خدمات سئو سایت
ایجاد محتوا در حال حاضر بسیار دشوار است. اگر شما هم مثل من هستید، چند هفته گذشته را در نوسان بین یک رویکرد قابل انجام و ساعت ها خیره شدن به فضا گذرانده اید. در اینجا نحوه استفاده از آن احساسات بسیار واقعی و هدایت آنها به محتوای تاثیرگذارتر آمده است.
همدلی چیست و نیست
ما معمولاً همدردی را با همدلی اشتباه می گیریم. همدردی درک و شاید احساس بدی نسبت به مبارزاتی است که ممکن است کسی تجربه کند. همدلی یعنی درک احساسات و افکار فرد از دیدگاه او. همدردی زمانی است که نسبت به آنچه طرف مقابل می گذرد احساس دلسوزی، اندوه یا ترحم می کنید. همدلی یعنی قرار دادن خود به جای آنها.
در این پست، من بر روی همدلی شناختی تمرکز می کنم، که توانایی درک اینکه فرد دیگری ممکن است چگونه فکر یا احساس کند. همدلی شناختی با کمک به ما در انتقال اطلاعات به نحوی که با طرف مقابل طنین انداز شود به ارتباط کمک می کند.
احساسات، چه کسی به آنها نیاز دارد؟
من همیشه با نحوه برخورد با احساساتم مشکل داشتم. در بیشتر عمرم، فکر میکردم که باید احساسم را پنهان نگه دارم، مخصوصاً در محل کار. روزهای سختی را به یاد میآورم که دلایلی را برای بلند شدن از رختخواب جستجو میکردم، و وقتی به میز کارم رسیدم، سعی میکردم احساساتم را در خانه رها کنم و فقط روی کار تمرکز کنم. گاهی اوقات، دفتر مانند یک فرار احساس می شد. اما معمولاً تظاهر به بی احساس بودن، اگر نگوییم غیرممکن، کاری دشوار بود. وقتی این استراتژی نتیجه معکوس میدهد، احساسات ما بر ما غالب میشوند. من به این واقعیت رسیده ام که احساسات چیزی است که من را کامل و انسان می کند.
اتفاقات زیادی در جریان است و همه ما با آن دست و پنجه نرم می کنیم
ایجاد محتوای بازاریابی در حال حاضر میتواند فوقالعاده سخت باشد زیرا چیزهای زیادی در جریان است – نه تنها در ذهن شما، بلکه در ذهن خوانندگان شما نیز. به جای دوری از چالش عاطفی کنونی، آن را در آغوش بگیرید تا کار خود را متحول کنید و از فرآیند تولید محتوا لذت بیشتری ببرید.
مردم به دنبال اطلاعات هستند و بسته به صنعت شما، ممکن است چندین فرصت محتوایی برای شما وجود داشته باشد. یا شاید شما در صنعتی هستید که در آن تجارت (غیر) معمول است و باید مانند همیشه خبرنامه ایمیل یا محتوای وبلاگ ایجاد کنید.
چه قطعات صنعتی را برای قطعات مبهم ماشینها بفروشید و چه آبگوشتهای خانگی، در محتوای شما جایی برای همدلی وجود دارد. به عنوان مثال، آیا یک پست وبلاگی در مورد نحوه کار از خانه ایجاد می کنید؟ به پدر و مادری فکر کنید که هرگز مجبور نبودند در حین برگزاری تماس های کنفرانسی، با آموزش خانه بچه هایشان دستکاری کنند. آیا در مورد تهدیدات سایبری و نیاز به محافظت از سیستم عامل می نویسید؟ به این فکر کنید که چگونه خطر یک حمله سایبری آخرین چیزی است که یک تیم فناوری اطلاعات پراکنده می خواهد در حال حاضر با آن مقابله کند.
خوانندگان شما همگی با مسائل مختلفی دست و پنجه نرم می کنند. توانایی انتقال همدلی در نوشتههایتان، کار شما را بسیار جذابتر، تأثیرگذارتر، قابل اشتراکگذاریتر و سادهتر میکند – چه با یک بیماری همهگیر روبرو باشیم یا نه.
الان باید وانمود کنم که مامان هستم؟
نه، شما این کار را نمی کنید. در واقع، تظاهر کردن میتواند غیرصادقانه به نظر برسد. لازم نیست شما همان تجربیات یا شرایطی را داشته باشید که خواننده شما دارد. در عوض، فقط سعی کنید دیدگاه آنها را درک کنید.
ببینید آیا می توانید تفاوت بین این پیام ها را تشخیص دهید:
“چانه بالا! سخت است، اما مطمئن هستم که بهتر خواهد شد.»
من می دانم که در حال حاضر همه چیز تاریک به نظر می رسد، اما شما از آن عبور خواهید کرد.
در حالی که جمله اول در مثال بالا هیچ ایرادی ندارد، جمله دوم دلسوزانه تر و دلسوزانه تر به نظر می رسد.
اگر به خوبی انجام شود، همدلی میتواند درک چالشها، ناامیدیها، ترسها، اضطرابها یا نگرانیهایی را که ممکن است خوانندگان شما تجربه میکنند آسانتر کند.
چگونه بازاریابی محتوا را با همدلی القا کنیم
همدلی یک مهارت است. کسانی که بر آن تسلط دارند توانایی ایجاد محتوایی را به دست می آورند که نه تنها به یک مشکل یا مسئله سطحی می پردازد، بلکه با دسترسی به دیدگاه ها و احساسات درگیر به سطح عمیق تری نیز می رسد.
شخصی را در حال خواندن تصویر کنید
آیا می خواهید خوانندگان شما اقدامی انجام دهند؟ سعی کنید آنها را درک کنید.
برای مثال سلامتی خود را در نظر بگیرید. تقریباً هر توصیه ای که توسط پزشک شما داده می شود بسیار مهم است، درست است؟ با این حال ما اغلب برای اجرای آن تلاش می کنیم. چرا اینطور است؟ یک دلیل می تواند همدلی باشد. مطالعات نشان میدهند که وقتی پزشک نسبت به بیمار خود همدلی نشان دهد، نتایج سلامت بهتری حاصل میشود.
آیا با پست خود سعی در تحریک اقدام دارید؟ شاید شما بخواهید که خوانندگان شما کاری بیش از خواندن وبلاگ شما و ادامه زندگی خود انجام دهند، سپس ابتدا به دنبال این باشید که بفهمید آنها از کجا آمده اند. چه در حال ایجاد یک پست وبلاگ یا یک ویدیو هستید، فردی را که آنچه را که به اشتراک می گذارید می خواند یا تماشا می کند تصویر کنید و مستقیماً با او صحبت کنید. بهتر است تصویری از شخصی که مخاطب مورد نظر شما را به صورت آنلاین نشان میدهد پیدا کنید و در حین ایجاد تصویر آن را بالا بکشید. مخاطب خود را واقعی کنید. به نوبه خود، محتوای شما سازندهتر میشود، زیرا خوانندهای که احساس میکند درک میشود، احتمالاً آنچه را که میخواند به کار میبرد.
این تاکتیک برای من زمانی کار میکند که باید یک ویدیوی چگونه بسازم یا چیزی را خراب کنم. تصویری از وب انتخاب میکنم و میپرسم: «آیا آن را دریافت میکنند؟»
برای محتوای خود هدف تعیین کنید
ایجاد محتوا می تواند یک مشکل باشد. تنظیم یک هدف یکی از راه های مورد علاقه من برای هدف بخشیدن به فرآیندم است. این به من کمک میکند صبحهایی را که به اتمام اولین پیشنویس اهمیتی نمیدهم، پشت سر بگذارم. دوست دارم به این فکر کنم که میخواهم مخاطب را به کجا ببرم، سپس دوباره و دوباره به آن هدف نگاه کنم تا پروژه کامل شود.
به عنوان مثال، هدف این پست وبلاگ این است:
برای کمک به صاحبان مشاغل و بازاریابان که نیاز به ارسال ایمیل یا نوشتن پست های وبلاگ دارند در حالی که با یک بیماری همه گیر روبرو هستیم. این کار مثل همیشه نیست و همدلی چیزی است که اکنون بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم. من به اشتراک میگذارم که چرا همدلی کار میکند، و نکات عملی در مورد اینکه چگونه نوشتن به شیوهای مرتبطتر، انسانیتر و قابل دسترستر میتواند به درک مطلب کمک کند، ارائه خواهم کرد.
وقتی یک پست جدید را شروع می کنم، یک پاراگراف مانند این را درست در بالای word doc خود چاپ می کنم. در حین نوشتن و بررسی پیش نویس، چندین بار آن را مرور می کنم. سپس، درست قبل از ارسال پست، آن را حذف می کنم. لحظه حقیقت: آیا پست به تنهایی باقی می ماند؟ آیا آن چیزی را که باید بگویم بیان می کند؟ اگر چنین است، می دانم که آماده است.
داستان ها یا حکایات شخصی را به اشتراک بگذارید
من اخیراً داستانی از لئو تولستوی خواندم که واقعاً در ذهنم ماندگار شد – در واقع، پایان آن مدتی مرا آزار داد. این یک داستان در مورد طمع بود با عنوان “مرد چقدر زمین نیاز دارد؟”
تولستوی میتوانست مقالهای بنویسد که طمع چقدر اشتباه است، اما من احتمالاً آن را به خاطر نمیآورم. درعوض، می توانم کشاورز را به وضوح به یاد بیاورم که در طول مبارزه برای به دست آوردن یک فوت زمین بیشتر جان خود را از دست داد، حتی اگر در حال حاضر بیش از اندازه کافی داشته باشد.
داستان های شخصی به کار شما معنا می بخشد و برای یافتن نمونه نیازی به سفر به دشت روسی ندارید. مطالبی در زندگی روزمره شما وجود دارد که می توانید آنها را روی کاغذ بیاورید. به خاطرات دوران کودکی، وقایع گذشته، روابط فکر کنید – قسمت مورد علاقه شما از یک کتاب. چگونه می توانید اینها را در روایت خود بگنجانید به گونه ای که با خواننده ارتباط برقرار کند؟ چگونه می توانید نکته ای از زندگی شخصی خود را به اشتراک بگذارید که خوانندگان خود را جذب کند؟
سوال نهایی این است: مخاطب شما کیست؟ هنگامی که آن را بدانید، می دانید چه چیزی را به اشتراک بگذارید.
اگر باید در مورد نکات بودجه بندی بنویسید، خود را به جای خواننده خود قرار دهید. به زمانی فکر کنید که مجبور بودید ببینید هر دلار کجا می رود. چطور کنار آمدی؟ از چه منابعی استفاده کردید؟ آن را با مشکلات بودجهای که ممکن است امروز خواننده شما داشته باشد، مرتبط کنید. تجربیات شما چگونه می تواند به شما کمک کند تا با مادری در یک خانواده تک درآمدی که اکنون باید درخواست بیکاری کند، همدردی کنید؟ یا صاحب کسب و کاری که نیاز به تغییر بودجه دارد و شاید خدمات جانبی را کاهش دهد؟ شما مجبور نیستید در موقعیت آنها باشید تا از آنچه آنها می گذرانند قدردانی کنید.
کمتر به خود تبلیغی و بیشتر آموزشی فکر کنید
آیا تا به حال به پایان یک پست وبلاگ رسیده اید و از خود پرسیده اید که چرا اصلاً برای خواندن زحمت کشیدید؟ احتمالاً آن نویسنده روی شما تأثیر گذاشته است و عالی نبود.
با دادن چیزی قابل اجرا به خواننده پاداش دهید. به آنها کمک کنید به هدفی که دارند برسند، یا چیزی که ارزش بازگویی داشته باشد را بگنجانند که رئیس، دوستان یا همسرشان را تحت تأثیر قرار دهد. فراتر از چیزی که بلافاصله می فروشید نگاه کنید و از ارتباط آن با تصویر بزرگتر قدردانی کنید. حتی یک هارد دیسک اکسترنال یا یک آسیاب فلفل زمانی که از این منظر به آن نگاه می کنید می تواند معنای جدیدی پیدا کند.
شاید آن هارد اکسترنال فقط گیگابایت نباشد، بلکه راهی برای دیجیتالی کردن یک آلبوم خانوادگی برای اشتراک گذاری با اقوام دور باشد. یا برای یوتیوببرهای نوپا، ممکن است راهی برای ذخیره تمام اطلاعات خروجیشان بدون کاهش سرعت کامپیوترشان باشد. به آنها نشان دهید که چگونه می توانند فضای ذخیره سازی بیشتری داشته باشند یا بهترین محصول را برای نیازهای خود انتخاب کنند. چگونه می توانند از توصیه های شما برای بهترین زندگی خود استفاده کنند؟
از اساتید یاد بگیرید
کتاب تجارت را زمین بگذارید و داستان های تخیلی را امتحان کنید.
به عنوان بازاریاب، میتوانیم در چرخه خواندن محتوای بازاریابی گیر کنیم. من حداقل 12 کتاب دارم که می توانستم (و باید) به جای کتاب کلاسیک همینگوی بخوانم. اما خواندن مطالب غیر بازاریابی مهارت های همدلی شما را با نشان دادن نحوه عملکرد داستان سرایی بهبود می بخشد.
من در نیمه راه “خداحافظی با اسلحه” هستم و فکر می کنم هدف داستان این است که جنگ ها طولانی و بیهوده هستند. من ممکن است اشتباه کنم، اما هنوز خواندن آن را متوقف نکرده ام. این کلید است – روایت مرا با خود همراه می کند. من روی شخصیت ها و پایان های آنها سرمایه گذاری کرده ام. من می خواهم بفهمم چه اتفاقی برای کاترین بارکلی می افتد زیرا با او همدردی می کنم.
اگر میخواهید آن را بالا ببرید، از آثاری مانند «درباره نوشتن» استیون کینگ یا «قهرمان هزار چهره» جوزف کمپبل یاد بگیرید. این آثار کلاسیک اصول روایت را مشخص می کنند که به طور مداوم در زمان و مکان کار می کنند. آنها مثل همیشه مرتبط و ضروری هستند و می توانند محتوای شما را آگاه کنند، تقویت کنند و جان بخشند. پاداش: شاید آنها روزی به شما الهام بخشند که آن رمان را بنویسید.
ایجاد محتوا با همدلی به شما و خوانندگانتان کمک می کند
محتوای واقعا خوب چیزی را به ما القا می کند. این احساسی است که مدتها پس از اینکه کلمات از ذهن ما خارج شدهاند، در ما باقی میماند. این همان تأثیری است که میتوانید در ذهن خوانندگان خود باقی بگذارید، اما نه بدون اینکه بدانید از کجا آمدهاند. صرفاً بیان اعداد و آمار و ارقام باعث کاهش آن نمی شود. ما در خلاء کار نمی کنیم. روابط ما با مردم، تجارب مشترک و ارتباطات ما چیزی است که ما را به حرکت در می آورد، و در چنین مواقعی، این تغییر نمی کند. بگذارید چسبی باشد که به شما کمک می کند با مخاطبان خود پیوند برقرار کنید.
چهارشنبه های آوریل ساعت 13:30 به دانشمند SEO Moz، دکتر پیت مایرز بپیوندید. در توییتر PT کنید و فوری ترین سؤالات خود را در مورد چگونگی پیمایش تغییرات و چالش های سئو در دنیای COVID-19 بپرسید. سوالات خود را در تمام طول هفته به @Moz با استفاده از هشتگ #AskMoz توییت کنید.
به تقویم گوگل اضافه کنید
به iCal اضافه کنید