حسن صفرخانی، کارشناس ارشد حوزه دیپلماسی فرهنگی

حسن صفرخانی، کارشناس ارشد حوزه دیپلماسی فرهنگی، در زمینه اهمیت و جایگاه مسئله دیپلماسی فرهنگی و ضرورت توجه دولت جدید به آن در سیاست خارجی یادداشت اختصاصی به ایکنا ارسال کرده که در ادامه می‌خوانیم:

  

یکی از ارکان حکمرانی در دنیای امروز توجه به نگاه ملت‌ها و دولت‌ها و شناخت کامل و همه‌جانبه از یک کشور و ظرفیت‌های آن در حوزه‌های مختلف از طریق توسعه دیپلماسی فرهنگی است؛ دیپلماسی فرهنگی نوعی دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است که شامل تبادل اندیشه‌ها، اطلاعات، هنر، زبان و سایر جنبه‌های فرهنگی و ظرفیت‌های اقتصادی، تجاری و بازرگانی میان کشورها و مردم آنان به منظور تقویت درک متقابل است.(1)

 

در این حوزه فرهنگ مهمترین ابزار دیپلماسی است؛ امروزه با استفاده از ابزار ارتباطی عرصه‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و فناوری، جهانی می‌شوند. در میان انواع دیپلماسی نوین اعم از دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه‌ای و دیپلماسی آموزشی، دیپلماسی فرهنگی که همه این مجموعه‌ها را شامل می‌شود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.(2)

 

دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه می‌دهد که با استناد به عناصر کلیدی و نفوذ دولت‌های خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی، به انضمام مردم معمولی و رهبران افکار، دولتمردان، گروه‌های مرجع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در ارتباط باشند. نفوذ روی توده‌های خارجی و گروه‌های مرجع  تخصصی و آوردن آنها به صحنه بین‌المللی، به منظور فراهم آوردن فشار مؤثر به دولت‌های آنها، در نظر گرفته می‌شود. دیپلماسی فرهنگی فرایند مؤثری است که در آن فرهنگ و ظرفیت‌های مختلف اقتصادی، تجاری، بازرگانی، علمی و فناوری یک ملت به جهان بیرون عرضه می‌شود و خصوصیات منحصر به فرد ملت‌ها در ساحت‌ها و حوزه‌های مختلف در سطوح دوجانبه و چند‌جانبه ترویج می‌یابند. 

 

تأثیرگذاری دیپلماسی فرهنگی در حوزه سیاست خارجی و توسعه اقتصادی به حدی است که در عصر کنونی از توسعه مناسبات فرهنگی به‌عنوان قدرت نرم در سیاست خارجی بحث می‌شود که عنوان دیپلماسی فرهنگی به آن می‌دهند و به معنای استفاده از ابزارها و سازوکارهای فرهنگی برای معرفی و انتقال فرهنگ، تمدن و ظرفیت‌های اقتصادی، علمی و….  یک سرزمین به سرزمین و فرهنگ دیگر است.

 

مهمترین شیوه برای این مهم استفاده از قدرت نرم و توسعه گفتمان بین‌المللی و بهره‌مندی از دیپلماسی فرهنگی و عمومی برای ارایه روایت مورد نظر از ظرفیت کشور خود به جهانیان است و در مقابل، دشمنان یک ملت و کشور در عصر دهکده جهانی ارتباطات و عصر انفجار و توسعه اطلاعات، به دنبال جنگ نرم و ارائه روایتی مخدوش از یک ملت و کشور و دولت می‌باشند. اینجاست که جنگ روایت‌ها معنا و مفهوم پیدا می‌کند؛ همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند: بنده همیشه می‌گویم: شما روایت کنید حقایق جامعه‌ خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت می‌کند؛ ….  من به شما بگویم که اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد.(3)

 

جامعه امروز جامعه‌ای است که مرتب می‌خواهد از محیطش اطلاعات داشته باشد تا بتواند تصمیم بگیرد و در هر لحظه بسیار متحول، متلون و رنگ‌به‌رنگ است. بنابراین، اطلاع‌دادن واقعیت‌های پیرامونی به افراد امر مهمی است؛ چراکه روایت درست واقعیت کمک می‌کند تا بتوانند درست تصمیم بگیرند.

 

یکی از مهم‌ترین مسائل امروز عالم رسانه روایت و روایتگری است، آن هم به‌خاطر جنگ روایت‌هایی است که در عالم وجود دارد. یک مؤسسه‌ آمریکایی در این‌باره می‌گوید ما در این قرن وارد جنگ روایت می‌شویم و هر کس بتواند روایت خودش را -به یک معنا گزارش خودش را- از پدیده‌ها در آن روز حاکم کند، آن روز حاکم است.(4)

 

نکات بر شمرده از رهبر معظم انقلاب می‌بایست عمق نگاه راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی شود و تمام تلاش و نگاه ملی کشور را به سمت استفاده حداکثری از دیپلماسی فرهنگی و عمومی برای روایت صحیح از ظرفیت‌های ایران اسلامی معطوف کند.

 

در موضوع طوفان الاقصی و جنگ غزه مشاهده کردیم که ایجاد روزنه‌هایی برای روایت صحیح از وقایع غزه چه زلزله‌ای در نگاه ملت‌ها و افکار عمومی و فشار آن بر دولت‌ها به وجود آورد و تا عمق دانشگاه‌های آمریکا و اروپا رخنه کرد و مطالبات افکار عمومی جهان را به دنبال داشت و شکست آمریکا و اسرائیل را در تطهیر رژیم صهیونیستی رقم زد.

 

بر این اساس نقش و جایگاه دیپلماسی فرهنگی و عمومی بسیار حائز اهمیت و ارزشمند است و در حال حاضر که دولت چهاردهم در حال استقرار می‌باشد قطعا به دنبال توسعه ارتباطات با جهان و کشورها و ملت‌هاست تا از طریق آن منافع ملی را تأمین و با توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی تأثیر ارزنده‌ای بر تأمین رفاه اجتماعی ملت فراهم نماید و این مهم تحقق نمی‌یابد مگر با تصمیم دولت چهاردهم مبنی بر توسعه نگاه ملی به دیپلماسی فرهنگی به عنوان پیشران توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی.

 

دولت‌ها و ملت‌ها و تجار، بازرگانان و سرمایه ‌گذاران هنگامی به ایجاد مناسبات اقتصادی  با ملت و دولتی تمایل پیدا می‌کنند که اطلاعات دقیق و صحیحی از ظرفیت‌های مختلف یک کشور داشته باشند و این مهم در اختیار دیپلماسی فرهنگی و عمومی است.

 

با توجه به نقش روایتگری صحیح از ظرفیت‌های اقتصادی در تعاملات اقتصادی خارجی و همچنین نقش هویت‌ساز دیپلماسی عمومی، کاربست این نوع دیپلماسی در جهت کاهش انگاره‌های متفاوت تأثیرگذار بر همکاری‌های اقتصادی با کشور های هدف، می‌تواند نقش مهمی در حفظ و گسترش همکاری‌های مذکور داشته باشد.

 

سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان متولی اصلی دیپلماسی فرهنگی و عمومی و راهبر و سیاستگذار و قرارگاه فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران نقش تعیین‌کننده در معرفی ظرفیت‌های مختلف کشور به جهانیان دارد.

 

متأسفانه هنوز در کشور نگاه ملی به ضرورت توجه جدی به حوزه دیپلماسی فرهنگی و عمومی و نقش پیشران آن در توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی شکل نگرفته است و بی‌‌توجهی به این مهم در حوزه باور دولتمردان و هم در حوزه برنامه‌های توسعه اقتصادی، هم در حوزه قوانین و مقررات ملی، هم در حوزه تأمین منابع مالی و اعتباری هم در حوزه ساختار و اختیارات و تشکیلات متناسب به چشم می‌خورد و شاهد نقص و آشفتگی در این موضوع مهم هستیم.

 

شاید خیلی جالب باشد که حتی مردم کشورهای همسایه از ظرفیت‌های حوزه‌های مختلف ایران بی‌اطلاع باشند و گاها وقتی در کشور ما حضور پیدا می‌کنند و برنامه‌های مناسبی برای ایشان فراهم می‌شود با قاطعیت می‌گویند نگاه ما قبل از سفر به ایران و بعد از سفر 180 درجه متفاوت می‌باشد و این نشان از تلاش حداکثری دشمنان ما برای ارائه تصویر مورد نظرشان از ایران به عنوان کشوری عقب‌افتاده، وابسته و بدون داشتن ظرفیت‌های اقتصادی و ….  و دولت و مردمی خشن و دور از تمدن معرفی شده است و متأسفانه این روایت با تلاش امپراطوری رسانه‌ای غرب و البته بی‌توجهی ما در اهمیت دادن به ظرفیت‌های دیپلماسی فرهنگی و عمومی در ذهن مخاطب خارجی نشسته است و هرگاه با تلاش مدیران و کارشناسان حوزه دیپلماسی فرهنگی اقدامات ارزشمندی برای شکستن هیمنه روایت‌گری غرب انجام شده، شاهد تغییر نگاه به ایران هستیم و این یعنی علی‌رغم امکانات و عده و عده دشمنان در جنگ نرم؛ حضور با صلابت در عرصه جنگ نرم و شناختی می‌تواند منشأ تغییرات شناختی، ذهنی و عینی در نگاه مخاطبان به جمهوری اسلامی ایران باشد.

ایران اسلامی دارای ظرفیت های ارزشمند در حوزه های مختلف می باشد که به برخی از آنها اشاره می‌شود. 

 

ـ ظرفیت‌های ارزشمند ایران در حوزه گردشگری با توجه به منابع و ذخایر صنعت گردشگری که جزء 10 کشور برتر در این حوزه می‌باشد. 

 

ـ ظرفیت‌های ارزشمند ایران در حوزه شرکت‌های دانش‌بنیان و پارک‌های علم و فناوری که می‌تواند ایران را به قطب سرمایه‌گذاری در حوزه دانش‌بنیان‌ها در منطقه تبدیل نماید. 

 

ـ ظرفیت‌های ارزشمند ایران در حوزه بهداشت و درمان و رتبه برتر در گردشگری سلامت در حوزه‌های مختلف درمان. 

 

ـ ظرفیت‌های ارزشمند ایران در حوزه ترانزیت کالا و خدمات. 

 

ـ ظرفیت‌های ارزشمند ایران در حوزه سرمایه‌گذاری‌های متنوع در کمربند سرمایه‌گذاری مکران و مناطق آزاد تجاری. 

 

ظرفیت‌های ارزشمند ایران در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر، تولید فیلم و سریال، آثار موسیقی، هنرهای تجسمی، کتاب و  صنایع دستی و …..

 

ـ ظرفیت‌های ارزشمند در حوزه فناوری‌های نوین. 

 

ـ ظرفیت‌های اقتصادی، تجاری، صنعتی و کشاورزی.  

 

اما این ظرفیت‌ها در درون کشور قفل و کمتر به دنیا معرفی شده است. البته ضرورت توجه به رفع مشکلات داخلی از حوزه‌های زیر ساختی و قوانین و مقررات گرفته تا حمایت و سرمایه‌گذاری ملی قطعا مهم است اما نکته مهم‌تر گره زدن این ظرفیت‌ها به زنجیره‌های اقتصادی و بازرگانی جهان و حضور در برابر چشم جهانیان و شناخت جهان، ملت‌ها، دولت‌ها، افکار عمومی، سرمایه‌داران و سرمایه‌گذاران از این ظرفیت‌هاست و این مهم اتفاق نمی‌افتد مگر از طریق دیپلماسی فرهنگی و عمومی و ایجاد ظرفیت در دستگاه دیپلماسی فرهنگی و عمومی کشور برای معرفی ظرفیت‌های کشور در عرصه بین‌الملل به زبان روز و با اقتضائات کشورهای هدف و همچنین توجه خاص و الزام‌آور به قرارگاه دیپلماسی فرهنگی و بهره‌مندی حداکثری از فناوری‌های نوین در حوزه دیپلماسی فرهنگی و توسعه روایت‌نگاری صحیح از ظرفیت‌های کشور در حوزه‌های مختلف و عرضه این روایت به افکار عمومی و تخصصی جهان.

 

بنابراین دولت چهاردهم در راستای توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی با جهان و تأمین منافع ملی و رفاه و آسایش ملت و توسعه نگاه عزت‌آفرین به ایران اسلامی و ایرانیان می‌بایست به حوزه دیپلماسی فرهنگی به عنوان پیشران توسعه مناسبات اقتصادی و سیاسی و روایتگری صحیح، به‌روز، کارآمد و مؤثر از ظرفیت‌های جمهوری اسلامی ایران توجه و عنایت لازم را داشته باشد و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را به عنوان گرانیگاه توسعه مناسبات بین‌المللی مورد توجه قراردهد. 

 

پی‌نوشت:

                                                                                                 

1- (Washington, DC: Institute of World Politics Press, 2009), 74.

2- خرازی محمدوندی آذر، زهرا. (1388). تاثیر دیپلماسی فرهنگی بر منافع ملی کشورها. مدیریت فرهنگی، 3(6)، 107-122. SID. https://sid.ir/paper/199697/fa

3- رهبر انقلاب اسلامی در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت( 21/9/1400 ) 

4- خجسته حسن  https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=49194

 

انتهای پیام

source

توسط jahankhabari.ir