روزنامه هم‌میهن در گزارشی به بررسی وضعیت موافقان و مخالفان در فضای سیاسی کشور پرداخت. برخلاف موافقان که با وجود داشتن اکثریت قاطع، امکان ابراز عقیده خود به‌صورت تجمعی در سطح شهر را ندارند، مخالفان تندرو که در اقلیت بسیار محدودی قرار دارند، هر روز با شعارهای تند و درخواست‌های برکناری و محاکمه، در قالب گروه‌های کوچک در تهران و مشهد حضور خود را به نمایش می‌گذارند. این در حالی است که حضور واقعی آن‌ها بسیار کمتر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد.

در این میان، مقام رهبری در دیدار عید مبعث مواضع روشنی اتخاذ کردند که باید مورد توجه هر دو گروه قرار گیرد. ایشان بر این نکته تاکید کردند که در فعالیت‌های دیپلماتیک و مذاکرات، یک اصل مهم وجود دارد که نباید فراموش شود. به گفته ایشان، پشت لبخندهای دیپلماتیک، باطن خبیث و دشمنی‌هایی نهفته است که باید در مقابل آن‌ها هوشیار بود و به تعبیر قرآن، به دنبال دوستی پنهانی با دشمنان نباشیم.

رهبری همچنین بر ضرورت هوشیاری در مواجهات جهانی تاکید کردند و گفتند: «باید مراقب باشیم با چه کسی مواجهیم و با چه کسی معامله می‌کنیم و حرف می‌زنیم.» این سخنان دقیق و مناسب برای تفاهم همگانی است و در مقابل شعارهای پوچی قرار دارد که اصل گفت‌وگو و دیپلماسی را نفی می‌کنند. شعارهایی که هدف آن‌ها نه مبارزه با دشمنان خارجی، بلکه علیه مقامات داخلی است. بیش از هر چیز، باید بر رعایت ملاحظات واقعی مردم و کشور تاکید کرد.

مسئله روشن است؛ ما باید مطابق برنامه‌های پنج‌ساله به رشد سالانه ۸ درصدی دست یابیم. اما صنعتی که در تابستان با کمبود برق و در زمستان با کمبود گاز و برق مواجه است، چگونه می‌تواند سودآور باشد و دوام بیاورد؟ چنین شرایطی غیرممکن است. بنابراین، باید راهی برای حل مسائل خارجی از طریق تعامل و گفت‌وگو پیدا کرد. اما این به معنای حسن‌ظن داشتن به طرف مقابل نیست. همه کشورها به دنبال منافع خود هستند و لبخندهای دیپلماتیک، فاقد هرگونه وجه اخلاقی و دوستی است. ما نیز نباید به دنبال دوستی پنهان با هیچ کشوری باشیم. هر آنچه انجام می‌شود، باید در برابر چشمان مردم و به‌صورت آشکار باشد.

گفت‌وگو یا معامله با هر کشوری مقتضیات خاص خود را دارد. اصل بر بی‌اعتمادی است و هیچ‌گاه نباید پایه را بر اعتماد گذاشت. مبنای اصلی برای آغاز گفت‌وگو و رسیدن به توافق یا عدم توافق، قدرت و تامین منافع ملی است. مسئله امروز ما گفت‌وگو کردن یا پرهیز از آن نیست، بلکه تعیین و توافق روی منافع ملی و سپس افزایش قدرت کشور برای پاسداری از این منافع است. تحقق چنین هدفی جز از طریق گفت‌وگوی دیپلماتیک و با حداقل هزینه ممکن نیست. اما در این گفت‌وگوها نباید مرتکب اشتباه اعتماد به طرف مقابل شد.

هر توافقی باید ضمانت‌های اجرایی کافی داشته باشد. با رعایت این ملاحظات و اصول، راه برای تامین منافع ملی هموار است. نباید چندان درگیر مخالفت‌های تندروها شد. شاید مخالفت آن‌ها از جهاتی مفید هم باشد، چراکه فقدان منطق در نفی اصل گفت‌وگو، آن‌ها را در موضع ضعف قرار می‌دهد. چنین موضعی با هیچ معیار عقلی سازگاری ندارد.

توسط jahankhabari.ir