10 آذر سالروز شهادت آیتالله سید حسن مدرس به عنوان روز مجلس شورای اسلامی نامگذاری شده است.
مجلس، نهاد قانونگذار جمهوری اسلامی ایران است که تصویب قوانین اسلامی برای تمامی نیازهای جامعه در زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و قضایی از سوی این قوه انجام میشود البته علاوه بر وظیفه قانونگذاری، مجلس موظف به نظارت بر قوه مجریه و عملکرد وزرا و مسئولان است. به عبارتی دیگر مجلس شورای اسلامی، نهادی مهم در تحقق دموکراسی و مردمسالاری دینی است.
در این راستا قاسم جعفری، استاد دانشگاه و نماینده پیشین مجلس شواری اسلامی با ایکنا به گفتوگو پرداخته که متن آن را در ادامه میخوانیم؛
ایکنا ـ ارزیابی شما از جایگاه مجلس در ساختار قدرت جمهوری اسلامی چیست؟
قانون اساسی جمهوری اسلامی، این میثاق مشترک ملت به جایگاه مجلس به خوبی پرداخته است. اصول 62 تا 99 قانون اساسی مربوط به قوه مقننه است. بر این اساس اختیاراتی به لحاظ فردی و حقوقی به نمایندگان داده شده که آنها را از جایگاه بالایی برخوردار کرده است.
هر نماینده از هر حوزه انتخابیه، نماینده کل ملت ایران است و از سوی دیگر هر نماینده میتواند در تمام مسائل کشور اعم از بخشهای عمومی، خصوصی، عمومی غیردولتی و سایر موارد و حتی مرتبط با نهادهای مختلف خارج از دولت، اظهار نظر کند. به عبارت دیگر اظهارنظرها در مقام نمایندگی کاملاً برای نماینده مصونیت دارد یعنی هرگز به دلیل اظهارنظرها نمیتوان یک نماینده را مورد تعقیب قرار داد البته بحث جرایم احتمالی کیفری جدا و با تعریف مکانیزمی خاص است.
قانونگذاری طبق قانون اساسی، فقط یک منبع و مرجع دارد و آن مجلس شورای اسلامی است، البته در مواردی نیز پیشبینی شده که به صورت موقت میتواند آن را به مراجع ذیصلاح واگذار کند اما پس از آن باید برای دائمی شدن حتماً مجلس بر آن نظر دهد.
جایگاه بالای مجلس در جمهوری اسلامی
یک نسخه از تمام مصوبات، آییننامهها و بخشنامههایی که دولت تهیه و تدوین میکند در اختیار معاونت تطبیق قوانین مجلس قرار میگیرد و اگر مغایر با روح قوانین تشخیص داده شود و لو اینکه هیئت دولت تصمیم گرفته باشد، لغو خواهد شد. از طرف دیگر نظارت بر دولت به معنای حقوقی آن برعهده نمایندگان است. این نمایندگان ملت هستند که میتوانند از وزرا و رئیسجمهور سؤال بپرسند و استیضاح کنند و در هر سازمان و نهادی که بخواهند میتوانند تحقیق و تفحص انجام دهند.
تمام اینها نشان میدهد مجلس در جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام مردمسالار دینی جایگاه بسیار بالایی دارد. دلیل آن نیز این است که نمایندگان نزدیکترین افراد به مردم، حد واسط و نقطه اتصال بین کف جامعه با حاکمیت هستند. برخی از این اختیارات مانند سوال از رئیسجمهور را و حتی رأی عدم کفایت به او و تصویب یا عدم تصویب درخواست همه پرسی به پیشنهاد رئیسجمهور، حکایت از جایگاه بسیار عالی مجلس دارد.
از سوی دیگر نمایندگانی که به عنوان ناظر در شوراهای عالی و سطح ملی یا سازمانهای مرتبط یا در سطح استانی و حوزه انتخابیه مجلس فرستاده میشوند، نشان میدهد جایگاه عالی برای مجلس شورای اسلامی در قانوناساسی در نظر گرفته شده است و بالعکس هیچگاه رئیسجمهور نمیتواند مجلس را استیضاح یا سؤال کند.
بروندادهایی که منجر به ضعف شد
ایکنا ـ برخی معتقدند جایگاه مجلس در ساختار قانونگذاری کشور تضعیف شده است، به نظر شما دلایل آن چیست و چگونه میتوان مجلس را به جایگاه حقیقی خود بازگرداند؟
شاید مقصود این افراد این است که عملکردها، برون داد و روشی که اعمال شده تدریجاً و رفته رفته منجر به این ضعف شده است. قانون اساسی زیرساخت بسیار بالایی را درنظر گرفته است اما اگر از آن درست استفاده نشود همین میشود. حضرت امام راحل فرمودند «مجلس در رأس امور است». باید به این نکته توجه کنیم یعنی به لحاظ ساختاری، نظام جمهوری اسلامی این کار را کرده است اما در رأس امور ماندن صرفاً حالت فرمان صادر کردن و دستوری نیست بلکه بستگی به عملکرد و بستر ایجاد شده دارد به طوری که باید عملکرد افراد به این سو پیش برود. بعضاً میبینیم از آن همه ظرفیتهای قانونی که میتوان به درستی در جهت افزایش کیفیت، بهبود حکمرانی و مسائلی از این قبیل استفاده کرد یا درست استفاده نمیشود یا بالعکس استفاده میشود یا آنطور که باید استفاده نمیشود.
از نکات دیگر برای ضعیف شدن جایگاه مجلس اظهارات پر از بیقراری و بیثباتی است که نمایندگان در نطقهای رسمی و در خلال مذاکرات مجلس دارند. یعنی هنگامی که نطق 7 دقیقهای نمایندهای را بررسی میکنید به جز افراد معدودی، استحکام مبنایی در این نطقها نیست. به عنوان فردی که مجلس را به عنوان نماینده و معاون نظارت پارلمانی تجربه کردهام، با تمام نمایندگان پس از نطق، صحبت میکردم و میگفتم مطالبی که شما طی 7 دقیقه بیان کردید به میزانی ایجاد شبهه و سیاهنمایی در برداشته که گویا در آن حوزه انتخابیه زلزلههای چند ریشتری آمده است و پس از آن افزایش انتظارات را ایجاد میکند. از طرف دیگر چون نمایندگان راهکاری در گذر زمان ارائه نمیکنند یا بعضاً با مطالعه وارد میدان نمیشوند، این خود مشکل دیگری ایجاد می کند.
خاطرم هست در مجلس نهم، مصوب کردیم هر نماینده میتواند پنج مشاور داشته باشد یعنی از سازمان و ادارات میتواند افرادی را به عنوان مشاور در کنار خود داشته باشد که حقوق و مزایای آنها از سوی سازمان مبدأ پرداخت میشود اما در دفتر نماینده و در کسوت مشاور در کنار نماینده است اما مقصود از این مصوبه چه بود؟ نماینده، پنج فرد توانمند را به منظور کمک فکری و بررسی طرحها و لوایحی که قرار است به صحن بیاید در کنار خود داشته باشد تا نماینده در صحن فعال باشد. هر دوره مشهور است؛ گفته میشود مجلس روی انگشتان 30، 40 یا 50 نفر میچرخد و بقیه نمایندگان هر چند ماهی نکتهای میگویند و تذکری میدهند لذا اینگونه است که مجلس تضعیف میشود.
توجه مجلس به اولویتبندیها
آنچه باعث تضعیف مجلس میشود اولویتبندیهای مجلس است که یا مسائل مجلس در اولویتهای جامعه نیست و یا مجلس اولویتبندی ندارد و یا تحت رفتارهای شخصی عمل می کند. هنگامی که برای اموری چون عدم پاسخ تلفن وزیر یا مسئولی از استیضاح به منزله ظرفیت قانونی مهم نمایندگی، استفاده شود، اینها باعث تضعیف جایگاه مجلس میشود. بنابراین افرادی که معتقدند مجلس جایگاه خود را حفظ نکرده است قطعاً به دلیل رفتارهایی است که باعث تضعیف جایگاه مجلس شده است.
در علم اصول بحث مقام ثبوت و اثبات است. مقام ثبوت یعنی واقعیتی که اکنون در جامعه وجود دارد. واقعیت این است که جامعه نگاه چندان مثبتی نسبت به جایگاه مجلس ندارد. مقام اثبات، اسنادی مثل قانون اساسی است که میگوید مجلس در رأس امور است. همانطور که اشاره کردم امام راحل جملهای دارند که «مجلس در رأس امور است» اما این جمله صرفاً یک بخش جمله ایشان است. امام(ره) در ادامه این جمله فرمودند «مجلس خوب همه چیز را خوب و مجلس بد همه چیز را بد میکند».
دوستان دقت نمیکنند مجلس در رأس امور است، نه یک نماینده. هنگامی که در مجلس نهم دیداری با رهبر معظم انقلاب داشتیم، تعبیر بسیار زیبایی فرمودند «مجلس باید زنده و سالم باشد» اما این پویایی، نشاط، چابکی، علم محوری و اقدام کارشناسانه یک طرف و سلامت مالی، اخلاقی و اعتقادی طرف دیگر است؛ این دو باید با هم جمع شود و اگر این حاصل شود آن هنگام مجلس زنده و سالم است و هیچگاه تضعیف نمیشود. اگر زمانی مجلسی در دورهای تضعیف شده یعنی در این شاخصها کم آورده است.
نمایندگان صدای مردم
از سوی دیگر برخی از اظهارنظرهای نمایندگان در موضوعات ملی و بینالمللی، آسیبزا است اما از آن طرف نمایندگان در واقع باید طبق قانون اساسی و وظیفهای که بر دوش آنها گذاشته شده، صدای مردم باشند. شاید اینکه چندین دوره بحث انتخابات استانی مطرح شد، علت آن همین بود. هنگامی که حوزه انتخابیه شهرستان است، فرد برای کسب آرا مجبور است قولها و وعدههایی بدهد و به قوم و طایفهای بیشتر توجه کند اما هنگامی که حوزه انتخابیه استانی شود شخصیتهایی با نگاه جامعتر به مجلس راه پیدا میکنند که اندیشمندتر هستند و آزدانهتر صحبت میکنند چرا که وابسته به خواستههای نازل و افراد با اغراض خاص، نیستند. این طرح چند بار در مجلس آمد اما شاید یکی از دلایلی که شواری نگهبان و یا سایرین بر آن دست گذاشتند و ضمن خوبیهای این طرح، با آن مخالفت کردند این بود که اجرای این طرح موجب فاصله گرفتن نمایندهها از مناطق محروم و روستاها میشود؛ مناطق و روستاهایی که صدای آنها به جایی نمیرسد.
انتقال درست حرف و خواسته مردم از سوی نمایندگان از وظایف آنها است. نوع ادبیات و رفتار نمایندگان در جایگاه حقوقی و حکمرانی به عنوان مقننه و عدم تمایل آنها به سمت خواستههای شخصی، مهم است. نماینده باید خواستههای مردم را بگوید ودر این شکی نیست اما باید به نحو حکمتآمیز، تلفیق و تعاملی ایجاد کند که در عین بیان خواسته مردم، پایههای اعتقادی یا اعتماد متقابل یا سرمایه اجتماعی نظام را کم نکند. البته باید گفت دل نمایندهها برای مردم میسوزد و همواره در این راه تلاش میکنند.
حکمرانی مطلوب نیازمند تحول جدی
ایکنا ـ نماینده تراز شهید مدرس چه شاخصههایی باید داشته باشد.
فکر میکنم اگر واقعا درنظر داریم به جایگاه مجلس تراز و حکمرانی خوب و مطلوب برسیم باید تحول جدی در مجلس حاصل شود. درباره نحوه انتخابات دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی، صمیمانه بگویم؛ طرف پیروز و شکست خورده هر دو شاکی بودند چراکه معتقد بودند پولهای گزاف، تعیینکننده نتیجه بوده است. واقعیت این است که همه معتقد بودند آنچه حرف آخر را زد خرج کردنها، وعده وعید دادنها و امثال اینها است.
از سوی دیگر سیستم انتخابات کشور به خوی آمریکایی نزدیک شده است، انگار در کارهای بد، قسم خوردهایم روشهای آنها را تقلید کنیم و فکر میکنیم افتخار است. همانطور که در عرصه فرهنگی برخی لباسهای خارج از شئونات را به تقلید از غربیها و آمریکاییها به تن میکنند، فکر میکنند در عرصه حکمرانی نیز همینگونه است. اولاً سیستم و مسیر انتخابات باید واقعا درست شود، ثانیاً فرد به لحاظ علمی و توانایی برای آن جایگاه شایسته باشد. ممکن است عزیزی در هر یکی از اصناف، در محله خود و حتی حرفه خود، فرد خوشنام و توانمندی باشد اما آیا چنین فردی الزاماً قانونگذار خوبی نیز خواهد بود؟
نخستین وصف شهید مدرس این بود که به لحاظ علمی برای قانونگذاری، ذاتاً توانایی داشته باشید. شهید مدرس آن جایگاه را برای مصالح عموم و با این اعتقاد و نیت میخواست. جمله معروف شهید مدرس «من نه ترس دارم و نه طمع» وقتی من نماینده با وعدهها و خرج کردنهای چنین و چنان و یا با حمایتهایی به دنبال اخذ رأی هستم، پس از کسب رأی و انتخاب شدن به عنوان نماینده حوزه انتخابیه ناگزیز از توجه به آن افراد خاص هستم. پس مهم است که نماینده متکی به توانمندی و ظرفیت خود باشد.
لزوم توجه به خط شهید مدرس
مشهور است از شهید چمران پرسیدند «تعهد مقدم است یا تخصص؟» ایشان گفت «البته که تعهد و تقوا مقدم است اما من هیچ انسان متعهد و متقی را ندیدم کاری که تخصص ندارد، بپذیرید». هنگامی که به فرد متعهد کاری پیشنهاد میشود چون تخصص ندارد، نمیپذیرد. یکی از مشکلات این است که نمایندگان خواسته یا ناخواسته به نوعی واسطه کارسازی شدهاند.
اینها مواردی است که موجب میشود تا نمایندگان مجلس از مدرس بودن فاصله بگیرند. از سوی دیگر حاشیهسازی افراد یا گروههایی با افراط و تفریط، مشکلات جدی در کار نمایندگی ایجاد میکند.
اگر میخواهیم به مانند شهید مدرس باشیم باید هرچیز را در جای خود بخواهیم، چیزی که اکنون آن را نمیبینیم. نماینده سر مسائلی، سؤال از وزیر را طرح میکند و به جای اینکه وزیر به کار خود برسد باید شب و روز به مجلس رفت و آمد کند تا به سؤالات پاسخ دهد و تذکر بشنود البته این به معنای عدم استفاده نماینده از حق خود نیست بلکه در مواردی برای کنترل دولت باید مجلس از این اختیار خود استفاده کند اما باید معیار، مقیاس و ملاک داشت. اگر این ملاک حکیمانه باشد خیلی از این موارد درست میشود.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام
source