محسن مهدیان در تحلیلی درباره ترور و ابعاد آن، به این موضوع اشاره کرد که ترور به مرحله بلوغ خود رسیده است. او بیان کرد که ممکن است هدف ترورها، افراد خاصی مانند مقیسه و رازینی باشد، اما هدف نهایی و فراتر از آن، تأثیرگذاری ذهنی و ادراکی بر مردم است.

مهدیان در سرمقاله خود به بررسی روند ترور در سال‌های اخیر پرداخت و از رسیدن آن به مرحله بلوغ سخن گفت. او با اشاره به ترورهای کور در دهه ۶۰، ترورهای هدفمند اوایل انقلاب و ترورهای هوشمند دانشمندان هسته‌ای و فرماندهان نظامی، به این نتیجه رسید که دشمن به مرحله بلوغ در ترور رسیده است. او نوشت: «دشمن در نقطه بلوغ خود به ترور مومنین و مجاهدین دست زد. ترور زائران مزار حاج‌قاسم، ترور در حرم امام و حرم رضوی، شاهچراغ و ترور جوانان بسیجی نمونه‌هایی از این اقدامات هستند. دشمن متوجه شد که قدرت اصلی این انقلاب فراتر از مسئولان و حتی نخبگان است و این قدرت در اختیار جریان مجاهد و مومن قرار دارد. هسته سخت نظام، مومنین هستند. آنها کشتند و خون ریختند، اما به نتیجه‌ای نرسیدند.»

وی افزود: «در نهایت، دشمن به این نتیجه رسید که مومنین و مجاهدین پیشرو هستند، اما قدرت این انقلاب در دل مردم نهفته است. مردم با همه تفاوت‌هایشان، اصل و اساس قدرت در این کشور هستند. از این‌رو، در سال‌های اخیر هدف اصلی دشمن، مردم بوده است. به همین دلیل است که از براندازی سیاسی عبور کردند و به سمت تجزیه‌طلبی حرکت کردند. اغتشاشات سال ۱۴۰۱ را می‌توان از این منظر بررسی کرد.»

مهدیان با طرح این سوال که «چگونه می‌توان مردم را ترور کرد؟» نوشت: «دشمن هیچ‌یک از ترورهای گذشته را کنار نگذاشت، اما در هر دوره با توجه به رشد مردم و کشور، شیوه ترور را ارتقا داد. اکنون ترور مردم را در قالب ترورهای ترکیبی دنبال می‌کند؛ ترکیبی از ترور نرم و سخت. ترور سخت روشن است، اما برای حذف مردم، ترور نرم نیز ضروری است که همان ترور ادراکی مردم است. یکی از روش‌های ترور نرم و ادراکی، ترور نمادین است.»

او ترورهای اخیر را در دسته ترورهای نمادین قرار داد و نوشت: «ترورهای نمادین در ادامه ترور توده‌ها و مردم است. ممکن است هدف، افرادی مانند مقیسه و رازینی باشد، اما هدف نهایی، تأثیرگذاری ذهنی و ادراکی بر مردم است. دشمنی که در میدان نتوانسته به نتیجه برسد، حالا نیاز دارد در اذهان مردم قدرت‌نمایی کند. به همین دلیل سراغ شخصیت‌هایی می‌رود که حذف آنها اثر مضاعف و نمادین داشته باشد. رازینی و مقیسه، نماد شجاعت و تقابل تمام‌عیار با جریان نفوذ و ضدانقلاب در طول ۴۰ سال گذشته بودند. حذف آنها پیامی روشن به کسانی است که از این مجاهدین قضایی زخم خورده‌اند یا در سایه ترس منفعل شده‌اند. دشمن به شدت نیازمند جولان دادن این جاهلان است. اگر به رسانه‌های خارجی نگاهی بیندازید، می‌بینید که چگونه پازل ترور را تکمیل می‌کنند تا مردم را نسبت به خادمان و حافظان امنیت بدبین کنند و با تشویق هشتگ آبدارچی، «اجتماعی‌سازی ترور» را آغاز کنند.»

مهدیان در پایان نوشت: «ارتقا و بلوغ ترور ترکیبی و عملیات تخریبی دشمن یک سوی ماجراست. سوی دیگر، قدرت مردم است. این قدرت ایران و انقلاب است که رشد و توسعه یافته است. فراموش نکنیم که پیچیده‌شدن رفتار دشمن به دلیل عمیق‌تر شدن قدرت ایران و انقلاب است. اگر این قدرت نبود، دلیلی نداشت که ترور کور دهه ۶۰ به ترورهای مردمی و نمادین ارتقا یابد.»

توسط jahankhabari.ir