آفتاب‌‌نیوز :

دنی سیترینوویکز در یادداشتی در پایگاه اینترنتی اندیشکده شورای آتلانتیک نوشت: مسعود پزشکیان رئیس جمهور منتخب ایران در جریان کارزار انتخاباتی خود اعلام کرده که قصد دارد برای لغو تحریم‌های آمریکا علیه ایران تلاش نماید.

در ادامه این مطلب آمده است: روشن است که لغو تحریم‌های وضع شده بر بخش‌های حیاتی اقتصاد ایران از جمله بخش انرژی نیازمند توافقی جدید با غرب در خصوص برنامه هسته‌ای این کشور است. اما پزشکیان تنها کسی نبود که از ضرورت بازگشت به توافق هسته‌ای سخن گفت. رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز درباره ضرورت یافتن جایگزینی برای توافق هسته‌ای که دیگر هیچ یک از طرف‌ها به آن پایبند نیستند سخن گفته است. اما با توجه به تحولات اخیر در عرصه جهانی از جمله جنگ اوکراین، اعتراضات سال ۲۰۲۲ و عملیات ۷ اکتبر حماس و این حقیقت که ایران تا حدود زیادی بدون هیچگونه محدودیتی اقدامات منطقه‌ای خود را به پیش می‌برد، آیا یک توافق جدید می‌تواند بین ایران و گروه ۱+۵ به امضا برسد؟

نگاهی به وضعیت فعلی مذاکراتی که احتمالا می‌تواند منجر به بازگشت به برجام شود، نشان می‌دهد که تقریبا هیچ گونه پیشرفتی در این زمینه حاصل نشده است. شکست این گفتگو‌ها و این واقعیت که اکثر محدودیت‌های وضع شده علیه ایران، آنگونه که در توافق هسته‌ای آمده بود تا اکتبر ۲۰۲۵ برداشته خواهد شد (یعنی آخرین تاریخی که غرب می‌تواند از مکانیزم ماشه علیه ایران استفاده نماید) نشان می‌دهد که به رغم ادعا‌های گروسی، بسیار بعید است بازگشت به برجام دیگر در دستور کار باشد.

با این حال، در پرتو تمایل فوری طرف‌ها به اجتناب از تشدید کنترل نشده تنش ها، آن‌ها به تعاملات خود در عمان جهت اجتناب از یک افزایش تنش منطقه‌ای در دنیای پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ ادامه می‌دهند. در هر صورت، بازگشت به برجام پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر به ویژه با توجه به پیروزی پزشکیان در انتخابات ایران و ضرب الاجل اکتبر ۲۰۲۵ مجددا روی میز گذاشته خواهد شد؛ بنابراین تهران و قدرت‌های جهانی باید احتمال ایجاد یک چهارچوب سیاسی جدید برای موضوع هسته‌ای ایران را مورد بحث قرار دهند؛ در غیر اینصورت احتمال بروز بحران‌های بی سابقه بین ایالات متحده و ایران به نحو دراماتیکی افزایش خواهد یافت. اما با توجه به شکست طرفین در بازگشت به برجام و بی اعتمادی تاریخی عمیق بین آنها، این سوال مطرح می‌شود که در شرایطی که وضعیت برنامه هسته‌ای ایران تفاوت قابل توجهی نسبت به زمان توافق اولیه در سال ۲۰۱۵ داشته است، چه نوع توافقی قابل حصول است؟

تهران به پیشرفت‌های قابل توجهی در زمینه ظرفیت غنی سازی خود دست یافته است. امروز این کشور با استفاده از سانتریفیوژ‌های پیشرفته، اورانیوم را در سطح ۶۰ درصد غنی سازی می‌کند و دارای ذخایر اورانیوم غنی شده قابل توجهی است. از این رو باید انتظارات نسبت به محدودیت‌هایی که یک توافق دیگر می‌تواند بر برنامه هسته‌ای ایران تحمیل نماید، به شکل قابل توجهی تعدیل شود. با این حال، تصمیم ایران برای توسعه مجتمع غنی سازی فردو در پاسخ به تصمیم ماه می‌شورای حکام آژانس برای محکوم کردن ایران بابت عدم همکاری با غرب در خصوص مسائل باقی مانده، نشان دهنده خطراتی است که عدم دستیابی به توافق به دنبال خواهد داشت.

هرگونه مذاکره‌ای پیچیده و چالش برانگیز خواهد بود، اما با توجه به درکی که طرف‌ها درباره جایگزین‌های دستیابی به توافق دارند، یک توافق جدید می‌تواند در دسترس باشد. بدون یک توافق جدید و با ادامه پیشرفت برنامه هسته ای، احتمال درگیری بین ایران و غرب رشدی فزاینده خواهد داشت.

همانگونه که اشاره شد، باید در هنگام ورود به مذاکرات در خصوص توافق هسته‌ای جدید واقع بین بود و این موضوع را درک کرد که چه موضوعاتی دیگر قابل گنجاندن در چنین توافقی نیستند.

از نقطه نظر فنی، هدفی که در توافق برجام مبنی بر حفظ فاصله یک ساله ایران با دستیابی به سلاح هسته‌ای گنجانده شده بود، اکنون دیگر از نظر تکنولوژیک بی معناست است، زیرا ایران در این مدت به پیشرفت‌های بی سابقه‌ای در زمینه غنی سازی اورانیوم دست یافته و این هدف گذاری را عملا غیرممکن کرده است. ایران از آستانه غنی سازی ۶۰ درصدی عبور کرده و در حال استفاده از سانتریفیوژ‌های بسیار پیشرفته است؛ بنابراین دیگر هیچ کشور یا نهادی قادر به پاک کردن دانش فنی هسته‌ای از ذهن دانشمندان ایرانی نیست، حتی اگر اکثر زیرساخت‌های نصب شده به کلی برچیده شود.

به علاوه، یک توافق هسته‌ای جدید تنها توانمندی هسته‌ای ایران را محدود خواهد کرد و نه پیشرفت این کشور در عرصه‌های متعارف و فعالیت‌های منطقه‌ای اش را، زیرا توافق اصلی صرفا متمرکز بر پرونده هسته‌ای بود. این موضع تغییر ناپذیر ایران است و تقریبا کسی توانایی تغییر آن را ندارد. به علاوه، با توجه به عدم اعتماد به غرب که پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ تشدید شده، احتمال اینکه تهران با برچیدن بخش قابل توجهی از زیرساخت‌های هسته‌ای خود موافقت نماید بسیار پایین است. این بدان معنا نیست که ایران آماده برچیدن سانتریفیوژ‌ها نخواهد بود. اما خیلی هم محتمل نیست که تهران با برچیدن تعداد بالایی از سانتریفیوژ‌ها موافق نماید به ویژه اگر محل ذخیره این دستگاه‌ها دور از تاسیسات هسته‌ای باشد.

به رغم این ملاحظات، به نظر می‌رسد که ایران و آمریکا در چند حوزه می‌توانند به توافق برسند: اولین و مهمترین حوزه تضمین یک رژیم بازرسی بلندمدت است. اخیرا مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی بار‌ها ادعا کرده که ایران مانع از انجام کار برخی از باسابقه‌ترین بازرسان آژانس شده و جلوی بازرسی‌ها از سایت تولید سانتریفیوژ‌های خود را گرفته است. به علاوه، ایران آماده رقیق سازی بخشی از مواد هسته‌ای خود با وجود خروج آمریکا از برجام است و این نشان می‌دهد که تا زمانی که سانتریفیوژ‌ها در حال چرخش هستند، انباشت مواد هسته‌ای از نظر ایران موضوعی قابل مذاکره است. ایران احتمالا بر تداوم فعالیت مراکز تحقیق و توسعه هسته‌ای خود اصرار خواهد ورزید. با این حال بعید است که این کشور آماده رها کردن تاسیسات هسته‌ای در وضعیت فعلی بدون تغییری قابل توجه باشد.

با در نظر داشتن این نکته، تولید یک سلاح هسته‌ای نیازمند مواد شکافت پذیر و توانایی تبدیل این مواد به یک سلاح هسته‌ای خواهد بود. ایران در زمینه غنی سازی بسیار پیشرفته است و می‌تواند به سرعت به مواد شکافت پذیر دست یابد، اما برای ساخت یک سلاح هسته‌ای باید دانشمندان خود را متمرکز بر این موضوع نماید. تمرکز برجام معطوف محدود کردن توانمندی‌های غنی سازی ایران بود، اما تمرکز کافی بر گام‌هایی که ایران باید برای استفاده تسلیحاتی از این مواد بردارد نداشت. این مسئله در توافق قبلی مورد اشاره گذرا قرار گرفت، اما با توجه به تمرکز بر فعالیت غنی سازی ایران، این میزان توجه کافی نبود. با توجه به ادعای ایران مبنی بر اینکه قصدی برای ساخت سلاح هسته‌ای ندارد، احتمالا این امکان وجود دارد که در توافق جدید یک نظارت دقیق‌تر بر فعالیت‌های احتمالی در حوزه تسلیحاتی سازی مواد هسته‌ای ایجاد شود.

با فرض اینکه طرف‌ها بتوانند بر اساس این مفروضه‌های اولیه به یک توافق جدید دست پیدا کنند، غرب توانایی نظارت بر برنامه هسته‌ای ایران (از معدن گرفته تا تولید سانتریفیوژ و فرآیند غنی سازی) را برای سال‌ها به دست خواهد آورد. این توافق تضمین می‌کند که ایران به عنوان کشوری در آستانه غنی سازی، همچنان باید چند ماه با رسیدن به غنی سازی ۹۰ درصد فاصله داشته باشد. توانایی رصد پیشرفت‌های ایران به سمت تسلیحاتی سازی مواد هسته‌ای شاهد بهبود چشمگیری خواهد بود. در مقابل، ایران نیز شاهد لغو کامل تحریم‌ها بر بخش انرژی و برنامه گسترده و عمیق تحقیق و توسعه اش خود خواهد بود که با توجه به خروج قبلی آمریکا از توافق، تهران را قادر خواهد ساخت تا در صورت خلف وعده مجدد واشنگتن به آسانی و نسبتا سریع از تعهدات خود عدول نماید.

یک برجام جدید، توافقی بی نقص نخواهد بود، اما به میزان قابل توجهی توانایی غرب برای رصد برنامه هسته‌ای ایران و تضمین اینکه این برنامه محدود به مقاصد صلح آمیز باشد را بهبود خواهد بخشید. هزینه لغو تحریم‌ها بسیار قابل توجه خواهد بود. از همان ابتدا ایالات متحده می‌خواسته از نظام تحریم‌ها به عنوان چماقی که بتواند در قبال اجرای توافق هسته‌ای مورد چشم پوشی قرار گیرد صیانت نماید.

حتی با وجود دستیابی به چنین توافق محدود کننده ای، ایران اقدامات متعارف خود نظیر توسعه برنامه‌های موشکی بالستیک و پهپادی خود را متوقف نخواهد ساخت و آمادگی‌ای برای بحث در خصوص همکاری با نیرو‌های نیابتی اش در منطقه را نخواهد داشت. هرگونه مداخله بین المللی در این موضوعات خط قرمز حکومت است و تهران هیچ گونه محدودیتی در ارتباط با نیرو‌های نیابتی اش را در چهارچوب هیچ توافقی نخواهد پذیرفت. استراتژی ایران از روز نخست روشن بوده است: محدودیت‌ها بر آنچه این کشور برنامه صلح آمیز هسته‌ای می‌خواند، در قبال لغو تحریم‌ها و نه چیز دیگر.

ذکر این نکته ضروری است که حتی اگر قدرت‌های جهانی این اصول را بپذیرند، دستیابی به یک توافق آسان نخواهد بود. تردید و بدگمانی بین واشنگتن و تهران صرف نظر از اینکه چه کسی در این دو پایتخت در راس امور باشد ادامه خواهد یافت. اما ممکن است این درک در طرفین حاصل شود که بدون ایجاد یک چهارچوب توافق بلندمدت دیگر، درگیری بر سر برنامه هسته‌ای تهران تقریبا اجتناب ناپذیر خواهد بود. تمایل به اجتناب از تشدید گسترده تنش از طریق یک مصالحه دردناک می‌تواند احتمال دستیابی به برجام ۲ را افزایش دهد و چنین توافقی هم به نفع خاورمیانه و هم جامعه بین المللی خواهد بود.

source

توسط jahankhabari.ir