گروه بین‌الملل – مصطفی مطهری: جنجال‌های دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، از زمان ورودش به کاخ سفید با صدور پیام‌ها و بخشنامه‌هایی همراه بوده است که معمولاً در ابتدا با مخالفت مواجه می‌شوند، اما با اجرایی شدن و مشاهده عزم ترامپ برای پیگیری تصمیماتش، طرف‌های مقابل ناچار به پذیرش مواضع او می‌شوند. در واقع، خواسته‌های ترامپ و عقب‌نشینی مخالفانش از مواضع تقابلی، نشانه‌ای از سیاست‌های اعمالی او در جهت تحکیم برتری آمریکا در عرصه‌های چالش‌برانگیز است.

به گزارش بولتن نیوز، اکنون دامنه این رویکرد تهاجمی ترامپ به پرونده ایران نیز کشیده شده و موضوع هسته‌ای ایران در صدر اخبار ارسالی از کاخ سفید به سطح جهانی قرار گرفته است. امضای فرمان فشار حداکثری توسط ترامپ در صورت عدم دستیابی به نتیجه مطلوب و بن‌بست در گفت‌وگوهای احتمالی (یا حتی عدم گفت‌وگو) با ایران، نشان‌دهنده این نکته کلیدی است که ترامپ قصد دارد پرونده هسته‌ای ایران را حتی با اعمال فشار و زور از طریق راه‌اندازی یک کارزار جهانی حل کند. او می‌خواهد با ایجاد اجماع جهانی، حتی اگر با فشار و تهدید همراه باشد، گزینه‌های پیش روی ایران را در صورت عدم مذاکره محدودتر کند و هرگونه راه‌حل جایگزین را مسدود سازد.

فعال‌سازی تحریم‌ها و اجرای مکانیسم‌های اجرایی علیه نقض‌کنندگان تحریم‌ها بخشی از این فرمان است که در صورت لزوم باید به مرحله اجرا درآید. واقعیت این است که رویکرد استراتژیک ترامپ در دوره اخیر، که آن را چالش‌برانگیز می‌نامد، به دنبال دستیابی به نتیجه در کوتاه‌ترین زمان و با کم‌ترین هزینه است. به عبارت دیگر، نتیجه‌گرایی در سیاست‌های اعلامی کاخ سفید، ماهیت واقعی رویکرد میدانی و دیپلماتیک دولت ترامپ را شکل می‌دهد. از این رو، تحقق این سیاست‌ها با هر روشی برای ترامپ، علاوه بر دستاوردهای بیرونی، نوعی اقناع و رضایت روانی نیز به همراه دارد.

در این شرایط، پاسخ تهران به ترامپ در مورد گفت‌وگو و مذاکره از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. پاسخ احتمالی ایران به ترامپ در شرایط فعلی، روند مناسبات بین دو کشور را تعیین خواهد کرد. بنابراین، باید منتظر ماند و دید آیا خواسته‌های ترامپ از سوی تهران برآورده خواهد شد یا خیر؟ و آیا ترامپ در صورت دریافت پاسخ مثبت از ایران، از نظر روانی آرامش خواهد یافت؟

توسط jahankhabari.ir