گروه سیاسی دفاعپرس: توزیع یارانهها در ایران یکی از مسائل کلیدی اقتصادی و اجتماعی است که تأثیر مستقیمی بر رفاه عمومی و کاهش شکاف طبقاتی دارد.
یارانهها بهعنوان ابزاری برای حمایت از اقشار آسیبپذیر و بهبود عدالت اجتماعی طراحی شدهاند، اما نحوه اجرای آنها، بهویژه در دهههای اخیر، به دلیل مشکلات ساختاری و مدیریتی، نه تنها به کاهش نابرابری کمک نکرده، بلکه شکاف طبقاتی را نیز افزایش داده است.
نظام یارانهای در ایران به سه دسته اصلی تقسیم میشود: یارانههای نقدی، غیرنقدی و پنهان. یارانههای نقدی، که از سال ۱۳۸۹ بهصورت ماهانه به خانوارها پرداخت میشود، به دلیل تورم بالا قدرت خرید چندانی ندارد و تأثیر محدودی بر بهبود وضعیت معیشتی خانوارهای کمدرآمد میگذارد. از سوی دیگر، یارانههای غیرنقدی و پنهان، که شامل حمایتهایی مانند یارانه انرژی، کالاهای اساسی، و خدمات عمومی میشوند، بهطور غیرمستقیم توزیع میشوند و بیشتر به نفع دهکهای پردرآمد عمل میکنند.
یکی از بزرگترین مشکلات نظام یارانهای ایران، نابرابری در توزیع این حمایتها است. یارانههای نقدی به دلیل ثابت بودن مبلغ آن برای همه دهکهای درآمدی، تأثیر چندانی در کاهش نابرابری ندارند. در مقابل، یارانههای پنهان و غیرنقدی به دلیل مصرف بیشتر دهکهای پردرآمد از کالاها و خدمات مشمول یارانه، سهم بیشتری از این منابع را به خود اختصاص میدهند. برای مثال، مصرف بنزین در میان دهک دهم چندین برابر دهک اول است. بنابراین، یارانه پنهان بنزین و سایر حاملهای انرژی عمدتاً به نفع دهکهای بالا تمام میشود. همچنین، در حوزه خدمات بهداشتی، خانوادههای مرفه که توانایی استفاده از خدمات درمانی خصوصی را دارند، سهم بیشتری از یارانههای این بخش بهرهمند میشوند. این روند، هدف اصلی یارانهها یعنی حمایت از اقشار آسیبپذیر را زیر سؤال میبرد.
پیامدهای نابرابری در توزیع یارانهها میتواند بسیار گسترده باشد. نخست اینکه این وضعیت باعث افزایش شکاف طبقاتی میشود، چرا که دهکهای پردرآمد سهم بیشتری از منابع یارانهای دریافت میکنند. دوم، منابع مالی دولت به شکل قابلتوجهی در حمایت از گروههایی هزینه میشود که نیازی به این یارانهها ندارند، در حالی که اقشار کمدرآمد از حمایت کافی برخوردار نیستند. سوم، این نظام ناکارآمد فشار زیادی بر بودجه عمومی دولت وارد کرده و امکان اجرای اصلاحات در بخشهای دیگر را کاهش میدهد. علاوه بر این، یارانههای غیرهدفمند اثربخشی پایینی دارند و نمیتوانند به طور مؤثر به بهبود وضعیت معیشتی اقشار ضعیف کمک کنند.
اصلاح نظام یارانهای و توزیع عادلانه آن یکی از چالشهای بزرگ در سیاستگذاری اقتصادی ایران است. یکی از مهمترین موانع در این مسیر، مقاومت اجتماعی در برابر تغییرات است. بهعنوان مثال، حذف یارانههای پنهان، مانند افزایش قیمت بنزین یا گازوئیل، معمولاً با واکنشهای منفی عمومی همراه است. همچنین، نبود سیستم اطلاعاتی جامع و شفاف برای شناسایی دقیق دهکهای درآمدی، مشکلاتی را در هدفمندسازی یارانهها ایجاد کرده است. از طرفی بسیاری از خانوارها به دلیل نقص در اطلاعات اقتصادی، در دهکهای اشتباهی طبقهبندی میشوند. افزون بر این، هرگونه تغییر در نظام یارانهها، اگر با سیاستهای مناسب کنترل تورم همراه نباشد، میتواند فشار بیشتری بر دهکهای کمدرآمد وارد کند.
برای بهبود وضعیت فعلی و تحقق توزیع عادلانه یارانهها، میتوان راهکار های متعددی را بیان نمود. نخست، هدفمندسازی یارانهها از طریق تمرکز بر دهکهای کمدرآمد و حذف تدریجی یارانههای پنهان برای دهکهای پردرآمد، میتواند به کاهش نابرابری کمک کند. علاوه بر آن ایجاد یک بانک اطلاعاتی جامع از درآمد و هزینه خانوارها میتواند به شناسایی دقیقتر دهکها و تخصیص منابع بهینهتر کمک کند. همچنین سرمایهگذاری در خدمات عمومی مانند حملونقل، بهداشت و آموزش، بهعنوان جایگزینی برای یارانههای غیرهدفمند، میتواند اثربخشی بیشتری داشته باشد. باید این نکته را یادآور شد که شفافیت در گزارشدهی درباره نحوه توزیع و مصرف یارانهها نیز میتواند اعتماد عمومی را جلب کرده و همراهی اجتماعی را افزایش دهد.
در مجموع، توزیع عادلانه یارانهها مستلزم اصلاحات ساختاری، سیاستگذاری علمی و همراهی اجتماعی است. این اصلاحات باید بهگونهای طراحی و اجرا شود که ضمن حمایت از اقشار کمدرآمد، منابع مالی کشور بهینهتر تخصیص یابد و فشار اقتصادی بر دهکهای پایین کاهش یابد. اجرای تدریجی این اقدامات و اطلاعرسانی مناسب به مردم میتواند به بهبود عدالت اجتماعی و کاهش شکاف طبقاتی کمک کند.
انتهای پیام/381
source