واقعیت فعالیت اکثر حساب‌های سیاسی شبکه اجتماعی ایکس

وقتی به دعوا‌ها و مباحث مثلا اهل سیاست شبکه اجتماعی ایکس نگاه می‌کنیم، با مسائلی رو به رو می‌شویم که اساسا ربطی به مردم ندارند.

گروه سیاسی ـ سید محسن عبدالهی: احتمالا این گزاره را زیاد شنیده‌اید که فضای شبکه اجتماعی ایکس یا همان توییتر سابق نخبگانی است. بسیاری از مسئولان کشور و سیاسیون و طرفدارانشان نیز در این فضا نظرات خود را منتشر می‌کنند. همین واژه نخبگانی اما شده است پاشنه آشیل کسانی که در آن فضا دنبال کنندگانی برای خود پیدا کرده‌اند. توهم ما مؤثر و مهم هستیم و اتفاقات و وقایع کشور بر اساس آرای ما رقم‌ می‌خورد، در میان بسیاری از حساب‌های معروف توییتری رواج دارد و فکر می‌کنند خودشان ستون خیمه عالم سیاست ایران زمین هستند. توهمی که بارها ثابت شده با واقعیت تفاوت فاحشی دارد از جمله همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری.

اگر مشکلات مردم را در ایکس پیدا کردید، جایزه دارید

به گزارش بولتن نیوز، اما بحث اینجا بر سر چپ و راست و اصولگرا و انقلابی و اصلاح‌طلب نیست، بلکه مسأله بر سر این است که این فضای اصطلاحا نخبگانی هیچ ارتباطی با واقعیت جامعه ما ندارد. وقتی به دعواها و مباحث مثلا اهل سیاست شبکه اجتماعی ایکس نگاه می‌کنیم، با مسائلی رو به رو می‌شویم که اساسا ربطی به مردم ندارند. شما تمام محتوای تولیدی سیاسی ایکس را که جستجو کنید، به اندازه پنج موضوع از مسائل واقعی کشور را پیدا نمی‌کنید که جسته گریخته به آن‌ها اشاره شده باشد.

اگر مشکلات مردم را در ایکس پیدا کردید، جایزه دارید

دائما دعواهای حیدری نعمتی که نه به درد سیاست کشور می‌خورند و نه اثری از مردم در آن‌ها می‌بینید و بیشتر شما را به یاد طرفداران فوتبال در استادیوم‌های ورزشی می‌اندازند. یکی به اسم من مجتهدم به دنبال خودنمایی است، دیگری می‌گوید من سیاستمدارم، آن یکی استاد خودخوانده فریاد اناالحقش گوش فلک را کر کرده است. باید با ذره‌بین گشت تا یکی را پیدا کنیم بگوید که مثلا چرا پرستاران در حال مهاجرت هستند؟! چرا بازنشستگان باید برای امرار معاش به دنبال کار باشند و دست فروشی کنند؟! چرا در کشوری که خورشید ساعت‌ها در حال تابش است، ما باید مشکل کمبود برق داشته باشیم و بسیاری از این چراها که کسی به سمتشان نمی‌رود.

کنش‌گری این افراد و جنس دغدغه‌هایشان با توجه به اینکه اکثرا از اطرافیان رجال سیاسی و مسئولان مملکت هستند، قاعدتا تأثیر خود را بر عملکرد و نوع نگاه تصمیم‌گیران و مجریان کشور هم می‌گذارد. نگاه سیاسی، محدود، معوج و غیر واقعی این‌ها به مسائل منتج به این می‌شود که در نهایت مسئولان و سیاست‌مداران شناختی از نیازهای واقعی مردم نداشته باشند. تأثیر عدم شناخت را باید در تصمیماتی که این حضرات برای کشور و مردم می‌گیرند و در اظهارنظرهایشان دنبال کنیم تا ببینیم که آن نگاه‌ها به چه چیزی منجر می‌شود.

البته شاید هم بتوان این معادله را به این شکل هم دید که سیاست‌مدارانی با دید محدود، همین جنس افراد را در اطراف خود جمع می‌کنند. در واقع این دو قشر تکمیل کننده هم هستند و قاعدتا جنسشان جور همدیگر است. بازنده غفلت مسئولان، اهالی سیاست، طرفداران و بوقچی‌های جریان‌های مختلف، جمهوری اسلامی و مردم هستند که کسی کاری با مشکلات واقعی آن‌ها ندارد و حتی در مواجهه با معضلات هم سیاست در اولویت قرار می‌دهند و همه چیز را در یک زاویه می‌بینند. 

source

توسط jahankhabari.ir