۲- اما اصل موضوع. آقای رئیس جمهور در شامگاه ۲۵ اردیبهشت‌ در اختتامیه پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا(ع) برای پوشاندن ضعف فاحش دولت در برگزاری انتخاباتی پرشور، گفتند: «سخن از عهد است نه رای. رای مغتنم است و هر کس رایی دارد، اما سخن ما از آموخته‌های قرآن و ولایت است. رای کجا و عهد کجا؟!». یاللعجب!. به کجا می روید آقای رئیس جمهور؟. یعنی رای خود را از مردم می گیرید و عهد خود را با مردم نمی بندید؟. واقعا نمی دانید این حرفتان چه تبعاتی دارد و در واقع با این نوع درجه بندی، عهد با رهبری را مقابل رای مردم قرار می دهید؟. واقعا هزینه سازی های روزمره نظیر ازگل و دبش و … برای نظام کافی نیست که شما هم، هزینه جدیدی بر آن می افزایید؟!.

۳- آقای رئیسی، قریب نیمی از بدنه دولت شما از دولت احمدی نژاد است. فراموش نکنید که مهم ترین خصلت احمدی نژاد، «مسئولیت ناپذیری» بود و انداختن هزینه ها به گردن نظام. شما که احمدی نژاد نیستید؟، پس چرا با گفتن «ارزش عهد کجا و رای مردم، کجا؟»، به روش احمدی نژاد عمل می کنید؟!.

آقای رئیسی، مگر چند روز از برگزاری انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی با آن رقم مشارکت ناچیز گذشته، که شما دست به تحقیر رای مردم زدید؟. واقعا چرا با ایجاد دو قطبی جدید از مسئولیت خود در «برگزاری انتخابات پر شور» -که مطالبه به حقِ رهبری هم بود-، سر باز می زنید و آدرس غلط دیگری می دهید؟. آقای رئیسی، نکند کسانی در کنار جنابعالی باشند که با طرح چنین موضوعاتی دنبال جایگزین کردن فرمول انتخابی خود بجای صندوق رای آنهم در ساختار جمهوری اسلامی باشند؟!.

۴- آقای رئیسی از سال ۶۸ به بعد با احتساب دولت جنابعالی، پنج دولت بر سرکار آمده که تنها یکی از این دولتها، «دولت کار» به معنای واقعی بود و تمام دولتهای بعدی، کم و بیش یا خواسته یا ناخواسته در ریل «دولتهای سیاسی» قرار گرفتند و با حاشیه های سیاست، چنان درگیر شدند که نهایتا به ناکارآمدی جمعی دولتها، بویژه در حوزه اقتصاد ختم شد.

آقای رئیسی! با «دولت کار»، کشوری جنگزده، بازسازی شد ولی با دولتهای سیاسی، کشور بازسازی شده، دوباره شبیه کشوری جنگزده با اقتصاد از هم پاشیده شد!. پس اگر واقعا عهد صادقی با رهبری دارید. در همین سال پایانی دولت خود، تلاش کنید، تصویر متفاوتی از خود در جامعه بسازید، تا شاید بخشی از هزینه های ساخته شده در این دولت برای نظام، جبران شود. می دانم کار بسیار دشواری است ولی باور کنید عاقبت بهتری از رویه کنونی برای شما خواهد داشت.

چند باید دارد و چند نباید.

اول اینکه زدن حرفهای مسأله ساز را در دولت ممنوع کنید، دوم، شخصا سینه سپر کنید و مسئولیت تبعات تصمیمات دولت را بپذیرید. سوم، اعضای کابینه خود را قبل از قوه قضائیه، عزل یا مواخذه کنید. چهارم، نگذارید در مجلس پیشِ رو به نام حامیان دولت، بلوا و تلخی بپا کنند بالاخص درباره انتخاب رئیس مجلس!.

پنجم هم در اولین فرصت و با اعلام رسمی، کارگروهی کارآمد را برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات آینده ریاست جمهوری تشکیل دهید تا عزم دولت را در این زمینه نشان دهید. قدم اول را هم خودتان بردارید و به عنوان یک روحانی تا می توانید با مردم «صادق» باشید و با رسانه های منتقد دولت، بصورت مجزا مصاحبه کنید و مهم تر از همه، نگذارید شما را «تشنه قدرت» و در جدال با دیگر روسای قوا نشان دهند!. آقای رئیسی! باور کنید اینها بهترین راه ادای «عهد با رهبری» است.

۵- ختم کلام اینکه، کاش در سفر اخیرتان به مشهد مقدس، بجای گفتن ارزش عهد کجا و ارزش رای مردم کجا؟، در سخنرانی خود به هشدار صریح امام رضا(ع) درباره خطر بزرگ ریاست طلبی می پرداختید. آنگونه که در اصول کافی جلد دوم صفحه ۲۹۷ آمده که: «معمّر بن خلاّد، نزد امام رضا(ع) از مردی یاد کرد و گفت: او “ریاست طلب” است. حضرت در پاسخ فرمودند: ما ذِئبانِ ضارِیانِ فی غَنَمِ قَومٍ قَد تَفَرَّقَ رُعاؤُها بِاَضَرَّ فی دینِ المُسلمِ مِنَ الرِّیاسَهِ؛ «دو گرگ درنده در گله ی بی چوپان، به اندازه ی ریاست طلبی در دین یک مسلمان زیانبار نیست!». والسلام.

*تحلیلگر رسانه و مسئول سابق پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی

2727

source
سئو سایت

توسط jahankhabari.ir