در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با مردم قم، ایشان به موضوع سیاست خارجی ایران پیش از انقلاب اسلامی اشاره کردند و آن را با شرایط کنونی مقایسه نمودند. معظم‌له تأکید کردند که ایران در دوران پهلوی به طور کامل تحت سلطه آمریکا قرار داشت و هیچ گونه استقلالی در تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی نداشت. این اظهارات نشان‌دهنده تحولات عمیقی است که پس از انقلاب اسلامی در سیاست خارجی ایران رخ داده است.

در دوران پهلوی دوم، به ویژه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سیاست خارجی ایران به شدت به ایالات متحده آمریکا وابسته شد. این کودتا که با همکاری سازمان سیا و سرویس اطلاعاتی بریتانیا انجام شد، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران محسوب می‌شود. با سرنگونی دولت ملی مصدق و بازگشت شاه به قدرت، سیاست خارجی ایران کاملاً در راستای منافع آمریکا تنظیم شد و کشور به طور کامل به واشنگتن وابسته گردید.

کودتای ۲۸ مرداد نه تنها حکومت پهلوی را به دیکتاتوری بازگرداند، بلکه پایه‌های وابستگی ایران به آمریکا را تقویت کرد. محمدرضا شاه برای حفظ قدرت خود، به حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا متکی شد. این وابستگی در تصمیم‌گیری‌های کلیدی کشور، از جمله روابط با کشور‌های منطقه و قدرت‌های جهانی، به وضوح نمایان بود.

یکی از نتایج مستقیم این کودتا، انعقاد قرارداد کنسرسیوم نفتی در سال ۱۹۵۴ بود. بر اساس این قرارداد، شرکت‌های نفتی غربی، به ویژه آمریکایی و بریتانیایی، کنترل کامل بر منابع نفتی ایران را به دست گرفتند. این قرارداد سهم بسیار ناچیزی از درآمد‌های نفتی را به ایران اختصاص می‌داد و کشور را از استفاده از منابع استراتژیک خود برای توسعه اقتصادی محروم می‌کرد. این قرارداد به نمادی از سلطه اقتصادی غرب بر ایران تبدیل شد.

در دوران پهلوی دوم، ایران به بخشی از استراتژی جهانی آمریکا برای مقابله با نفوذ شوروی تبدیل شد. شاه به پیمان‌های نظامی مانند پیمان بغداد (سنتو) پیوست که هدف آن جلوگیری از گسترش کمونیسم در خاورمیانه بود. این پیمان، که تحت حمایت مستقیم آمریکا شکل گرفت، ایران را به متحد منطقه‌ای آمریکا در جنگ سرد تبدیل کرد. حضور ایران در سنتو استقلال سیاسی کشور را به چالش کشید و این پیام را به ملت‌های منطقه منتقل کرد که ایران در راستای اهداف قدرت‌های بزرگ عمل می‌کند.

حضور مستشاران نظامی و امنیتی آمریکایی در ایران نیز از دیگر نشانه‌های وابستگی بود. تا پیش از انقلاب اسلامی، هزاران مستشار نظامی آمریکایی در ایران حضور داشتند و نه تنها در آموزش و تجهیز نیرو‌های مسلح ایران نقش داشتند، بلکه در تصمیم‌گیری‌های کلیدی نیز دخالت می‌کردند. این نفوذ به حدی بود که برخی از تصمیمات مهم نظامی و امنیتی کشور بدون تأیید مستشاران آمریکایی اجرایی نمی‌شد. مستشاران آمریکایی همچنین در سازمان‌هایی مانند ساواک نقش کلیدی داشتند و برنامه‌های سرکوب مخالفان شاه را هدایت می‌کردند.

روابط نزدیک ایران با رژیم صهیونیستی نیز از جنبه‌های بحث‌برانگیز سیاست خارجی پهلوی دوم بود. ایران در این دوران به یکی از متحدان اصلی اسرائیل در منطقه تبدیل شد و همکاری‌های گسترده‌ای در حوزه‌های نظامی، اطلاعاتی و اقتصادی با این رژیم داشت. این روابط، که در چارچوب سیاست‌های آمریکا تعریف می‌شد، نه تنها با منافع ملت ایران سازگار نبود، بلکه ایران را در میان ملت‌های مسلمان منطقه منزوی کرد.

این عوامل نشان می‌دهد که سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی دوم، به ویژه پس از کودتای ۲۸ مرداد، به شدت به منافع آمریکا و قدرت‌های غربی وابسته بود. این وابستگی استقلال سیاسی ایران را از بین برده و تصمیم‌گیری‌های کلیدی کشور را به قدرت‌های خارجی سپرده بود. در این دوران، ایران نه تنها در عرصه سیاست خارجی بلکه در حوزه‌های اقتصادی و امنیتی نیز نقش یک کشور تابع را ایفا می‌کرد.

رهبر معظم انقلاب همواره به وابستگی ایران در دوران پهلوی انتقاد کرده‌اند. ایشان در سخنرانی اخیر خود فرمودند: «ایران در آن دوران نه‌تنها در سیاست خارجی مطیع محض آمریکا بود، بلکه منافع ملی خود را نیز فدای خواسته‌های آنان می‌کرد.» ایشان بار‌ها از این دوران به عنوان «دوران تحقیر ملی» یاد کرده و تأکید کرده‌اند که انقلاب اسلامی این تحقیر را به عزت تبدیل کرده است.

با بررسی این پیشینه تاریخی، اهمیت تحولات بنیادینی که پس از انقلاب اسلامی در سیاست خارجی ایران رخ داد، بهتر درک می‌شود. انقلاب اسلامی ایران، با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، تلاش کرد تا این وابستگی را از میان بردارد و سیاست خارجی کشور را بر اساس منافع ملی و اصول اسلامی بازتعریف کند.

با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، سیاست خارجی ایران دچار تحولی بنیادین شد. انقلاب اسلامی با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» تلاش کرد تا ایران را از وابستگی به هر قدرت خارجی آزاد کند. این تحول را می‌توان در اقداماتی نظیر قطع روابط با رژیم صهیونیستی، خروج از پیمان‌های نظامی وابسته به بلوک غرب، و تصرف سفارت آمریکا مشاهده کرد.

رهبر معظم انقلاب در بیانات خود بار‌ها به این تغییر بنیادین اشاره کرده‌اند. ایشان در سخنرانی‌های مختلف تأکید کرده‌اند که ایران پس از انقلاب اسلامی توانسته است سیاست خارجی مستقلی را پایه‌گذاری کند و الگویی برای ملت‌های تحت سلطه ارائه دهد. به عنوان نمونه، در یکی از سخنرانی‌های خود فرمودند: «ایران نشان داد که می‌توان در دنیای امروز مستقل بود و در برابر قدرت‌های جهانی ایستادگی کرد.»

این استقلال نه تنها در حوزه سیاسی بلکه در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی و نظامی نیز دنبال شد. ایران با تأکید بر خودکفایی و مقاومت، توانست در برابر فشار‌های بین‌المللی، از جمله تحریم‌های گسترده، سیاست خارجی خود را بر اساس منافع ملی تعریف کند.

تحولات سیاست خارجی ایران از وابستگی محض در دوران پهلوی به استقلال کامل در جمهوری اسلامی، یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های انقلاب اسلامی است. امروز، ایران به کشوری تبدیل شده است که با حفظ استقلال سیاسی، در برابر فشار‌های قدرت‌های جهانی ایستادگی می‌کند و نقشی تأثیرگذار در منطقه و جهان ایفا می‌کند. این استقلال، همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب بیان کرده‌اند، نه تنها باعث عزت ملی شده، بلکه ایران را به الگویی برای ملت‌های آزاده تبدیل کرده است.

توسط jahankhabari.ir