بامداد جنوب: گفت‌وگوهای رفع تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران، این روزها
در دوران رخوت است، اما مرور مواضع طرف‌های گفت‌وگو، از یک سو رویکرد کلی آن‌ها به
موضوع مذاکرات را نشان می‌دهد و از سوی دیگر، چالش‌های پیش‌روی گفت‌وگوها را. آخرین
خبر از گفت‌وگوهای هسته‌ای ایران با
۱+۴ به نیمه تابستان سال جاری و زمانی
باز می‌گردد که بسته پیشنهادی ایران به طرف غربی و امریکایی داده شد و از آن تاریخ
تا به امروز پاسخی به آن داده نشده است. با این حال، ضرورت دارد که در این زمینه
مروری کوتاه بر مواضع طرف‌های توافق هسته‌ای داشته باشیم.

۱-موضع تهران: مذاکرات یک فرآیند منطقی است

مذاکره برای رسیدن به هدفی مشخص؛ خواسته و شعار منطقی و صریح جمهوری
اسلامی ایران از نخستین روزی است که پای میز مذاکره با غرب نشست. این «هدف مشخص»
در دولت سیدابراهیم رئیسی، رفع تحریم‌ها و تضمینی قابل قبول برای آن و بسته شدن
پرونده ادعاهای پادمانی غرب علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران است. این خواسته منطقی
در حالی از سوی امریکا و اروپا زیاده‌خواهانه! منعکس می‌شود که اساسا تهران به این
دلیل مذاکره با غرب را آغاز کرد که تحریم‌های غیرقانونی و غیرانسانی امریکا و
همراهانش، زندگی مردم ایران را دشوار ساخته بود.

وقتی اساس تصمیم و اقدام به مذاکره «رفع تحریم»‌ بوده است، هرگونه عدول
از این اصل پرسش‌هایی را ایجاد می‌کند که جمهوری اسلامی باید پاسخی منطقی و قابل
قبول برای آن‌ها بیابد. از جمله اینکه تهران چرا و چگونه باید از این خواسته مهم
که اساس مذاکراتی خود است، چشم‌پوشی کند و با وجود این چشم‌پوشی آیا دستاورد ملموس
دیگری نیز می‌تواند در این دوره از مذاکرات برای خود متصور باشد؟ با فرض رفع بدون
تضمین تحریم‌ها، آیا می‌تواند بار دیگر به کشوری که یک‌بار بدون هیچ هزینه‌ای از
توافق خارج شده و تحریم‌هایی سنگین علیه ایران را بازگردانده، اعتماد کرد و بدون
اخذ تضمینی خاص او را به توافق بازگرداند؟

به گزارش ایرنا، پرسش اساسی دیگر در تبیین بهتر منطقِ خواسته‌های جمهوری
اسلامی این است که اگر غرب با ادعای بستن پرونده هسته‌ای ایران، دو دهه پای میز
مذاکره نشسته و هزاران صفحه گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، از سلامت رفتار
هسته‌ای تهران حکایت دارد، پس چرا این پرونده بسته نمی‌شود؟ چرا با وجود بازرسی‌ها
و نظارت‌های بی‌وقفه و فراپادمانی آژانس، پرونده پادمانی ایران همچنان باز است و
مذاکره برای بستن این پرونده تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟

به‌نظر می‌رسد تا زمانی که تهران پاسخ منطقی پرسش‌های خود را از غرب دریافت
نکند، قرارداد و توافق تازه‌ای را امضا نخواهد کرد، اما همواره خود را آماده گفت‌وگو
برای رسیدن به این پاسخ‌ها می‌داند. از دیدگاه و موضع تهران، مذاکرات یک فرآیند
است و این فرآیند ادامه دارد، هیچ گسستی در مسیر آن به‌وجود نیامده، پیوستگی
مذاکرات حفظ شده و جمع‌بندی مذاکرات مبتنی بر بسته‌ ارائه‌شده در حال انجام است.

۲-موضع واشنگتن: مذاکره آشکار نداریم، اما پیام پنهان
چرا!

آشفتگی، مهم‌ترین ویژگی مواضع دولت جو بایدن در قبال مذاکرات رفع تحریم‌ها
در دولت سیزدهم بوده است. بایدن با ادعای احیای برجام، همچنان این توافق بین‌المللی
را معطل تصمیم خود نگه داشته است. در تریبون‌های عمومی مدعی کنارگذاشتن این توافق
است و در محافل خصوصی و میانجی، در تقلای بازگشت به مذاکرات. با این حال به‌نظر می‌رسد
پس از پایان یافتن انتخابات کنگره در امریکا و عبور هم‌حزبی‌های دموکرات بایدن از
دلهره شکست در این انتخابات، موضوعات مطرح‌شده در محافل خصوصی جدی‌تر و پیام‌های
پنهان ارسال‌شده از واشنگتن، آشکارتر شود.

۳-موضع تروییکای اروپا: بلاتکلیفی!

سیاست خارجی اتحادیه اروپا به‌ویژه سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه،
همواره تابعی از دیدگاه‌ها و خواسته‌های امریکا بوده است و این رویه در پرونده و
مذاکرات هسته‌ای ایران نیز صادق است. تروییکای اروپایی حاضر در توافق برجام، از
زمان آغاز دور جدید مذاکرات هسته‌ای بیش از گذشته به کاخ سفید نزدیک شده‌اند. این
نزدیکی در حالی است که لندن، برلین و پاریس در دوره ریاست‌جمهوری دونالدترامپ
منتقد خروج یک‌جانبه او از توافق هسته‌ای بودند. اروپا در حالی از عدم وجود جایگزین
برای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) سخن می‌گوید که همچنان متاثر از برخی وقایع
داخلی ایران و نیز اتهام‌زنی‌ها علیه تهران درباره جنگ اوکراین، با سلسله اقدامات
و تصمیمات عجیب، درصدد تخریب پل‌های دیپلماسی با ایران است و این رویکرد دوگانه،
موجب بلاتکلیفی این سه کشور در نحوه مواجهه با مذاکرات رفع تحریم‌ها شده است.

۴-موضع چین و روسیه: مذاکره، راه‌حل نهایی است

مواضع روسیه و چین در دوران رخوت برجامی تغییر چندانی نکرده و مسکو و
پکن مانند همان دوره پرتب‌وتاب مذاکرات، معتقدند که تنها راه عبور از چالش‌های غرب
با ایران، مذاکره است. این دو کشور عضو توافق برجام، همواره منتقد خروج یک‌جانبه امریکا
از برجام، انفعال اروپا در زمینه عمل به تعهداتش و بلاتکلیفی بایدن در قبال پرونده
هسته‌ای بوده و هستند و به‌نظر می‌رسد با توجه به موضع منطقی و روشن جمهوری اسلامی،
موضع این دو کشور نیز به ایران نزدیک‌تر باشد.

آنچه برجام را تهدید می‌کند

بازگشت به توافق برجام سال ۲۰۱۵ در آشکار و نهان، خواست طرف‌های
این توافق است، اما در مسیر احیای این سند، وجود چالش‌ها و تهدیدات نیز غیرقابل
انکار است.

۱-تل‌آویو؛ دو تحلیل و دو توهم

«احتمال احیای توافق خطرناک هسته‌ای هنوز وجود دارد»، این جمله مهم‌ترین
بخش سخنرانی بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در جلسه کابینه‌اش به تاریخ
۱۹ دی‌ماه
است و نشان می‌دهد هیچ تغییری در مواضع خصمانه وی در قبال توافق هسته‌ای ایجاد
نشده است. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی هفته گذشته نیز از عملکرد متفاوت خود درباره
مذاکرات لغو تحریم‌های غرب با ایران سخت گفت و اعلام کرد: «ما در عرصه بین‌المللی،
آشکارا و از موضع قدرت علیه بازگشت به توافق هسته‌ای [برجام] فعالیت خواهیم کرد،
فقط پشت درهای بسته با رهبران[جهان] صحبت نخواهیم کرد، بلکه در حیطه افکار عمومی،
سرسختانه و آشکارا عمل خواهیم کرد».

تمام این اظهارات ریشه در دو دهه اصرار بر این توهم دارد که جمهوری
اسلامی ایران در پی ساخت سلاح اتمی است؛ مبنای تحریم‌های غیرانسانی و تهدیدهای
ناتمام علیه مردم و حکومت ایران است و در تمام این دو دهه، جمهوری اسلامی فارغ از
تمام این تحریم‌ها و تهدیدات، بارها اعلام کرده است که درپی ساخت سلاح هسته‌ای
نبوده، نیست و نخواهد بود. این اصل در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی بارها و بارها
از سوی مسوولان مختلف و با ادبیات متفاوت مورد تاکید قرار گرفت.

در تازه‌ترین نمونه آن ۲۸ آذر سال جاری و در جریان سومین
مجمع گفت‌وگوی تهران، «کمال خرازی» مشاور رهبر معظم انقلاب و رئیس شورای راهبردی
روابط خارجی ایران بار دیگر بر این موضوع صحه گذاشت و گفت: «ما تولید بمب(اتمی) را
حرام می‌دانیم و از نظر راهبردی تولید بمب را راهگشا نمی‌دانیم. سلاح هسته‌ای را
الزاما امنیت‌آور نمی‌دانیم البته داشتن فناوری هسته‌ای بازدارنده است».

۲-قمار روی اغتشاشات در ایران

«جمهوری اسلامی در حال نابودی است!» هم دیگر گزاره‌ای است که در اندیشکده‌های
رژیم صهیونیستی است که از شهریور سال جاری به فکتی برای تصمیم‌گیری سیاست
مداران
جهان تبدیل شده است. به این معنا که اعتراضات در ایران، دولت‌های غربی را به این
اشتباه استراتژیک گرفتار کرده است که اگر از مذاکرات کنار کشیده و فشارها علیه ایران
را افزایش دهند، می‌توانند امتیازات بیشتری از تهران دریافت کنند.

هم غرب و هم رژیم صهیونیستی به‌خوبی می‌دانند که اغتشاشات در ایران خطری
علیه تمامیت ارضی کشور و حکومت نیست، اما این اغتشاشات همان بهانه مورد نیاز برای
فشار بیشتر بر تهران است. بر مبنای همین تحلیل اشتباه است که اروپا که تا پیش از این
به‌عنوان میانجی نخست ایران و امریکا در مذاکرات ایفای نقش می‌کرد اکنون از هر طریقی
به ایران فشار وارد می‌کنند تا تسلیم شرایط آن‌ها شود. ایران اما راه منطقی برگزیده
و در مسیر مذاکرات ضمن ایستادگی بر اصول خود، گفت‌وگو را اصل اساسی رفع چالش‌ها می‌داند.

source

توسط jahankhabari.ir