کشف شواهد جدید در لهستان نشان میدهد که انسانها حدود ۱۸ هزار سال پیش اقدام به خوردن یکدیگر میکردند. این یافتهها که از استخوانهای کشفشده در یک غار در این کشور به دست آمده، بار دیگر بحثهای داغی را درباره رفتارهای انسانهای اولیه در اروپا برانگیخته است. موضوعی که به نظر میرسد هضم آن برای بسیاری دشوار و هولناک است.
تیمی از محققان بینالمللی با بررسی دقیق این استخوانها، شواهد محکمی از همنوعخواری در جوامع انسانی دوره ماگدالنی (حدود ۱۸ هزار سال پیش) ارائه کردهاند. بر اساس این تحقیقات، نه تنها گوشت انسانها، بلکه حتی مغز آنها نیز به عنوان منبع غذایی مورد استفاده قرار میگرفته است.
این مطالعه همچنین اطلاعات جدیدی درباره آداب و رسوم تدفین و دیگر آیینهای مرتبط با مرگ در این دوره تاریخی ارائه میدهد. درک ما از نحوه مواجهه انسانهای شکارچی-گردآورنده با مرگ در اروپای عصر پارینهسنگی بسیار محدود است، چرا که بقایای به جا مانده از آنها بسیار اندک است. با این حال، برخی نمونههای به خوبی حفظشده به محققان کمک کردهاند تا اطلاعاتی درباره مراسم تدفین و رفتارهای مرتبط با مرگ در دوره ماگدالنی به دست آورند.
در برخی موارد، اجساد در گورها با خاکسرخ پوشانده شده و با اشیای تدفینی احاطه شدهاند. اما در برخی دیگر، بخشهایی از استخوانها مفقود شدهاند. پیشتر تصور میشد که این امر نتیجه فعالیت لاشهخواری حیوانات باشد، اما احتمال دیگری نیز وجود دارد: برخی استخوانها ممکن است توسط انسانهای آن دوره به عنوان یادگار جمعآوری شده باشند.
با این حال، فراوانی استخوانهای مفقودشده و وجود بخشهای جدا شده از بدن در بقایای دیگر انسانها نشان میدهد که برخی بخشهای بدن به طور عمدی و با هدف خاصی انتخاب شدهاند. به عنوان مثال، مشخص شده است که انسانهای دوره ماگدالنی از استخوانهای همنوعان خود برای ساخت ابزار و زیورآلات، مانند کاسههای جمجمهای و جواهرات، استفاده میکردهاند. شواهدی از برشها و حتی حکاکیهای روی این استخوانها نیز یافت شده است.
در فرانسه، آثار برش روی بقایای ۹۳ فرد متعلق به دوره ماگدالنی کشف شده که حدود ۴۰ درصد از کل نمونههای بررسیشده در این منطقه را تشکیل میدهد. این یافتهها این سوال را مطرح میکند که آیا این برشها نشانهای از پاکسازی استخوانها پس از مرگ هستند یا شواهدی از آمادهسازی گوشت انسان برای مصرف؟
یک مطالعه جدید که توسط تیمی بینالمللی انجام شده، وزن بیشتری به تفسیر دوم داده است. این تیم استخوانهای انسانی یافتشده در غار Maszycha در لهستان را با استفاده از تکنیکهای پیشرفته میکروسکوپ سهبعدی بررسی کردند. این غار که برای اولین بار در قرن نوزدهم کشف شد، حاوی ابزارهای سنگی و بقایای حیوانات و انسانها بود.
در دهه ۱۹۹۰، محققان فرضیهای را مطرح کردند که جمجمههای کشفشده در این غار ممکن است نشانهای از آدمخواری باشند. با این حال، تحقیقات بعدی این فرضیه را رد کرد و استدلال شد که آثار گازگرفتگی دندان یا تغییرات ناشی از آداب و رسوم خاص در این جمجمهها دیده نمیشود. اما تحلیلهای جدید با استفاده از تکنیکهای مدرن، شواهد تازهای به این بحث افزودهاند.
بر اساس این بررسیها، آثار برش و شکستگیهای عمدی روی استخوانها نشان میدهد که بدنها برای تغذیه مورد استفاده قرار گرفتهاند. به گفته فرانسیس مارژینِداس، پژوهشگر اصلی این مطالعه، موقعیت و فراوانی این آثار به وضوح نشان میدهد که فرضیه تدفین بدون نیت مصرف رد میشود.
تیم تحقیقاتی معتقد است که بدنها بلافاصله پس از مرگ برای جلوگیری از تجزیه شدن، به منظور مصرف آماده میشدند. به عنوان مثال، برشهای روی جمجمه نشان میدهد که پوست سر و گوشت آن جدا شده است، در حالی که شکستگیهای استخوانها تلاش برای خارج کردن مغز استخوان به عنوان منبع چربی و کالری را نشان میدهد.
به طور کلی، شواهد نشان میدهد که این بقایای انسانی به طور سیستماتیک برای مصرف دستکاری شدهاند، به طوری که مغذیترین بخشهای بدن در اولویت قرار گرفتهاند. این یافتهها بار دیگر توجه محققان را به موضوع همنوعخواری در جوامع انسانی اولیه جلب کرده است.