولیت درگیریهای جاری در اسرائیل را به بایدن نسبت دادند. این انتساب ناشی از تصمیم بایدن برای آزادی پنج زندانی آمریکایی از ایران در ازای آزاد کردن ۶ میلیارد دلار دارایی ایران در کره جنوبی بود.
بحران گروگان گیری ایران در دوران ریاست جمهوری کارتر، بیش از یک سال افکار عمومی آمریکا را درگیر خود کرد.
تشکیل کشور فلسطینی؛ مأموریت کارتر پس از ریاست جمهوری
جیمی کارتر پس از ریاست جمهوری خود نیز حمایت از تشکیل کشور فلسطین را در اولویت قرار داد. هنگامی که انور سادات در سال ۱۹۸۱ ترور شد، کارتر متوجه شد که تلاش های او در کمپ دیوید ناتمام مانده است.
داگلاس برینکلی، استاد دانشگاه رایس گفت: «او متوجه شد که سادات واقعا برای کمپ دیوید هزینه داده است» برینکلی ضمن اشاره به اینکه کارتر عکس سادات را به یاد او در کیف پول خود نگه میداشت افزود: «کارتر، در مقام رئیس جمهور سابق ایالات متحده، عمیقا برای ایجاد یک سرزمین فلسطینی تلاش کرد.»
تلاش کارتر برای فلسطینیها با رویکرد جناح چپ (ترقیخواهان) حزب دمکرات امروزی همسویی دارد.
کشته شدن ۲۴۱ نظامی آمریکایی به دلایل مرتبط با اسرائیل
رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا از حزب جمهوریخواه همواره بر روابط نزدیکتر با اسرائیل تاکید داشت، مسیری که سرانجام به یک تنش برای پرسنل نظامی آمریکایی در منطقه کمک کرد.
پس از حمله اسرائیل به لبنان برای تعقیب اعضای سازمان آزادیبخش فلسطین، تعدادی تفنگدار دریایی آمریکایی نیز در قالب بخشی از نیروهای حافظ صلح به منطقه اعزام شدند.
سفارت ایالات متحده و پادگان تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده هر دو در بیروت لبنان، در سال ۱۹۸۳ در یک بمبگذاری منفجر شدند.
حزب الله لبنان که در آن زمان در مراحل ابتدایی شکلگیری خود بود، مسئول حمله به این پادگان و کشتهشدن ۲۴۱ نظامی آمریکایی در آن بمبگذاری شناخته شد.
دادگاههای ایالات متحده حکم دادند که خانوادههای قربانیان بمبگذاری باید ۱.۷۵ میلیارد دلار از وجوه ایران را که در حساب سیتی بانک نیویورک نگهداری میشد، دریافت کنند.
ماجرای ایران-کنترا نیز به اسرائیل ربط داشت
طرح دهه ۱۹۸۰ میلادی برای فروش موشک به ایران در ازای آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان یک لحظه تاریخی مهم برای ریگان بود چرا که میتوان گفت همین موضوع تقریباً باعث نابودی ریاست جمهوری ریگان شد.
آنچه ممکن است بسیاری از مردم در مورد این ماجرا فراموش کرده باشند این است که اسرائیل به عنوان واسطه عمل میکرد.
رسوایی بزرگتر این بود که مقامات دولت ریگان سپس از درآمد حاصل از فروش تسلیحات برای تأمین مالی شورشیان ضد کمونیست در نیکاراگوئه استفاده کردند.
ریگان در خاطرات خود در سال ۱۹۹۰ گفت که اسرائیل روند آزادی گروگان را تحریک کرده بود.
جرج اچ. دابلیو. بوش و تلاشهای متعدد او برای صلح
در دوران ریاست جمهوری جورج بوش پدر، او تلاش کرد تا اطمینان حاصل کند که منابع مالی ایالات متحده برای شهرک سازی در کرانه باختری استفاده نمیشود و همین موضوع باعث ایجاد تنشهایی با اسرائیل شد.
جرج اچ. دابلیو. بوش همچنین سعی کرد اسرائیلیها را با دیگر کشورها گرد هم آورد تا روند صلح خاورمیانه را در مادرید آغاز کند که شامل فلسطینیها نیز میشدو این فلسطینیها در قالب هیات مذاکرهکننده اردن آمده بودند.
لازم به ذکر است که عادی سازی روابط اسرائیل و اردن و همچنین توافق اسلو بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین در مذاکرات جداگانه دیگری به انجام رسید که ایالات متحده نقشی در تسهیل آن نداشت.
بیل کلینتون و ادامه مذاکرات متعدد
بیل کلینتون، رئیس جمهور دموکرات ایالات متحده توانست به میانجیگری صلح بین اسرائیل و فلسطینیان نزدیکتر شود. کلینتون با مبنا قرار دادن توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳ شاهد دست دادن تاریخی بین یاسر عرفات رهبر فلسطینیان و اسحاق رابین، نخست وزیر اسرائیل بود.
این رویداد مهم جایزه صلح نوبل را برای یاسر عرفات، اسحاق رابین و شیمون پرز به ارمغان آورد.
اما توافق آنها که تشکیلات خودگردان فلسطینی را اسما به عنوان دولت فلسطینیان تشکیل داد، موضوع بیت المقدس را بلاتکلیف گذاشت و به صلحی پایدار منجر نشد.
اسحاق رابین نیز بعداً توسط یک اسرائیلی با رویکردهای راست افراطی ترور شد. تلاشهای بعدی بین کلینتون، عرفات و ایهود باراک، نخستوزیر اسرائیل، که در کمپ دیوید تشکیل شد، نتوانست به توافقی دست یابد.
جورج دبلیو بوش و حملات یازده سپتامبر
جولیان زلیزر، استاد دانشگاه پرینستون در گفتگو با سی.ان.ان. گفت: «بعد از ۱۱ سپتامبر یک تغییر بزرگ [در سیاست خارجی] بوجود آمد. من فکر میکنم که آن زمان بود که جایگاه توافق صلح فلسطینیان و اسرائیل در فهرست اولویتبندیهای سیاست خارجی آمریکا تنزل یافت. برای جرج دبلیو بوش تمرکز بر اقدامات ضد تروریسم مهمتر بود.»
فلسطینیان در آغاز کار دولت بوش در قالب انتفاضه دوم علیه اسرائیل قیام کردند. در آن دوره، اسرائیل تحت رهبری آریل شارون، نخست وزیر دستراستی بود که از افزایش شهرکسازیهای اسرائیلی در کرانه باختری و بیت المقدس شرقی حمایت میکرد.
جامعه بین المللی، از جمله ایالات متحده، همواره این شهرکها را نقض کنوانسیون ژنو میداند. به این دلیل که کنوانسیون ژنو هر قدرت اشغالگری را از نقل مکان شهروندان خود به سرزمینهای تحت اشغال منع میکند.
با این حال؛ جورج بوش ترتیبی داد که آریل شارون و محمود عباس موافقت کنند که نقشه راه صلح را دنبال کنند، تلاش دیگری برای پیشبرد راه حل دو کشوری که در نهایت آن نیز شکست خورد، اما اسرائیل نیروهای خود را از غزه خارج کرد.
این چیزی بود که بوش با شارون در یک دیدار دوستانه در مزرعه خود در کرافورد، تگزاس در مورد آن صحبت کرد، اگرچه این افراد بر سر ساخت شهرکهای کرانه باختری اختلاف نظر داشتند.
اشاره باراک اوباما به «اشغالگری» اسرائیل و تلاش نتانیاهو برای از بین بردن توافق با ایران
در دوران ریاست جمهوری اوباما، تلاشهایی برای تنظیم مجدد روابط با خاورمیانه صورت گرفت. اوباما در حالی که از اسرائیل حمایت میکرد، اما حضور اسرائیل در کرانه باختری را یک «اشغال» توصیف کرد.
او به شدت با ساخت شهرکهای جدید در کرانه باختری مخالف بود. او نشستی را بین بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت اسرائیل و محمود عباس در کاخ سفید ترتیب داد، اما این تلاش در نهایت شکست خورد.
در بازه زمانی بین پیروزی دونالد ترامپ تا روز روی کار آمدن رسمی او در کاخ سفید، نماینده دولت اوباما در شورای امنیت سازمان ملل در ۲۴ دسامبر ۲۰۱۶ از وتوی قطعنامه محکومیت شهرک سازی خودداری کرد.
اوباما و بایدن با دیگر رهبران جهان برای لغو برخی تحریمها در ازای محدود نگه داشتن برنامه هستهای ایران مذاکره کردند.
مخالفت شدید نتانیاهو به حدی بود که جمهوری خواهان در سال ۲۰۱۵ از او خواستند در کنگره ایالات متحده سخنرانی کند تا جلوی آن را بگیرد.
ایستادگی دونالد ترامپ در کنار اسرائیل
ترامپ متحد سرسخت نتانیاهو، کسی بود که در نهایت به توافق هستهای ایران پایان داد. ترامپ همچنین در مذاکرات با فلسطینیان عملاً طرف اسرائیل را گرفت و در تصمیمی بحثبرانگیز سفارت آمریکا را از تلآویو به بیتالمقدس منتقل کرد، و الحاق شهرکهای کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی به اسرائیل را تأیید کرد.
ترامپ که در حال حاضر به دنبال انتخاب مجدد است، حمایت از اسرائیل را در داخل ایالات متحده به یک موضوع سیاسی تبدیل کرده است. جولیان زلیزر در این رابطه گفت: «ریاست جمهوری ترامپ به طور قابل توجهی یک تغییر را رقم زد و به نادیدهگیری راهحل دو کشوری را تقویت کرد.»
«او این موضوع را به یک بحث حزبی تبدیل کرد، در حالی که روسای جمهور قبلی به دنبال دوری از دو قطبی شدن آن بودند.»
به سرانجام رساندن توافقات ابراهیم یک پیشرفت بزرگ برای دولت ترامپ بود. در چارچوب این توافقات، کشورهای عربی از جمله بحرین و امارات و سپس مراکش و سودان اسرائیل را به رسمیت شناختند.
این یک تحول بزرگ بود، با این حال، این تحول دیپلماتیک مسائلی را که فلسطینیها با آن مواجه بودند، حل نکرد.
بایدن، علیرغم اختلافاتش با ترامپ، نه تنها این سیاست را تغییر نداد بلکه برای عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی تلاش کرد.
با ادامه بمباران نوار غزه توسط اسرائیل، آینده تلاشها برای عادیسازی روابط و صلح با کشورهای عرب میتواند مورد تردید قرار گیرد.
source
سئو سایت