علی احمدنیا:
حدود دو هفته پیش یکی از دوستان باسواد که از اساتید
دانشگاه تهران است با من تماس گرفت و گفت نظرت در مورد حضور در فهرست و لیست
اصولگرایان برای انتخابات چیست؟ خدمت این دوست عزیز عرض کردم که شما بهنظر من
بهتر است انصراف دهید، چراکه اصولگرایان نه شما را در لیست خواهند گذاشت (حداقل دو
سه لیست اصلی) نه به همین دو سه لیست قناعت خواهند کرد و ما شاهد بیش از پنج لیست
از این جریان خواهیم بود. نکته بعد هم روحیه شما با این حضرات و لیدرهای آن نمیخواند.
با وجود اختلاف فکری اما این دوست ما بهدلیل آنکه انسان آزادهای است با این
لیدرهای مدعی اصولگرایی نمیساخت و انصراف داد.
اختلاف اصولگرایان در آستانه انتخابات مجلس یازدهم قریب
به ۱۰ فهرست انتخاباتی روی دست آنها گذاشته و اگر فهرست هر جریان را نماینده طرز
فکر آن جریان بدانیم، باید گفت اختلاف اصولگرایان نه بر سر فهرست که بر سر اصول
است.
پایداری، شانا، جهادگران، مردم، مداحان، پایان ماجرا،
متخصصین، خانه ایران و عدالتخواهان نام فهرستهایی است که به فاصله سه روز تا
انتخابات مجلس یازدهم از سوی جریان اصولگرا منتشر شده و باز هم امکان انتشار دارد.
تبعات انتشار هر یک از این فهرستها هم بگومگوهای توئیتری و رسانهای یکی علیه دیگری
بوده است. هر یک از این فهرستها و افراد حاضر در آن یکی از طیفهای اصولگرا را
نمایندگی میکنند و شواهد نشان میدهد در یک اقلیم نگنجیده و نخواهند گنجید.
اصولگرایان نزدیک به ۱۲ سال یعنی از انتخابات مجلس هشتم در تلاش برای ارائه فهرست
واحدی از کاندیداهای خود بسر میبرند و اینبار هم بهرغم تمام تلاشها و برنامهریزیهای
چندماهه خود نتوانستند به فهرست مشترک دست یابند و وحدت در انتخابات همچنان رویا
باقیمانده است.
دوقطبیهای یک تشکل
نواصولگرایی نخستین واکنش بخشی از بازندگان انتخابات
ریاست جمهوری دوازدهم از جناح اصولگرا بود. روشی که قرار بود اصولی جدید در دیدگاههای
اصولگرایان ایجاد کرده و طرحی نو دراندازد. این روزها اما حضور این طیف به رهبری
شهردار سابق تهران از سوی دیگر اصولگرایان برتافته نمیشود. شانا و نو اصولگرایان،
بهاریون و نواصولگرایان، پایداری و نواصولگرایان یکی از انواع دوقطبیهای اصولگرایی
است که امکان حضور همزمان در فهرست ۳۰ نفره را ندارند و هریک بهنوعی دیگری را زیرسوال
میبرد. حداد عادل درباره اختلاف شانا و قالیباف گفته است: «آقای قالیباف نظرشان
درباره فهرست اولیه این بود که باید افراد اقتصادی حاضر در فهرست بیشتر شود و در
حال حاضر هم اختلافی از این جهت وجود ندارد و او هم در فهرست هستند. پس از توئیت وی،
بررسی بیشتری بهعمل آمد و با تغییراتی در لیست، نظر ایشان و سایرین تامین شد و
اکنون اختلافی وجود ندارد». نواصولگرایان با شعار نجات اقتصادی تعداد بیشتری از
همراهان اقتصادی خود را در فهرست میخواستند، تا این لحظه شانا تن به این خواسته
داده و بار دیگر سرلیست خود را محمدباقر قالیباف معرفی کرده اما این معرفی به قیمت
اعتراض جوانان انقلابی کنار گذاشته شده از فهرست تمام شده است.
موضوع اختلاف بهاریون با نواصولگرایان هم تازه نیست
اما حضور پررنگ یاران قالیباف یاران محمود احمدینژاد را وادار به ارائه لیستی
جداگانه با نام ائتلاف مردم ساخت. موضوع اختلاف پایداریها و نواصولگرایان به نظر
عمیقتر از فهرستها میرسد پایداریها مبانی فکری نواصولگرایان را معتدلتر از آن
میدانند که به شاخصهای اصلح و صالح آنها نزدیک باشد. به همین دلیل است که در
فهرست آنها اثری از شهردار سابق تهران وجود ندارد.
از همان روزهای نخست شکلگیری سازوکار شانا، شواهد بسیاری
از این واقعیت حکایت داشت که این شانا و سنتیهای اصولگرا نمیتوانند با پایداریها
زیر یک سقف به وحدت برسند. جدال این روزهای غلامعلی حدادعادل رئیس شانا و مرتضی
آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری و کنایههای توئیتری اعضای این دو تشکل به یکدیگر
تاکیدی بر همین حکایتهاست.
عدالتخواهان و مداحین هم در میانه فهرستهای مختلف
اصولگرایی سر برآوردهاند تا کلاف انتخاباتی برای اصولگرایان پیچیدهتر از همیشه
شود. عدالتخواهان گرچه در ابتدا خود را مطیع تصمیم جمع اعلام کردند اما این روزها
به منتقد جدی اصولگرایان تبدیل شدهاند، در فهرست منتشرشده خود نه پایداری راه
دادهاند و نه نواصولگرای نزدیک به قالیباف. جهادگران و متخصصین و پایان ماجرا هم
گرچه چندان شناخته شده نیستند اما برای برهم زدن بازی فهرست یگانه اصولگرایان کافی
هستند.
فهرستها، نوک کوه یخ اختلافهای اصولگرایان است
جبهه اصولگرایان دچار تشتت است اما آیا این تفرقه
تنها بر سر فهرست است؟ شواهد نشان میدهد که بنیادهای فکری و اصول اساسی اصولگرایان
دستکم در یک دهه گذشته دچار تغییرات بسیاری شده است. خطوط قرمز فکری از طیفی به طیف
دیگر تغییر کرده و حتی در تضاد و تقابل با دیگری قرار گرفته است. گروهی با شعار
عبور از دولت وارد کارزار شدهاند در حالی که گروه دیگر حامی برخی سیاستهای دولت
هستند. گروهی راه نجات را در قطع ارتباط با دنیا تصویر میکنند و گروهی دیگر از
مذاکره با جهان اما به سبک خود سخن میگویند. گروهی برای جامعه حق اعتراض و آزادی
بیان قائل هستند، گروهی دیگر اما این قبیل موضوعات را میراث غرب یا تزئین و حاشیه
میدانند نه اصل. 72 ملت اصولگرایی تنها در فهرست و سرلیست، اختلاف نظر ندارند
بلکه اختلافها ریشهایتر از این بهانههاست و ایام انتخابات تنها محرک اختلافها
و بستر سهمخواهیهاست. واقعیت آن است که پس از شخصیتهای ثقیلی چون مرحوم آیتالله
محمدرضا مهدویکنی یا حتی حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری اصولگرایان برای نشستن زیر
چتر وحدت بهانهای ندارند. سازوکارهایی مانند شانا و جمنا و … هم برای کاستن از
سهمخواهی و تطبیق خطوط قرمز طیفها به جایی نمیرسد.
لیستهای متنوع و یک پرسش ثابت
همزمان با انتشار فهرستهای متنوع اصولگرایان یکی از
پرسشهای مطرح شده در رسانهها و شبکههای اجتماعی این بود که وقتی طیفی نتواند در
درون جبهه خود به توافقی برای ارائه یک فهرست برسد آیا میتواند برای اداره جامعه
متکثر ایران توانایی لازم را داشته باشد؟ این پرسش درباره اصلاحطلبان هم مطرح میشود.
وقتی جریانی نتواند یک تصمیم درست گرفته و یکپارچه آن را عملی کند، آیا میتواند
برای آینده کشور تصمیم درست و همهجانبه گرفته و عملی کند؟ شاید از منظر علم سیاست؛
چه از نوع نظری و چه عملی میان این دو موضوع رابطه علمی وجود نداشته باشد اما
ناخودآگاه جامعه ایران در پی این پرسش است بیآنکه پاسخی قانعکننده بیابد.
source