عقیل احمدی
تحلیلگران و نظریهپردازان مسائل بینالمللی اعتقاد
دارند شیوع ویروس کرونا مرحلهای تاریخی است که پس از آن ساختار سیاست و قدرت در
کشورها و جهان دچار تحولات عمیقی خواهد شد.
همهگیری جهانی ویروس کرونا گذرگاهی حساس در تاریخ
معاصر جهان دیده میشود به نحوی که بسیاری آن را نقطه عطفی در مسیر تغییر نظم جهانی
میدانند. هراس روزافزون کشورها از غیرخودیها، درونگراتر شدن دولتها و تشدید
احساسات و سیاستهای حمایتگرایانه ملی از نخستین پیامدهای شیوع بیماری در عرصه
داخلی کشورها است که حتی منجر به پشت کردن متحدان به یکدیگر و کشمکش بر سر لوازم و
تجهیزات معمولی بهداشتی شده است.
همین شواهد تحلیلگران مسائل بینالمللی را بهسوی این
پیشبینی رهنمون ساخته است که نظم چند دههای ساختار بینالمللی در این دوره دچار
تغییر خواهد شد. به طور قطع در دوره پس از مهار کرونا شاهد اهمیت دوباره مرزها و
تشدید نظارتهای ملی خواهیم بود که در نهایت به کمرنگ شدن روند جهانیسازی منجر میشود.
به اعتقاد تحلیلگران، مجموعهای از تغییرات در سطوح
کلان و خرد و در عرصههای داخلی و جهانی رخ خواهد داد. اندیشکده «کارنگی» در تحلیل
خود از تغییرات بنیادینی که بیماری کرونا بر جهان تحمیل میکند آورده است همهگیری
جهانی این بیماری نه تنها موجب دردسر و نمایش کاستیها در ساختار بهداشتی کشورها
شده بلکه بر عرصه اقتصاد جهانی، حکومتمداری و دموکراسی در سرتاسر جهان نیز تاثیر گذاشته
است. اکنون اصل احترام به دموکراسی در کشورها با هدف ایجاد محدودیتهای بیشتر برای
کنترل ویروس این بیماری از سوی حکومتها نقض میشود. برخی از کشورهای غربی هم بهصورت
آشکار بهسوی نوعی از استبداد حرکت میکنند. دولتها اگرچه هنوز ادعای مردمسالاری
دارند، با توجیه کنترل شیوع بیماری، حقوق شهروندی افراد را نادیده میگیرند تا بر
قدرت اجرائی خود بیفزایند.
طبق این تحلیل، کرونا برخی استوانههای حکومت دموکراتیک
همچون فرایندهای انتخاباتی، کنترل بر نیروهای مسلح و آزادی رفتوآمد شهروندان را تهدید
میکند. شرایط خاص کنونی این مباحثه جهانی را نیز مطرح کرده است که اقتدارگرایی در
مقایسه با دموکراسی از امتیازهای درخور توجهی برای مقابله با بحرانها برخوردار
است. در واقعیت ویروس کرونا موجب تمرکز بیشتر قدرت و بستن فضای دموکراتیک در جهان
شده است.
نظریهپردازان غربی بر این باورند که میزان نظارت
حکومتهای مرکزی بر بازیگران داخلی و فراملی موجب نگرانی میشود و همین امر یکی از
اثرات سیاسی همهگیری جهانی کرونا بهشمار میرود. موج دوم تاثیرات سیاسی پس از
نمایان شدن اثرات اقتصادی این بیماری قابل لمستر خواهد شد، زیرا باعث افزایش
نابرابری اقتصادی، بیکاری، بدهی و فقر شده و همین عوامل فشار بر ثبات موسسههای
مالی را بیشتر میکند. چنین موقعیتی محدودیت و تنگناها در سیستمهای حکومتی را تشدید
میکند. این شرایط زمینه را برای بقای پوپولیسم غیرلیبرال، از همگسیختگی سیستمهای
حزبی و تحکیم حکومتهای اقتدارگرا حتی بعد از بهبود شرایط اقتصادی پساکرونایی را
فراهم میسازد.
از دیگر پیامدهای بلندمدت شرایط کنونی تغییر در
ساختار بینالمللی ارزیابی میشود. نشریه «فارین افیرز» در گزارشی به جنبه بینالمللی
شیوع کرونا و تغییر در نظم جهانی پرداخت و عنوان داشت صدها میلیون انسان در کشورهای
مختلف جهان اکنون در شرایط قرنطینه یا مشابه آن قرار دارند، گذشته از این، کرونا
جنبههای بینالمللی مهمی پیدا کرده است. اگرچه پیامدهای ژئوپلیتیک این بیماری در
درجه دوم اهمیت قرار دارند اما در بلندمدت میتواند تاثیرات عمیقی را بر تحولات
جهانی داشته باشد. این تهدید در مورد جایگاه ایالات متحده بسیار جدیتر مطرح میشود.
نکته مهم این است اگرچه نظمی که از پایان جنگ جهانی دوم بهویژه از سوی واشنگتن
برای جهان طراحی و اجرا شده است، پیش از این هم آماده تغییر بود اما کرونا باعث
تسریع در آن شد.
این نشریه که رسانه مکتوب شورای روابط خارجی
امریکا به شمار میرود تصریح میکند دولتمردان ایالات متحده مجبورند این نکته را
بپذیرند که اگر در این وضعیت حساس اقدام عاجلی انجام ندهند، ممکن است همان اتفاقی
که بیش از ۶۰ سال قبل برای موقعیت بریتانیا در جهان و بهویژه در خاورمیانه رخ
داد، اینبار برای واشنگتن واقع شود.
برخی کارشناسان این شرایط را با فروپاشی دیوار
برلین و پایان نظام دوقطبی و برخی دیگر با بحران مالی و ورشکستگی غولهای بانکی در
سالهای ابتدایی قرن ۲۱ مشابه میدانند اما برخی تحولات را حاکی از سر بر آوردن
قدرتهای جدید و تغییر رویههای نظام بینالملل میبینند. فعلا بینظمی بازارهای
مالی، سطح توانایی دولتها و تغییر موقت در جایگاه قدرتهای سیاسی و اقتصادی نمایان
شده است اما تغییرات عمیقتر بهتدریج نهادینه خواهد شد.
چندی قبل نشریه «فارین پالسی» به جمعبندی
نظرات کارشناسان پرداخت. این تغییرات از نگاه «استفن والت» تحلیلگر برجسته عرصه بینالمللی
موجب میشود تا از میزان آزادی، باز بودن و سطح رفاه در سراسر جهان کاسته شود و
دولتها با تقویت رویکردهای ناسیونالیستی، مقررات اضطراری را در پیش میگیرند که
باعث بسته شدن نظام سیاسی کشورها و عرصه بینالملل میشود.
به اعتقاد این استاد دانشگاه، ویروس کرونا
موجب میشود تا روند جابهجایی مراکز قدرت از غرب به شرق سرعت بگیرد. علاوه بر این،
ماهیت سیاست جهانی هم بهواسطه این ویروس بهصورت بنیادین دگرگون خواهد شد.
این تحولات در واقعیت ناتوانی و عیوب
ساختار لیبرالی را که امریکا پیریزی کرده بود، نمایان میسازد و به همین دلیل است
که جوزف نای، نظریهپرداز مطرح امریکایی هم اعتقاد دارد کاخ سفید برای حفظ برتری
خود در عرصه بینالمللی راهی جز تغییر سیاستها و اتخاذ استراتژی نوین ندارد.
source