این یادداشت روایتی تطبیقی برای امروز خودمان در استقبال از مزیتنگاری سیره شهید رئیسی در بیانات حضرتآقاست.
«من این موارد را گفتم برای اینکه اینها ثبت بشود. این ثبت بشود بهعنوان یک الگو، معلوم بشود که کسی که رئیس قوه مجریه یک کشور است، میتواند مجموعه این خصوصیات عملی و فکری و قلبی و اینها را با همدیگر داشته باشد و دنبال کند. [۱]
وقتی رهبر معظم انقلاب این جملات را بیان میکردند، تمام ذهن و فکرم پر کشید بهسمت کوفه، زمانی که علی (ع) عازم صفین بود «علی (ع) دوستان و رفقای خالص و مخلص خودش را در آن خطبه معروف که ظاهرا آخرین خطبه ایشان است. [۲] با این وصف یاد میکند که آنها دین را زنده نگه میداشتند.» نوف بکالی گفت: «علی (ع) روی سنگی که آن سنگ را “جعدهبنهبیره” گذاشته بود، رفت و ایستاد “و علیه مدرعة من صوف ” درحالیکه جامه پشمین به تنش بود، حمایل شمشیرش از لیف خرما بود، کفشهایش هم همینطور.
با همین حالت رفت روی آن سنگ قرار گرفت و از آن به جای کرسی خطابه و منبر استفاده کرد، آن خطابه غرّای عجیب که اشکها را جاری کرد، انشا فرمود، آخرش به یاد دوستان گذشتهاش افتاد، فرمود : «این اخوانیالذین رکبوا الطریق و مضوا علیالحق؟» «آن دوستان و رهروان طریق کجا رفتند؟ آنها که بر جاده حق قدم زدند و برحق از دنیا رفتند.»،
«این عمار؟ این ابن التیهان؟ این ذوالشهادتین؟» «عمار یاسر کجاست؟ ابوالهیثم بن التیهان کجا ست؟ خزیمهبنثابت ذوالشهادتین کجاست؟» بعد با یک حالت تأثر و شاید گریه فرمود: «اوه علی اخوانیالذین قرؤواالقرآن فاحکموه» «حسرت بر آن دوستان، بر آن برادرانم که قرآن را به حق تلاوت و محکم کردند.»، «و تدبرواالفرض فاقاموه»، «فرایض دین را درست فکر کردند، دقت کردند به حقیقت آن رسیدند، آن را اقامه کردند.»، «احیواالسنة و اماتوا البدعة»، «آنها که سنت پیغمبر را زنده کردند و بدعت را میراندند.» [۳]
حسرتهای علی (ع) که میبارید بر سر جماعت نشسته در مقابلش، فریادگر عزم علی (ع) بود برای دعوت، برای بهپا خاستن آن نشستگان، کشاندن آنها به وادی برادری علی (ع)، انگار علی (ع) فریاد میزد که کار علی معطل رشد شماست و این نجیبان که ذکرخیرشان را- در این واغوثاه و وسط معرکه تهییج برای حرکت بهسمت میدان جنگ تزویر و ریا- با مصداق و وصف کمالات بیان میکرد، حجتهای علی (ع) بود برای آن جماعت. انگار علی (ع) آنچه خود دیده و پرورده بود، به میدان آورده بود که نشان دهد شده است. علی از شدهها میگوید، نه از اسطورهها، از آدمهایی که خودشان آنها را دیدهاند، تجربه زیسته خودشان را به رخشان میکشاند.
انگار میگفت: آری! شما باید مثل اینها بشوید که به کار علی (ع) بیایید، وگرنه تیغ کُند، دیگر تیغ نیست که به دست علی (ع) با آن اهل طاغوت و استکبار را بتاراند. علی (ع) بتشکن است، هادم ابنیهالشرک والنفاق است. این کار، تبر تیز و آبدیده میخواهد.
آری! امروز میراثدار آن امام عدالت و جهاد و سهم زمانه ما از امتداد ولایت مهدوی، در روز اول محرمِ حسین، در وسط حسینیه خمینی کبیر، ابراهیم را به رخ ما کشاند، یادش را سر دست گرفت که ببینید میشود؛ او مثل علی (ع) روضه فقدان عمار و ذوالشهادتین و ابوهیثم را خطبه نکرد که شاید به احترام مخاطب غایب بود.
فقط گفت بیایید مثل ابراهیم باشید و مثل آن روز که با ابراهیم در فقدان آن یار دیگر گریه میکردند و آنجا هم گفته بود بیایید مثل حاجقاسم باشید…
چقدر سخت است حسرت نایب امامزمان (عج) را حسکردن که «این اخوانیالذینرکبواالطریق و مضوا علیالحق؟»، «آن دوستان و رهروان طریق کجا رفتند؟ آنها که بر جاده حق قدم زدند و بر حق از دنیا رفتند. [۴]
شاید مخاطب خاص امروز حضرتآقا، شخص دکتر پزشکیان بودند و شاید شخصیت هدف، جایگاه ریاستجمهوری است که قبلا در یادداشت روز ۱۶تیرماه نوشتهام که:
«نهمین رئیسجمهور جمهوری اسلامی! واژگانی که حضرت آقا برای ریاست دولتی را که در روز تحلیف از وادی شهادت ناظر بر استقرار شما در جایگاهش هست، مرور کنید. آنها راهنمای تعالی مسیر توفیق یک رئیسجمهور تراز است. از تضرع و توسل گرفته تا مردممحوری و کارآمدی و جامعالاطرافبودن. ادامه راه رئیسیبودن هم در سیره و سلوک شخصی، هم در الگوی حکمرانی، شاخص خوبی است که در هیاهوی هجوم سخنان و ایدهها و… حرکت بر مسیر تراز را حفظ کنید. مسیر مؤید به تأیید نایب امامزمان (عج) که شما بارها خود را سرباز و مرید و ذوب در ایشان مینامیدید.».
اما ما نیز مخاطبیم؛ مثل همان جماعت نشسته بر زمین مقابل علی (ع) که در آخر آن خطبه، آنها را خطاب قرار داد:
“دُعُوا لِلجهاد فَاجابوا
به جهاد دعوت شدند و آن را اجابت کردند.
وَ وُثقوا بِالقائد فَاتبعوه
و به قائد و راهنمای خویش ایمان داشتند و از او تبعیت کردند.
ثُمَّ نادی بِاَعلی صوته: الجهاد الجهاد عبادَ اللَّه، ألا و إنّی مُعسکرٌ فی یومی هذا، فَمَن أراد الرَّواح إلى اللَّه فَلْیَخرجُ
سپس با صدای بلند فرمود: جهاد! جهاد!ای بندگان خدا! که امروز من آمادهام و هر که قصد خروج الیالله دارد، با من بیاید[۵] …
آری! ما هم مخاطبیم…
آقای رئیسجمهور منتخب و همه کسانی که سخنان حضرتآقا را شنیدید، اشارتهای ولیفقیه و رهبر معظم انقلاب را حتما به عرصه عمل در خواهیم آورد؛ انشاءا… که به قول حاجقاسم «والله والله والله» از مهمترین شئون عاقبتبهخیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.
اما به نوبه خودم
درخواست دارم حتما منظومهبیانات حضرتآقا درباره سیره و سلوک شهید آیتا… دکتر سیدابراهیم رئیسی عزیز را هم مرور و هم پیگیری کنیم؛ چون آنچه مشهود است، در غیاب جهاد تبیین توسط امثال بنده، حضرتآقا بهشخصه عهدهدار روایت سیدابراهیم بهعنوان اصیلترین و روزآمدترین سلوک شخصیت تربیتیافته در انقلاب اسلامی شدهاند و گویا این روایت همچنان ادامه خواهد داشت.
۱. بیانات در دیدار اعضای دولت سیزدهم ۱۷/۴/۱۴۰۳،
۲. خطبه ۱۸۲ نهجالبلاغه
۳. شهید مطهری، کتاب دهگفتار
۴. خطبه ۱۸۲ نهجالبلاغه
۵. خطبه ۱۸۲ نهجالبلاغه
source