سخنرانان در نشست «گفتمان وفاق؛ دولت و جامعه» مطرح کردند

نشست علمی «گفتمان وفاق؛ دولت و جامعه»

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست علمی «گفتمان وفاق؛ دولت و جامعه» از سوی انجمن جامعه‌شناسی ایران، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و خانه اندیشمندان علوم انسانی شامگاه دوشنبه، ۱۶ مهرماه در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

در پلن نخست این نشست علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور و سعید معیدفر، جامعه‌شناس به بیان نظرات و دیدگاه‌های خود پرداختند.

علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور در این نشست با تأکید بر اینکه وفاق به مثابه نظریه و روش است، گفت: بعضاً نیز بین این دو، خلط مفهومی و برداشتی می‌شود. من وفاق را به عنوان یک نظریه و روش در نظر دارم که ضرورت دنیای امروز  است.

وی با بیان اینکه یکی از مباحث مطرح در دوره انتخابات ریاست جمهوری و برنامه‌های تبلیغاتی رئیس‌جمهور چرایی نیاز امروز جامعه به وفاق بود، ادامه داد: ضرورت امروز دنیا، وفاق چه در سطح سیاسی، حمکرانی، نهادهای مدنی و جامعه است. در حال حاضر دچار تعارض‌هایی هستیم که وفاق به عنوان راه حل برای خروج از بن‌بست‌های تلنبار شده گره‌های سال‌های اخیر است.

ربیعی با توجه به تجربه سیاسی خود، تصریح کرد: تاکنون در فهم مسئله، مشکل داشتیم و این موضوع فقط در سطح سیاستگذاری و نخبگان سیاسی نبود، بلکه در درون جامعه و حکمرانی نیز آن را شاهد بودیم. ما فهم مشترک درباره مسائل نداشتیم پس راه حل مورد توافق در بسیاری از زمینه‌ها نداشتیم. 

دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور به اشاره به چند مثال، گفت: مثلا درباره سياست خارجی طی این سال‌ها شاهد عدم درک مشترک بودیم و همین موضوع موجب شد تا بزرگترین دستاوردهای مشترک یک جامعه را از دست دهیم. ما فهمی از تحولات جهان، جهان منظومه‌ای و سایر موارد نداشتیم. حتی معتقدم درباره مفهوم توسعه به یک فهم نظری نرسیدیم. ما همچنین بین نظريه بقا و توسعه به فهم مشترک نرسیدیم. ما در موضوع ناآرامی‌های ۱۴۰۱ شاهد تغییرات ارزش‌های جاری در مردم و ارزش‌های دولت‌ها بودیم که منجر به هماوردی‌های خیابانی شد. 

گسل‌های عدم فهم مشترک

وی با تاکید بر اینکه ما نیازمند وفاق به عنوان یک نظریه هستیم، بیان کرد: این عدم تفاهم‌ها منجر به ایجاد تعارضات عظیم در جامعه شده‌ و اکنون نیازمند نظریه‌های شناخته‌شده در مورد دولت‌ها و ایجاد فهمی مشترک هستیم تا بتوانیم از این شرایط عبور کنیم. من گسل‌های عدم فهم مشترک را همان بی‌سامانی سیاسی خواهم نامید. این دوگانه‌ها، ما را به سیستم‌های خودکاهنده و نه سیستم پایدار تبدیل کرده است. وفاق، نظریه دیرین و نیاز جدید امروز است. معتقدم در حال حاضر به یک نظریه و روش جدید نیاز داریم تا بتواند به عنوان چسبی بین حاکمیت، دولت و جامعه عمل کند و به عنوان یک روح جمعی بر کل جامعه برای عبور از تعارض‌های جاری باشد. 

ربیعی با اشاره به وفاق به عنوان یک روش، اظهار کرد: در نگاه نازلانه (تقلیل‌گرایانه) است که وفاق را با توافق اشتباه می‌گیرید. بنابراین توافق باید میان همگان ایجاد شود تا بتوانیم به حل مسائل دست پیدا کنیم. اگر وفاق نتواند منجر به حل مسائل شود، اساساً وفاق معنایی نخواهد داشت. 

وی به وفاق عمودی و افقی اشاره و تصریح کرد: در ایجاد وفاق افقی، جناح‌ها و گروه‌های مختلف از نخبگان سیاسی وجود دارند. در اینجا وفاق به معنای دادن پست به گروه‌هاى مختلف نیست بلکه مراد فهم مشترک از حل مسئله است. دیدگاه رئیس‌جمهور از وفاق، همین ایجاد وحدت نظری و نزدیک کردن دیدگاه‌ها برای حل مشکلات کشور است.

ربیعی ادامه داد: وفاق عمودی دو بخش رو به بالا و رو به پایین دارد؛ در وفاق عمودی رو به بالا، شاهد اعتماد رو به بالا برای رسیدن به حل مسئله هستیم‌. دولت و حاکمیت در کشور ما دو چیز است، هرگاه این دو از هم فاصله گرفته، اصلاحات مؤثر از بین رفته است لذا همواره نیازمند اعتماد حاکمیت و دولت هستیم اما در وفاق عمودی رو به پایین، باید بتوانیم در میان نهادهای مدنی، نظریه وفاق را در قالب روش پیش ببریم؛ یعنی ایجاد فکر مشترک برای رسیدن به حل مسائل مشترک. باید به این توجه کنیم تا وفاق ابتر نشود. انجمن‌های صنفی مختلف، اتحادیه‌های گوناگون به ویژه علوم انسانی و اجتماعی، مدام دچار بی‌مهری بودند که باید به آنها توجه کرد چرا که تکامل‌کننده بحث وفاق دولت با جامعه است.

دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور افزود: یکی از بزرگترین مسائل در سطح اجتماعی، توافق و هم‌نظری درباره ارزش‌ها است. تمام سنجش‌‌ها نشان می‌دهد چه میزان تفاوت نظری بین افراد جامعه وجود دارد به طوری که در شرایط حساس می‌توانند با قرارگیری روبروی هم، جامعه در مقابل جامعه قرار گیرد. 

وی ابراز کرد: ما برای آشتی بین گروه‌های اجتماعی پایین‌تر از نهادهای مدنی و اجتماعی حتی در خانواده نیازمند نظریه وفاق هستیم. 

وفاق؛ رسیدن به فهم مشترک در عین تکثر

ربیعی عنوان کرد: وفاق به معنای رسیدن به فهم و حل مسئله مشترک در عین تکثر است. وفاق عرف و آداب کار کردن با هم است. وفاق یعنی یاد بگیریم منافع کشور را برای تنازعات خود از بین نبریم. وفاق نوعی قبول تمایزات است.  

دستیار اجتماعی رئیس‌جمهور گفت: معتقدم هيچ جامعه‌ای به ویژه جامعه امروز بدون تعارضات نیست و تعارضات امروز، تنازعات منفعت‌طلبان است. هنگامی که از وفاق به مثابه روش حرف می‌زنیم، حل تعارضات در آن نیز مدنظر است یعنی همان فهم مشترک از حل مسائل و رسیدن به راه‌حل مشترک. 

ربیعی در پایان سخنانش گفت: منظور از وفاق، آش شله قلمکار و ایدئولوژیک نیست و ذهنیت آقای پزشکیان نیز درباره وفاق ملی اینگونه نیست و نبوده است.

سعید معیدفر، جامعه‌شناس

سپس سعید معیدفر، جامعه‌شناس و دانشیار بازنشسته گروه جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سخانی گفت: به نظرم نظامی که درنظر دارد در آغاز براساس وفاق پیش رود، پایان آن به این انشقاق‌ها خواهد رسید. عصر وفاق اجتماعی مدت‌ها پیش به اتمام رسیده است. ما در دوره وفاق اجتماعی نیستیم. مسئله مفقود امروز ما در جامعه، وفاق نیست.

وی ادامه داد: جامعه‌شناسان کلاسیک فرانسه هنگامی که جامعه دچار فروپاشی شد، تلاش کردند تا مجدداً با تکیه بر آنچه دستاوردهای گذشته تاریخ بشری بوده، تعریف تازه‌ای ارائه کنند. درگذشته دین همیشه معیار وفاق بود اما ما در عصری هستیم که دین معنای خود را از دست داده، همانطور که ساختار قوم و طایفه معنای خود را از دست داده است.

فردیت مبنای جامعه جدید 

این جامعه‌شناس اظهار کرد: انقلاب‌هایی که پس از انقلاب فرانسه شکل گرفت، دنبال وفاق تازه‌ای بودند که براین اساس دوباره روح بزرگ و آرمان عظیمی را ایجاد کنند تا افراد براساس مفاهمه در کنار هم قرار بگیرند. در عصر جدید جامعه‌شناسان معتقدند مبنای جامعه جدید فردیت و عقلانیت است و در چارچوب جهان‌ مدرن اجماع و وفاق معنا ندارد ما در دنیای تکثر هستیم و افراد عین هم نیستند و دنیا پر از تناقض است لذا ضعف این همبستگی موجب خودکشی شده است. این پارادوکس قوی که در جامعه‌شناسی فرانسه است، اکنون پارادوکس دنیا است که انقلاب‌ها را با مشکل روبرو کرده است. 

معیدفر با تاکید بر اینکه امکان اجماع در چنین جهان پارادوکسی نیست، تصریح کرد: پایان آن هنگام کمونیسم، فاشیسم و سایر دنیای سوسیالیستی خواهد شد. جهان‌ امروز را نمی‌توان براساس وفاق، اجماع و آنطور که پيش‌بينى کرده‌ایم، پیش‌ برد چون اکنون جهان‌ تکثر است. 

دانشیار بازنشسته گروه جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت: در دنیای امروز باید دید چطور آدم‌های متکثر با وفاق در کنار هم زندگی کنند یعنی رسیدن به قانون اساسی و بنیانی تا افراد بتوانند با صلح کنار هم باشند. گروه‌های اجتماعی متعددی وجود دارد که هر کدام افکار خود را دارند لذا باید به تعادل برسیم و صرفاً براساس به رسميت شناخته شدن تکثرها، به تفاهم برسیم. 

وی اظهار کرد: اساساً آنچه امروز دستاورد اجماع براساس نظریه جامعه‌شناسی فرانسه است، تحقق آنچه در گذشته بوده و در این چارچوب به صلح و آرامش رسیدن است. 

این جامعه‌شناس بیان کرد: انقلاب سال ۵۷ به دنبال حرکت براساس ارزش‌های اصولی و ایجاد اتحاد در این سایه است. امروز به جای اینکه بتوانیم وفاق را به عنوان محور اصلی خود قرار دهیم باید به دنبال قانونی باشیم که ضمن رسميت تکثر‌ها در کنار هم باشیم.

نقد تجربه‌های دولت‌های گذشته

معیدفر ابراز کرد: اصل وفاق و تجربه‌های دولت‌های گذشته برای دولت جدید باید به جد به نقد کشیده شود تا این دولت در مسیر دولت‌های قبلی قرار نگیرد. باید توجه کنید ائتلاف یا توافق متفاوت با وفاق است. ائتلاف بین احزاب و جریان‌های مختلف است آن هنگام جایگاه مردم کجاست؟ باید دید بحث وفاق اجتماعی و وفاق مردم در این آرمان وفاق کجاست؟ آیا صرفاً توافق بین احزاب امکان حل مشکل جامعه را دارد؟ قطعاً اینگونه نیست. 

وی با تأکید بر اینکه ما نیاز به اندیشه و مبانی دیگری داریم، اظهار کرد: وفاق و اجماع منشأ شکل‌گیری حکومت‌های ایدئولوژیک و توتالیتر است که در نهایت همه چیز به او و دولت ختم می‌شود. اول با اجماع شروع کرده اما آخرش  به دولت می‌انجامد.

 

انتهای پیام

source

توسط jahankhabari.ir