از زمان حمله رژیم صهیونیستی به غزه برای جبران شکست سنگین خود در طوفان الاقصی، ۴۷۰ روز سپری شده است و اکنون این رژیم ناچار به پذیرش آتشبس شده است. با آغاز حملات هوایی و سپس زمینی به غزه، اهداف اسرائیل نابودی مقاومت اسلامی، به ویژه گروه حماس، و آزادی اسرای صهیونیستی اعلام شد. برای تحقق این دو هدف، بیسابقهترین تهاجم نظامی در تاریخ اشغال فلسطین آغاز شد.
این تهاجم به حدی گسترده بود که در طول این ۴۷۰ روز، حدود ۴۷ هزار نفر در غزه به شهادت رسیدند که اکثر آنها زنان و کودکان بودند. به این ترتیب، به طور میانگین روزانه ۱۰۰ نفر توسط صهیونیستها کشته شدند. برای درک وسعت این عدد، کافی است بدانیم که یکسوم کل شهدای فلسطین در طول یک قرن اشغالگری، تنها در این یک سال و نیم گذشته در غزه به شهادت رسیدهاند. این جنایات در حالی رخ داد که غرب و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشری جهان سکوت اختیار کردند و حتی آمریکا کمکهای مالی خود به رژیم صهیونیستی را شش برابر کرد و تسلیحات خود را به سرزمینهای اشغالی سرازیر نمود.
بسیاری از دولتهای غربی در اروپا و آمریکای شمالی یا آشکارا از اسرائیل حمایت کردند یا از ترس نفوذ شبکه صهیونیستی، چشمهای خود را بر نسلکشی در غزه بستند. برخی دولتهای عربی نیز که آرمان فلسطین را فراموش کرده و با اسرائیل روابط دوستانه برقرار کرده بودند، در آرزوی نابودی مقاومت، صحنه جنگ را نظاره میکردند. تنها مقاومت اسلامی در لبنان، عراق، یمن و جمهوری اسلامی ایران بود که در کنار مردم غزه ایستادند. در واقع، مردم غزه در برابر یک جنگ جهانی با حمایت آشکار آمریکا قرار داشتند و تنها از سوی محور مقاومت حمایت میشدند.
اما مهمترین دارایی مردم غزه که بر تمام سلاحهای پیشرفته آمریکا و اروپا برتری داشت، ایمان و اراده پولادین آنها برای مقاومت در برابر متجاوز بود. این مقاومت بینظیر باعث شد که حجم عظیم کشتار و تخریب نتواند اهداف استراتژیک صهیونیستها را محقق کند. ابتدا آنها از نابودی حماس سخن گفتند، اما پس از مدتی این هدف را غیرممکن دیدند. سپس از نابودی توان نظامی حماس سخن به میان آوردند، اما باز هم ناکام ماندند. بعد از آن، آنها از کوچاندن ساکنان شمال غزه صحبت کردند و حتی تهدید کردند که با ایجاد قحطی و گرسنگی این کار را انجام خواهند داد. اما نتیجه برای صهیونیستها غیرقابل باور بود؛ صدها هزار نفر از مردم عادی و غیرنظامی شمال غزه حاضر به ترک خانههای خود نشدند. بدین ترتیب، نه تنها مقاومت نابود نشد، بلکه صدها هزار نفر از مردم غیرنظامی غزه نیز در کنار مقاومت ایستادند و راه را بر رژیم صهیونیستی بستند.
اگرچه درصد بالایی از تأسیسات و ساختمانهای نوار غزه تخریب شد و ادعا شد که بسیاری از تونلهای مقاومت کشف شدهاند، اما در آزادی اسرای صهیونیستی و حتی یافتن جنازههای آنها نیز چندان موفق نبودند. با وجود فعالیت گسترده سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل و حمایت بیسابقه سرویسهای غربی، شکست اطلاعاتی ۷ اکتبر همچنان ادامه یافت و غزه برای اسرائیل به معمایی حلنشدنی تبدیل شد.
در این جنگ، مقاومت نیز بدون آسیب نماند. شهادت هزاران نفر از مردم فلسطین و تعدادی از فرماندهان مقاومت، از جمله شهید نصرالله، شهید صفیالدین، شهید اسماعیل هنیه و شهید یحیی سنوار، تلخیهای غیرقابل انکاری بود. اما خون این قهرمانان باعث زنده ماندن و تقویت مقاومت شد. مردم غزه جنگ جهانی غرب و صهیونیسم علیه خود را ناکام گذاشتند. مقاومت لبنان ثابت کرد که اشغال لبنان دیگر تحقق نخواهد یافت. مقاومت عراق با گشودن جبهه شرقی، محاسبات امنیتی رژیم صهیونیستی را برهم زد و ارتش یمن با حملات دریایی و موشکی، تسلط خود بر آبراههای استراتژیک منطقه و آسیبپذیریهای دفاعی رژیم صهیونیستی را آشکار کرد. در رأس اینها، دو عملیات وعده صادق نقطه امیدبخشی برای همه مستضعفان جهان و حامیان فلسطین بود که نشان داد پایان دادن به اشغال فلسطین بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که قبلاً تصور میشد. همه این دستاوردها به برکت ایستادگی مردم غزه در برابر این جنگ جهانی به دست آمد. «وَأَن لَوِ استَقاموا عَلَی الطَّریقَه لَأَسقَیناهُم ماءً غَدَقًا» گوارایشان و گوارایمان باد.