داوود حشمتی در شرق نوشت: با حادثه ناگهانی سقوط هلیکوپتر رئیس‌جمهور، به طور طبیعی بسیاری از هر دو جناح احساس تکلیف کرده‌اند؛ احساس تکلیفی برای اداره امور جاری کشور. هنوز تا پایان زمان ثبت‌نام‌ها، دو روز فرصت باقی است. بعد از آن همه باید منتظر باشند تا نتیجه نهایی از سوی شورای نگهبان مشخص شود. در نهایت در آنجاست که میز رقابت‌ها چیده می‌شود. کسانی که به مرحله نهایی انتخابات وارد می‌شوند و پشت میز مناظره‌ها می‌نشینند، با یک متغیر مهم دیگر هم روبه‌رو هستند. متغیری که «ائتلاف‌های» سرنوشت‌ساز خواهد بود. در نتیجه برای انتخابات با دو متغیر مهم روبه‌رو هستیم: اول: میز انتخابات چگونه توسط شورای نگهبان چیده می‌شود؟ دوم: چه کسانی ممکن است به نفع دیگری کنار بروند؟ بررسی شرایط موجود نشان می‌دهد که در خروجی شورای نگهبان با مدلی مشابه سال‌های ۸۴ و ۹۲ روبه‌رو هستیم، در نهایت آنچه سرنوشت انتخابات را روشن می‌کند، رفتاری است که جریان «تغییرخواه» در انتخابات در پیش می‌گیرد.

اول میز انتخابات

در انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران تاکنون با سه نوع رقابت روبه‌رو بوده‌ایم.

اول: انتخاباتی که در آن رقابتی شکل نمی‌گیرد. نظیر دور اول انتخاب آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی یا انتخاب ابراهیم رئیسی در سال ۱۴۰۰. در این مدل از انتخابات‌ها، برنده نهایی از پیش کاملا روشن و مشخص است.

دوم: انتخاباتی دوقطبی که آنها را در انتخابات سال‌های ۷۶، ۸۸ و ۹۶ تجربه کردیم.

سوم: انتخابات رقابتی با چند رقیب است. دور اول انتخابات سال ۸۴ و انتخابات سال ۹۲ نمونه شاخص این نوع از انتخابات‌ها در ایران است.

حالا اگر به صحنه سیاست ایران نگاه کنیم، مشخص است که محتمل‌ترین مدل انتخاباتی رقابتی با چند رقیب خواهد بود. اما چرا؟

دو جریان اصلی

پیش از بررسی وضعیت رقابت‌های انتخابات‌ها باید به یک تقسیم‌بندی کلی دست زد. تقسیم‌بندی‌ای که در آن ما با دو جریان در هر انتخاباتی روبه‌رو هستیم. ۱- جریان تغییرخواه ۲ – جریان مدافع وضع موجود. در تمام این سال‌ها جریانی است که حتی اگر مطالبه‌گری می‌کند یا خواهان تغییر وضع موجود می‌شود، منظورش بازگشت به وضعیت گذشته است. این جریان همواره خواهان محدودیت در آزادی‌های اجتماعی، تقابل با جهان و مسدودسازی فضای رسانه‌ای و اجتماعی است. در مقابل جریان تغییرخواه، مشخصه‌های روشنی از جمله دفاع از آزادی‌های فردی و اجتماعی، تنش‌زدایی و همکاری با جهان و همچنین حرکت به سمت دموکراسی در داخل را دنبال می‌کند.

انتخابات بی‌رقیب ممکن نیست

انتخابات سال ۱۴۰۰ نزدیک‌ترین انتخاباتی است که در آن پیروز رقابت‌ها از قبل مشخص بود. درست از زمانی که نتیجه نهایی تأیید صلاحیت‌ها اعلام شد، حتی گفته شد ابراهیم رئیسی هم به دنبال تأیید صلاحیت برخی از افراد رفت تا میز انتخابات به وضعی که دیدیم، چیده نشود. اما در نهایت زمانی که زنگ آغاز رقابت‌ها به صدا درآمد، برنده میدان مشخص بود. رئیسی از سال ۹۶ گزینه مورد اجماع جریان اصولگرایی بود. بعد از شکست در سال ۹۶ به مقام ریاست قوا ارتقا یافت. حد فاصل سال‌های ۹۸ تا ۱۴۰۰ نیز صداوسیما و تمام جریان رسانه‌ای منتسب به اصولگرایان در خدمت برندسازی از او قرار داشت. اما در طرف مقابل هیچ‌کدام از کاندیداهای دوازده‌گانه جبهه اصلاحات که برای ثبت‌نام روانه وزارت کشور شدند، تأیید صلاحیت نشدند. بنابراین میز انتخابات به‌ گونه‌ای چیده شد که حتی هیچ‌کدام از اصولگرایان حاضر در صحنه، شانسی برای پیروزی در خود نمی‌دیدند. همتی و مهرعلیزاده که منتسب به جریان اصلاحات بودند هم نتوانستند حمایت جبهه اصلاحات را پشت سر خود بیاورند. در نهایت روشن بود که در یک رقابت کم‌رمق، همان کسی پیروز می‌‌شود که بر سر پیروزی او در جریان «مدافع وضع موجود» اجماع وجود دارد. اما امروز جریان مدافع وضع موجود فاقد کاندیدایی است که بتواند بر سر آن اجماع کند. تاکنون جلیلی و زاکانی در انتخابات ثبت‌نام کرده‌اند و احتمال ثبت‌نام بذرپاش، قالیباف، محسن رضایی و طیف زیادی از اصولگرایان در جریان مدافع وضع موجود دور از ذهن نیست. بنابراین حتی اگر از جریان «تغییرخواه» هیچ‌کس هم تأیید صلاحیت نشود، بازهم وضعیت هیچ‌کدام از کاندیداهای جریان مدافع وضع موجود به‌ گونه‌ای نیست که انتخاب آنها تضمین شده باشد.

انتخابات دو‌قطبی

احتمال کمی وجود دارد که شاهد یک انتخابات دوقطبی در ریاست‌جمهوری سال ۱۴۰۳ باشیم. در انتخابات دوقطبی باید در هر دو جریان (تغییرخواه و مدافع وضع موجود) اجماع بر سر یک کاندیدا از قبل یا از همان ابتدای رقابت‌ها وجود داشته باشد. با این‌ حال این وضعیت به تأیید صلاحیت‌های شورای نگهبان نیز بستگی دارد. خروجی تأیید صلاحیت‌ها ممکن است چنین شرایطی را رقم بزند. اما تجربه تاریخی چند دهه اخیر نشان داده است که سیستم تمایلی به ایجاد دوقطبی‌های انتخاباتی ندارد و تا حد ممکن از آن دوری می‌شود. مگر اینکه در میانه رقابت‌ها، چنین وضعیتی پدید بیاید که به صورت ناخواسته به وجود آمده باشد؛ بنابراین مدل مطلوب بیشتر به رقابت همه با هم نزدیک‌تر است.

رقابت چندقطبی

وضعیت امروز نشان می‌دهد در هر دو طرف انتخابات (تغییرخواهان و مدافعان وضع موجود) شاهد قطب‌بندی‌های درونی هستیم. این از احساس تکلیف همه افراد برای ورود به رقابت‌ها، قابل مشاهده است. در سمت مدافعان وضع موجود، حتی تیم جلیلی با پاجوش‌ها هم نتوانستند قبل از ثبت‌نام به یک وحدت دست پیدا کنند. جریان شورای ائتلاف اصولگرایان (شانا که به رهبری حدادعادل و قالیباف فعالیت می‌کند)، کاندیدای خود را خواهد داشت. در سمت دولت ابراهیم رئیسی و ادامه‌دهندگان راه او نیز شاهد چند کاندیدا از جمله مهرداد بذرپاش خواهیم بود. کسانی همچون زاکانی و محسن رضایی هم به صورت مستقل احساس تکلیف می‌کنند که همواره در انتخابات حاضر باشند. در طرف تغییرخواهان نیز این‌بار شاهد چند قطب متفاوت خواهیم بود. جریان اعتدالی تلاش می‌کند تا شانس خود را با کاندیدایی اختصاصی بیازماید. در سمت دیگر علی لاریجانی که بعد از اتصال خود به برجام تلاش کرد چهره‌ای جدید از خود بسازد، سعی می‌کند تا در جریان تغییرخواه جای بگیرد. او به لحاظ سیاسی و تشکیلاتی به جریان اصولگرای سنتی وابسته است و برای تغییر منطقه سیاسی خود با مشکلات زیادی روبه‌رو است. اما در این میان چشم امید به حملات رقبای خود دوخته است. حملات کسانی که در میان مردم محبوب نیستند و به هر کسی که حمله کردند برایش محبوبیت ساختند. همچنین مسعود پزشکیان که دور قبل انتخابات ردصلاحیت شده بود، این بار نیز آمده و تأکید می‌کند که حتی «بدون مشورت با بزرگان اصلاحات» اقدام به ثبت‌نام کرده است. حزب اتحاد ملت به عنوان یکی از احزاب اصلاح‌طلب از محمد صدر و ظفرقندی به عنوان نامزد خود در این انتخابات نام برده است. آن‌طرف‌تر مشخص نیست تا پایان روز ثبت‌نام‌ها از میان این افراد چه کسانی ثبت‌نام نهایی خواهند داشت: اسحاق جهانگیری، محمد شریعتمداری، عباس آخوندی، محسن هاشمی و حتی برخی از افراد از درون دولت حسن روحانی.

به این ترتیب می‌توان دید که در هر دو طرف رقابتی وجود دارد که در نهایت میز اصلی انتخابات را شورای نگهبان می‌چیند.

۸۴ یا ۹۲؟

source
سئو سایت

توسط jahankhabari