عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «نقد اندیشه سیاسی آقای مصباح» به بررسی دیدگاه‌های مصباح یزدی درباره اجباری نبودن دینداری پرداخت. در بخشی از این یادداشت آمده است:

اگر منظور از دموکراسی این باشد که هر قانونی که مردم وضع کنند، معتبر و لازم‌الاجرا است و باید محترم شمرده شود، چنین مفهومی قطعاً با دین سازگار نیست. زیرا از منظر دین، حق حاکمیت و قانونگذاری تنها از آن خداست؛ «إِنِ الْحُکْمُ اِلاّ لِلّهِ». تنها خداوند است که مصالح و مفاسد انسان و جامعه را می‌شناسد و حق قانونگذاری و تصمیم‌گیری برای انسان را دارد. انسان‌ها نیز باید در برابر دستورات الهی و قوانین دینی، بدون هیچ چون و چرایی تسلیم و فرمانبردار باشند. زیرا بندگی خداوند، بالاترین درجه کمال است و اطاعت از فرامین الهی سعادت انسان را تضمین می‌کند. بنابراین، اگر دموکراسی به معنای ارزش‌گذاری رأی مردم در برابر حکم خداوند باشد، هیچ اعتباری ندارد، زیرا آنچه باید در برابر آن تسلیم شویم، فرمان خداست، نه رأی مردم.

در نقد این دیدگاه، باید گفت که این تصور که جمهوریت لزوماً با دین سازگار نیست، نادرست است. بهتر است بگوییم که این دو لزوماً با هم تطابق ندارند. دین تنها زمانی در حکومت بازتاب می‌یابد که جامعه دینی باشد و اگر جامعه دینی نباشد، نمی‌توان با زور آن را دینی کرد. آقای مصباح نیز در پایان عمر خود به درستی بیان کردند که پس از ۸۰ سال به این نتیجه رسیده‌اند که جهان برای این خلق نشده که همه به زور اصلاح شوند. این درست است که اگر خداوند چنین چیزی را می‌خواست، از ابتدا انسان‌ها را هدایت‌شده می‌آفرید. همچنین، هیچ‌کس نباید در برابر رأی مردم تسلیم باشد. پذیرش رأی مردم در واقع تلاشی است برای زندگی جمعی که تا حد امکان از درگیری و جنگ بی‌پایان داخلی جلوگیری کند. حکومت نیز محصول چنین توافق و تفاهمی است. بسیاری از مردم ممکن است برخی قوانین را نپذیرند، اما می‌دانند که نفی این قوانین زندگی را غیرممکن می‌کند، بنابراین به تفاهم می‌رسند.

علاوه بر این، خداوند به انسان عقل داده است و بشر از دیرباز در مسیر مدیریت امور خود حرکت کرده است. اگرچه تاکنون کاستی‌هایی در برخی زمینه‌ها وجود داشته، اما در بسیاری از موارد نیز پیشرفت‌هایی حاصل شده است. به همین دلیل، کشورهایی که به عقل و خرد نقاد خود تکیه کرده‌اند، بسیار موفق‌تر از مردم منطقه ما بوده‌اند. همچنین، آیه «إِنِ الْحُکْمُ اِلاّ لِلّهِ» که مورد استناد قرار گرفته، شعار خوارج نیز بود. به عبارت دیگر، آنان نیز گمان می‌کردند که با استناد به این آیه باید علیه امام علی (ع) قیام کنند.

توسط jahankhabari.ir