بیش از ۴ سال طول کشیده بود تا رژیم سوریه و حامیان آن یعنی ایران، روسیه و حزب‌الله، شورشیان را از دومین شهر بزرگ کشور، حلب، بیرون کنند اما ۸ سال پس از برگزاری جشن پیروزی آنها، شورشیان با یک حمله غافلگیرکننده افزون بر حلب موفق به تصرف مناطقی شدند که ارتش سوریه تاکنون از دست نداده بود.

آگهی

اندرو تبلر، کارشناس ارشد موسسه سیاست خاور نزدیک در واشنگتن که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ نیز به عنوان مسئول امور سوریه در کاخ سفید خدمت می‌کرد، به وال‌استریت ژورنال گفت: «این یک تغییر میدان نبرد اساسی است. قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی که بیش از یک دهه پیش در سوریه مداخله کرده بودند، اکنون رویارویی خود در اوکراین، غزه و لبنان را جملگی در حلب متمرکز کرده‌اند.»

شبه‌نظامیان حزب‌الله لبنان، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه و رژیم جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر درگیر مناقشاتی هستند که بقای آن‌ها را تهدید می‌کند و در چنین شرایطی، سوریه در بهترین حالت می‌تواند برای آنها یک نمایش فرعی محسوب شود. چرا که به درجات مختلف، هر سهٔ آنها طی ماه‌های اخیر ضربه‌های استراتژیکی را متحمل شده‌اند.

آسلی آیدینتاشباش، متخصص ترکیه در موسسه بروکینگز، معتقد است: «روسیه ضعیف شده، ایران ضعیف شده، حزب‌الله شکست خورده است و همه اینها فرصت بزرگی برای ترکیه ایجاد کرده بود که به سرعت از آن استفاده کرد.»

بسته به این که جنگ‌در هفته‌ها و ماه‌های آینده چگونه گسترش یابد، سقوط حلب می‌تواند برای آنکارا نقشی مسلط در آینده سوریه فراهم کند؛ چشم‌اندازی که به احتمال زیاد اسرائیل از آن استقبال خواهد کرد.

از زمان حمله حماس به خاک اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ که به رخداد جنگی منطقه‌ای بین اسرائیل، ایران و نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی شد، بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه، تمام تلاش خود را کرد تا سوریه را از این جنگ دور نگه دارد. با این حال، مانورهای منطقه‌ای او از جمله نزدیکی اخیر با شیوخ حاکم بر حاشیه خلیج فارس که زمانی شورشیان مخالف او را تأمین مالی می‌کردند، مانع از درگیر شدن رژیم اسد در گردابی نشد که در حال تغییر شکل خاورمیانه است.

به باور گروهی از تحلیلگران، مهم‌ترین عاملی که موجب شد تا اسد حلب را از دست بدهد، تضعیف حزب‌الله توسط اسرائیل بود. شبه‌نظامیان لبنانی که توسط ایران و روسیه تجهیز شده‌اند، در گذشته تواناترین نیروهای پیاده نظامی بودند که از برای اسد می‌جنگیدند و در عقب‌راندن شورشیان نقش مهمی ایفا می‌کردند.

نوور شابان، محقق سوریه در مرکز مطالعات معاصر هارمون در استانبول می‌گوید: «حزب‌الله فلج شده است و این یک خلاء بزرگ ایجاد کرده است. اگرچه نیروهای رژیم سوریه در حلب مستقر بودند، اما آموزش دیده نبودند، انضباط نظامی نداشتند، تاکتیک نداشتند و حتی طرح عقب‌نشینی درستی هم نداشتند.»

از زمان آغاز درگیری‌ها در غزه، ایران نیز برخی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران خود را در سوریه و لبنان در اثر حملات هوایی اسرائیل از دست داده است. اقدام تلافی‌جویانه تهران علیه اسرائیل در فاز دوم منجر به بمباران پدافند هوایی این کشور و تأسیسات تولید تسلیحات آن توسط اسرائیل شد. حمله‌ای که به زعم گروهی از تحلیلگران یک ضربه جدی به قدرت نظامی و اعتبار سیاسی تهران بود.

روسیه هم مداخله ۲۰۱۵ برای نجات رژیم اسد را به عنوان یک «پیروزی بزرگ ژئوپلیتیکی» تبلیغ کرد که ایالات متحده را به عنوان تنها قدرت مسلط خاورمیانه تضعیف کرد. اما تهاجم مسکو به خاک اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ رسید بر خلاف پیروزی سریع مورد انتظار پوتین به یک جنگ فرسایشی خونین تبدیل شد. نیروهای روسیه از آن زمان تاکنون صدها هزار تلفات داده و چندین هزار تانک و خودروی جنگنده را از نیز دست داده‌اند.

گروه شبه نظامی واگنر هم که نقش مهمی در سوریه ایفا کرده بود، در پی کودتای نافرجام سال گذشته علیه پوتین نابود و رهبری آن کشته شد.

البته نیروی هوایی روسیه به اندازه نیروهای زمینی این کشور در اوکراین تضعیف نشده است، اما بخش قابل توجهی از توان خود را از دست داده و با کسری از قدرت سابق خود در حال عملیات سوریه است. بنا بر برآورد موسسه مشاوره اوریکس، حدود ۱۱۷ فروند هواپیمای جنگی روسی در نزدیک به سه سالی که از جنگ اوکراین می‌گذرد، منهدم شده‌اند و ۱۵ فروند دیگر هم آسیب دیده‌اند.

در حالی که نیروی هوایی روسیه در روزهای اخیر مجموعه‌ای از بمباران‌ها را در سوریه انجام داد ولی تاکنون این حملات محدود بوده و از کارآیی بالایی برای متوقف کردن پیشروی‌های شورشیان برخوردار نبوده است. البته بر پایه گفته‌های تعدادی از کارشناسان نظامی، بر خلاف نیروهای شورشی یک دهه پیش، واحدهای تحریر شام طی روزهای اخیر سطح بالایی از توان و آموزش نظامی را در مقابل ارتش سوریه به نمایش گذاشته‌اند و از فناوری هواپیماهای بدون سرنشین نیز به خوبی بهره می‌برند.

یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید

شورشیان فعال در حمله برق‌آسا به قلب سوریه، تحت رهبری گروه اسلامگرایِ افراطیِ تحریر شام هستند که رهبران آن زمانی با جبهه نصره که در دوره‌ای وابسته به القاعده در سوریه بودند، مرتبط بودند. اگرچه رهبری تحریر شام ارتباط با القاعده را رد کرده ولی این گروه همچنان توسط دولت ایالات متحده به عنوان یک سازمان تروریستی طبقه‌بندی می‌شود.

به باور دسته‌ای از تحلیلگران بی‌جهت نبوده که این گروه که تحت حمایت ترکیه بوده، زمان حمله به حلب را بلافاصله پس از حصول آتش‌بس در لبنان تعیین کرده است. بر پایه این رویکرد، آنها احتمالا از حملات اسرائیل به حزب‌الله و پایگاه‌های نظامی ایران و سوریه سود بردند و افزون بر این، رابرت فورد، سفیر سابق ایالات متحده در سوریه می‌گوید: «حدس من این است که این ترک‌ها بودند که این گروه را عقب نگه داشته‌ بودند. اما اکنون پس از حصول آتش‌بس در لبنان، دیگر دشمنی ترکیه با اسرائیل پایان یافته به نظر می‌رسد.»

آگهی

ناداو پولاک، کارمند سابق سازمان اطلاعات اسرائیل که در دانشگاه رایشمن در اسرائیل تدریس می‌کند، می‌گوید: «این یک رخداد کاملا مثبت برای اسرائیل است. محور ایران، حزب‌الله و سوریه افزون بر ضرباتی که در ماه‌های اخیر خورده‌اند و این ضربه سنگین را نیز متحمل شدند، ضربه‌ای که آنها را مجبور می‌کند که روی ماجرای دیگری که اسرائیل در آن حضور ندارد، تمرکز کنند.»

در چنین شرایطی، بنی گانتس، وزیر دفاع سابق اسرائیل هم با نگارش یادداشتی در نشریه آمریکایی وال‌استریت ژونال، پیش‌بینی کرد که آتش‌بس در لبنان پایدار نخواهد ماند. به نوشته او یک آتش‌بس پایدار «نه تنها باید تهدیدات حزب‌الله را برطرف کند و دخالت موثر و قابل اعتماد بین‌المللی را به همراه داشته باشد بلکه باید در مورد عامل بی‌ثباتی منطقه یعنی رژیم ایران موضع روشنی داشته باشد.»

او می‌افزاید: «لبنان بازیچه ایران شده است. رژیم بنیادگرای تهران در نظر دارد از حزب‌الله برای نابودی اسرائیل و در نهایت تسلط بر منطقه استفاده کند.»

وزیر دفاع سابق اسرائیل تاکید می‌کند: «برای تغییر واقعیت در شمال اسرائیل و لبنان، بازگرداندن امنیت و ثبات به اسرائیل و جنوب لبنان، آبادی لبنانِ آزاد شده از سلطه ایران، و فراهم کردن آینده‌ای مرفه برای منطقه، اسرائیل باید برنامه جامع بلندمدتی را دنبال کند.»

آگهی

آقای گانتس الزام‌های اجرای چنین برنامه‌ای را آزادی عملیاتی اسرائیل در برابر تهدیدات فوری همه گروه‌ها از جمله حزب الله، تقویت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، اقدام فرماندهی مرکزی ایالات متحده در جهت غیرنظامی‌سازی جنوب لبنان، نظارت هوایی مستمر اسرائیل بر نیروهای حزب‌الله، تقویت ارتش لبنان، تحریم تسلیحاتی شبه‌نظامیان لبنانی با حمایت سازمان ملل و مذاکره اسرائیل و لبنان با میانجیگری آمریکا برشمرد.

وزیر دفاع اسرائیل ابراز امیدواری کرد که با فراهم شدن این الزام‌ها لبنان نیز در پیمان ابراهیم ادغام شود و برخلاف خواست ایران، لبنان و سایر نقاط منطقه به سمت صلح و رفاه بیشتر حرکت کنند.

آقای گانتس خاطرنشان کرد که با ریشه‌کن شدن نفوذ ایران در لبنان، «خاورمیانه جدید و میانه‌رو با اتکا به رهبری ایالات متحده و قدرت اقتصادی و نظامی اسرائیل توسعه پیدا می‌کند که لبنان هم می‌تواند بخشی از آن باشد.»

source
سئو سایت

توسط jahankhabari.ir