مهدی کوچکزاده، نماینده جریان پایداری در مجلس، با خشم و عصبانیت فریاد زد: «من به عنوان یک مالیاتدهنده ایرانی راضی نیستم که حتی یک قِران از مالیات من قبل از آنکه برای غزه هزینه شود، صرف لسآنجلسیها شود! همه میخواهند افتخار کنند که ما دلمان برای لسآنجلس سوخت؛ در حالی که ما بیش از یک سال و نیم است که برای غزه خون دل میخوریم. سخنگوی دولت میخواهد خودش را آدم نشان دهد!»
کوچکزاده پیش از این نیز در زمان نمایندگی مجلس هشتم، علی مطهری را با عنوان «پفیوز» خطاب کرده بود. در آن زمان، این موضوع به درگیری فیزیکی کشیده شد و شرایط برای استفاده از چنین الفاظی توسط او فراهم بود.
در جلسه روز یکشنبه، بدون اینکه درگیری فیزیکی رخ دهد، او به طور تلویحی سخنگوی دولت را خارج از دایره انسانیت قرار داد. عصبانیت او از سخنگوی دولت به دلیل ویدئویی بود که در آن مهاجرانی اعلام آمادگی کرده بودند تا تیمهای واکنش سریع برای اطفای حریق در کالیفرنیا اعزام کنند. این ویدئو باعث شد بحث کمک ایران به آمریکا در جریان آتشسوزی اخیر شدت بگیرد.
برخی با یادآوری کمکهای آمریکا به ایران در زمان زلزله بم، اقدام متقابل ایران را انسانی و ضروری دانستند، در حالی که برخی دیگر با کوچکزاده همنظر بودند. جالب اینجاست که مانند کوچکزاده، افرادی نیز هستند که سالهاست مخالف هزینه کردن مالیاتها و درآمد کشور برای غزه و لبنان بودهاند، هرچند تریبون مجلس را در اختیار نداشتهاند.
نظام حاکم بر ایران دلایل خود را برای حمایت از این کشورها دارد، اما در واقعیت، برای کشوری که با یکی از بیارزشترین پولها و بالاترین تورم در جهان مواجه است، بحث بر سر اینکه این مبالغ ناچیز را به کدام نقطه از جهان اختصاص دهد، بیشتر شبیه به یک طنز تلخ است تا یک موضوع خندهدار.
این مناقشه در واقع نشاندهنده وضعیت نابسامان اقتصادی ایران است، کشوری که هر سال با کسری بودجه بیشتری مواجه میشود، انرژی آن در حال ناترازی است، سن مهاجرت نیروی انسانی آن به دانشآموزان رسیده و مردم برای تأمین نیازهای روزمره خود با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند.
کوچکزاده در نطق خود همچنین به موضوع FATF پرداخت و اظهار داشت که برخی میخواهند کشور را به آمریکا بفروشند و با تصویب پالرمو و CFT، نوکری آمریکا را تأیید کنند. این جنجالها در واقع بخشی از برنامه رادیکالها برای جلوگیری از تصویب FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
چند سال پیش نیز زمانی که لوایح مربوط به FATF در مجلس در حال بررسی بود، فضای مشابهی حاکم بود. تندروها با تجمعات و پلاکاردهای خود در مقابل مجلس ایستادند و در نهایت پرونده به مجمع تشخیص ارجاع داده شد و در آنجا مسکوت ماند.
اکنون نیز پس از اظهارات کوچکزاده، خبری منتشر شده که نمایندگان مجلس نامهای به رئیس مجمع تشخیص نوشتهاند و اعلام کردهاند که FATF نه تنها فایدهای برای مردم ایران ندارد، بلکه راههای دور زدن تحریمها را نیز مسدود میکند. گفته میشود ۲۰۰ نماینده این نامه را امضا کردهاند، هرچند اسامی آنها مشخص نیست.
با این حال، ناظران معتقدند که تندروها این بار موفقیتی مشابه گذشته نخواهند داشت، زیرا شرایط امروز با پنج سال پیش تفاوت اساسی دارد. کشور در تنگنای اقتصادی شدیدی قرار گرفته و بسیاری معتقدند که پیوستن به FATF و مذاکره با جامعه بینالمللی اجتنابناپذیر است.
علاوه بر این، رادیکالها بخش زیادی از حامیان خود را از دست دادهاند. به عنوان مثال، تجمع موتورسواران مخالف رفع فیلترینگ به اندازهای کمتعداد بود که حتی از تعداد موتورسواران پشت یک چراغ قرمز نیز کمتر بود.
محسن غرویان، فعال سیاسی اصولگرا، با اشاره به تضعیف جریان پایداری پس از درگذشت آیتالله مصباح، گفت: «آنها خودشان هم احساس میکنند که مردم با آنها نیستند و دارند دست و پا میزنند. به نظر من روز به روز حوادث به سمتی پیش میرود که آنها بیشتر احساس میکنند بر خلاف مصالح ملی حرکت میکنند.»
منصور حقیقتپور نیز تندروها را حلقهای ورشکسته خواند و گفت: «امروز برای امثال کوچکزاده غیرقابل تصور است که کسی بیاید و میدان را از آنها بگیرد و آنها را منزوی کند.»
موضوع دیگری که پس از اظهارات کوچکزاده مورد توجه قرار گرفت، اجازه رهبری در خصوص FATF بود. احمد بیگدلی، نماینده خدابنده، با اشاره به این اجازه، گفت: «ما باید دوشادوش رهبری حرکت کنیم، نه جلوتر و نه عقبتر.»
حقیقتپور نیز تاکید کرد که اگر قرار است با آمریکا مذاکره شود، این موضوع به کوچکزاده و امثال او ربطی ندارد. او گفت: «اگر FATF بار دیگر بررسی شود، تندروها باید پاسخگو باشند که چگونه طی ۱۰ سال گذشته باعث عذاب و سختی مردم ایران شدند و به کشور خسارت زدند.»
بسیاری از سیاسیون، حتی در سطوح بالای نظام، بر این باورند که رهبری اجازه بررسی مجدد FATF را داده است و این موضوع دست تندروها را برای کارشکنی خواهد بست. با این حال، باید منتظر ماند و دید که آیا غوغای رادیکالها به نتیجه میرسد یا عزم دولت برای پیشبرد این پرونده قویتر است.