بولتن نیوز از پشت پرده کارگروه های انتخاب وزرای دولت چهاردهم گزارش می دهد:

اعضای کارگروه های انتخاب وزرای کابینه مسعود پزشکیان علی رغم آنکه محمدجواد ظریف تاکید کرده که اعضای آنها قطعی نیستند، اما آنها به شدت در حال لابی و حتی صرف هزینه های میلیاردی برای معرفی نامزدهای وزرای اقتصادی کابینه چهاردهم هستند.

گروه سیاسی اعضای کارگروه های انتخاب وزرای کابینه مسعود پزشکیان علی رغم آنکه محمدجواد ظریف تاکید کرده که اعضای آنها قطعی نیستند، اما آنها به شدت در حال لابی و حتی صرف هزینه های میلیاردی برای معرفی نامزدهای وزرای اقتصادی کابینه چهاردهم هستند.
به گزارش بولتن نیوز، هرج و مرج و بهم ریختگی مهمترین شاخصه کارگروه هایی است که محمدجواد ظریف رییس شورای راهبردی انتخاب وزرای کابینه چهاردهم  ریاست آن را برعهده دارد. از حضور و سهم خواهی جبهه اصلاحات گرفته تا وزرای سابق که با چنگ و دندان برای بازگشت به قدرت تلاش می کنند.
به گزارش بولتن نیوز، اگرچه ظریف در مصاحبه تلویزیونی چهارشنبه شب اعلام کرد که حتی اعضای این کارگروه ها قطعی نیستند، با این حال خبرها نشان می دهد که اعضای این کارگروه ها یا خودشان را کاندیدای وزارت کرده اند و یا افراد نزدیک به آنها به شدت در حال لابی هستند که به صندلی های خود برگردند.
کارگروه های اقتصادی شامل کارگروه برنامه و بودجه، اقتصاد، زیربنایی و کار و رفاه اجتماعی دسته بندی شده اند.در کارگروه برنامه و بودجه  اسامی مثل  قاسم حسینی، محمد ستاری‌فر، احمد میدری، غلامرضا تاجگردون، حمید پورمحمدی، حسین آرامی، محمدحسین رحمتی، ناهید پوررستمی، محمد مروتی، رئوف قادری، پیمان فروزش و محمد قاسمی به چشم می خورد . محمد ستاری فر که سابقه مدیریت سازمان برنامه و بودجه در دولت محمد خاتمی را برعهده داشته به دلیل اختلاف با طهماسب مظاهری از سوی خاتمی برکنار شد و از سال 1383 تاکنون هیچ سمت دولتی نداشته است. او بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی است. قاسم حسینی، غلامرضا تاج گردون و حمید پورمحمدی هم معاونت سازمان برنامه و بودجه را در کارنامه دارند و از آنها به عنوان گزینه های ریاست سازمان برنامه و بودجه یاد می شود.
در کارگروه وزارت اقتصاد اسامی مثل مسعود کرباسیان،سید کامل تقوی نژاد یا شاپور محمدی به چشم می خورد. افرادی که کارنامه آنها در دولت حسن روحانی، ضعیف و بعضا غیرقابل قبول بوده است.
مسعود کرباسیان دیگر عضو کارگروه اقتصاد است که در دولت اول حسن روحانی رییس کل گمرک بود و در دولت دوم او به عنوان وزیر اقتصاد معرفی شد؛ این روزها از او به عنوان گزینه وزارت اقتصاد هم یاد می شود. او تنها یکسال توانست در وزارت اقتصاد دولت دوم روحانی دوام بیاورد و عملکرد ضعیف او باعث شد که از سوی مجلس استیضاح شود.
شاپور محمدی دیگر عضو کابینه که اصالتا زنجانی است، از دیگر گزینه های وزرات اقتصاد است.او که رییس سازمان بورس در دولت حسن روحانی بود، از نگاه سهامداران عملکرد قابل قبولی نداشته است. به گفته فعالان بازار سرمایه در دوران مدیریت او بازار دچار دو شوک اصلی رشد شدید و سقوط وحشتناک شد.
حسین عبده تبریزی دیگر عضو کارگروه انتخاب وزیر اقتصاد است. او در دولت خاتمی رییس کل بورس بوده و اولین حباب بورس در دوره او شکل گرفت.گفته می شود او مشاور مالی مسعود پزشکیان است و می تواند یکی از کاندیداهای وزرات اقتصاد باشد.
در میان اسامی کمیته اقتصادی نام سید مالک حسینی هم به چشم می خورد، مهمترین سمت اجرایی سید مالک حسینی مدیرروابط عمومی وزارت امور اقتصادی و دارایی است و مشخص نیست که اصلا به چه دلیل باید عضو کمیته ای باشد که قرار است وزیر مهمترین وزارتخانه کشور را تعیین کند!
برخی دیگر از اسامی کمیته ها حتی یک رزومه ساده مدیریتی هم ندارند؛ افرادی مثل ابوالفضل کاظمی زاد، محمد ماجذ و امین محمد زاده. برخی دیگر از اسامی مثل غلامرضا سلیمان امیری، به سفارش عبدالناصرهمتی رییس اسبق بانک مرکزی و کاندیدای دور سیزدهم ریاست جمهوری است. 
محمدماجد که به عنوان دبیرکمیته معرفی شده، در وب سایت خود نوشته است که دارای مدرک DBA است که به لحاظ علمی مدرک دکتری حساب نمی شود و مشخص نیست که چطور او می تواند درباره وزیر اقتصاد نظر بدهد.
محمد مسیح از سازمان مالیاتی آمده و زهره عالی پور از سازمان خصوصی سازی. درباره این دو عضو کارگروه هم اطلاعات زیادی دردسترس نیست و مشخص نیست که سازوکار انتخاب این افراد بر چه پایه ای بوده است.

کارگروه پر ابهام نفت

در کمیته زیربنایی که قرار است وزرای نفت، نیرو، جهادکشاورزی، ارتباطات و راه و شهرسازی را انتخاب کنند، اوضاع به مراتب آشفته تر است.اسامی مثل منصور معظمی معاون اسبق وزیر نفت که آخرین پست مدیریتی او  رییس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در دولت دوم روحانی است و بنا به گواه مدیران سابق این سازمان در آن دوران نه تنها انگیزه ای برای کار نداشته بلکه کارنامه دوران مدیریت او که حالا بازنشسته هم هست، قابل دفاع نیست. علاوه براین پیرامون او حرف و حدیت و حاشیه بسیار است و خیلی ها او را به سلطان لابی گری و مدیریت رفاقتی و منفعتی می شناسند.
رسانه ها روایت می کنند که منصور معظمی در آخرین سال‌های حضورش در وزارت نفت، پسرش میثم را هم به عنوان پیمانکار به وزارت نفت معرفی کرد و حالا او صاحب تشکیلات پیمانکاری قدرتمندی است که به واسطه ارتباطات پدرش به‌دست آورده است. این ارتباطات منجربه گرفتن امتیازهای مهم برای انجام پیمانکاری در نفت شده است. 
علی کاردر مدیرعامل اسبق شرکت ملی نفت هم دیگر مدیرپرحاشیه دوران زنگنه است که گفته می شود او هم ید طولایی در لابی‌گری دارد. از مرضیه شاهدایی مدیرعامل سابق شرکت ملی پتروشیمی که مدیریت او به روایت مدیران شرکت ملی نفت بسیار ضعیف توصیف شده، در لیست کمیته نفت قرار دارد. 
دیگر اسامی هم هر کدام به نوعی به شخص یا گروهی وابسته هستند، از غلامحسین نوذری وزیر اسبق نفت گرفته تا عبدالحسین بیات رییس صندوق‌های بازنشستگی نفت و حمیدرضا عراقی مدیرعامل اسبق شرکت ملی گاز و محمد آقایی‌تبریزی مدیرعامل سابق پالایش و پخش.
برخی ها مثل محمود آستانه که رییس کمیته نفت ستاد پزشکیان بوده از دوستان نزدیک پزشکیان است. یا سیدعماد حسینی که هم دوره پزشکیان در مجلس بوده است. 
اگر اسامی برخی نمایندگان بخش خصوصی مثل آرش نجفی از اتاق بازرگانی یا احمدمهدوی ابهری از انجمن کارفرمایی پتروشیمی را به واسطه تخصصی که دارند در میان اعضای این کمیته فاکترو بگیریم، به عجیب ترین نام یعنی  محمدرضا نعمت‌زاده می رسیم.
نعمت زاده که از او به عنوان سلطان پتروشیمی یاد می شود، در دولت روحانی وزیر صمت بود و هنوز پرونده واردات 4900 خودرو که در دوره او انجام شد، باز است. پرونده دخترش شبنم نعمت زاده که به واسطه رانت پدر متهم به اختلال در نظام اقتصادی شد، هنوز در اذهان عمومی مانده است و مشخص نیست که چرا باید نام نعمت زاده برای انتخاب وزیر در کمیته ای قرار بگیرد که وزیر آن مسولیت مهمترین درآمد کشور را برعهده خواهد گرفت؟
لابی گری خانه کارگر
در میان اعضای کمیته دیگری که قرار است  وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی را انتخاب کنند، اسامی مثل مصطفی سالاری، حجت میرزایی و فیاض زاهد به چشم می خورد.افرادی که هرکدام یا از سوی محمد شریعتمداری وزیر سابق این وزارتخانه در دولت روحانی حمایت می شوند و یا از سوی علی ربیعی دیگر وزیر این وزارتخانه در دولت اول روحانی.
بیشتر از همه تشکیلات خانه کارگر در حال تلاش است که این وزارتخانه را دوباره تحت سلطه خود دربیاورد. به همین دلیل هم هست که نام افرادی مثل داوود آدینه، اکبر رجبی، علی خدایی و حسن صادقی که از سوی خانه کارگر و تشکل های کارگری حمایت می شوند، در کمیته قرار گرفته است. هرچه تعداد افراد منتسب به خانه کارگر بیشتر باشند، آرا و نفوذ آنها برای اداره این وزاتخانه که مهمترین سازمان سرمایه گذاری کشور- شستا- زیر مجموعه اوست، بیشتر خواهد شد.
البته برخی چهره ها یا روسای اتحادیه ها مثل بهمن عبدالهی رییس اتاق تعاون هم در این کارگروه حضور دارند، با اینحال گفته می شود، تشکیلات خانه کارگر به رهبری علی ربیعی به شدت به دنبال مطرح کردن نام ربیعی و یا افراد منتسب به او برای وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی هستند  و برای اینکار هزینه های میلیاردی کرده است.

source

توسط jahankhabari.ir