هاشمی طبا در روزنامه شرق نوشته است که این روزها صداوسیما بخش قابل توجهی از برنامههای خود را به آتشسوزی لسآنجلس و خسارات واردشده به آمریکا اختصاص داده است. این گزارشها شامل ناتوانی شهرداری لسآنجلس، ضعف خدمات آتشنشانی، تجهیزات ارسالی به اوکراین و خسارت ۱۵۰ میلیارد دلاری به آمریکا میشود.
هرچند این اطلاعات درست است، اما نباید فراموش کرد که آمریکا با توان مالی بالای خود به راحتی قادر به جبران این خسارات و بازسازی لسآنجلس است. با این حال، انعکاس اخبار جهانی اگرچه مفید است، اما نگاه گزینشی به وقایع جهان و نادیده گرفتن مشکلات داخلی کشور قابل انتقاد است.
اگر صداوسیما به جای تمرکز بر مشکلات آمریکا، دوربین خود را به داخل کشور معطوف میکرد و درباره خسارات ناشی از سوءمدیریت در ایران صحبت میکرد، آیا این رویکرد برای مردم و کشور مفیدتر نبود؟ خشکشدن میلیونها نخل در میناب و اروندکنار، آلودگی آبهای کشور و مشکلات زیستمحیطی مانند نشست دشتها و خطر برای ابنیه تاریخی اصفهان، نمونههایی از این خسارات هستند. آیا این مشکلات کمتر از آتشسوزی لسآنجلس اهمیت دارند؟
خسارات انسانی ناشی از تنفس هوای آلوده و سرطانزا نیز قابل توجه است. آیا میدانیم که دیه یک انسان امسال حدود یک میلیارد تومان است؟ میلیونها نفر در ایران به دلیل سوءمدیریت مجبور به زندگی در شرایط نامناسب هستند. چرا صداوسیما این خسارات انسانی و زیستمحیطی را که ناشی از روشهای حکمرانی داخلی است، به تصویر نمیکشد؟
در حالی که آمریکا با چاپ دلار میتواند خسارات خود را جبران کند، خسارات ناشی از سوءمدیریت در ایران غیرقابل جبران به نظر میرسد. این در حالی است که ایران طی ۴۰ سال گذشته با تحریمهای ظالمانه و شرایط جنگی مواجه بوده و امید به آینده در میان مردم کمرنگ شده است.
عملکرد صداوسیما و به ویژه سیمای ملی نشاندهنده دیدگاه غالب مسئولان است. اگرچه دلایل محکمی برای انتقاد از سوءمدیریت آمریکا در جهان وجود دارد، اما نباید از مدیریت توانمند آن کشور در ساختن اقتصاد قدرتمند غافل شد. با این حال، تمرکز صرف بر مشکلات خارجی کافی نیست. باید به خود بازگردیم و در آینه نگاه کنیم، به شرطی که آینه را نشکنیم.
متأسفانه نه مجلس، نه دولت و نه هیچ نهاد دیگری به فکر برنامهریزی برای بازگشت ایران به شرایط طبیعی نیست. همه فعالیتها به نظر میرسد در جهت تخریب است. در حالی که میتوان با نگاهی مثبت به برنامههای توسعه، گامی در جهت بهبود وضعیت کشور برداشت. برنامه هفتم توسعه که غیرعملی به نظر میرسد و نیازمند ۲۰۰ میلیارد دلار است، به بایگانی سپرده شده است. دولت میتواند با ورود به بخشهای حیاتی این برنامه، تخریبها را متوقف کند.
واقعیت این است که نه تنها خبری از توسعه نیست، بلکه در شیب منفی قرار داریم. با این حال، میتوان با اقدامات درست به نقطه صفر توسعه نزدیک شد. متأسفانه به نظر میرسد که پیشنهادات مفید نادیده گرفته شدهاند و تنها تعطیلی ادارات و مدارس در دستور کار قرار دارد. شاید اگر همه چیز تعطیل شود، مشکلات حل شوند، اما حداقل صداوسیما تصویر ناقصی به مردم ارائه نمیدهد.