دیدارنیوز: مجمع ایثارگران بهمناسبت دهه فجر سال جاری بیانیهای منتشر کرد.
به گزارش دیدارنیوز، در این بیانیه با اشاره به روز ۲۲ بهمن و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی آمده است:
«۲۲ بهمن، روز پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ است. انقلابی که در گمان همگان، از هر گروه و جریان فکری و سیاسی، حتی ایرانی و خارجی، سرآغاز برههای از تاریخ ایران برشمرده میشده که پایان سیاست خودکامگی و نظام الیگارشی و چیرگی خاندان دربار و باندهای قدرت بر ثروت و سرمایههای ملی و وابستگی از قدرتهای دو قطبی جهان را نوید میداد. مردم؛ این نیروی محذوف و به حاشیهرانده شده از قدرت و تاریخ، در خیابان شهرهای ایران ندای فروخفته و بغضهای محصور شده و نفسهای محبوس شده در گلوی تاریخ را فریاد میزدند و در شعار استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی جویای راهی تازه و خرق عادت بودند که یکبار برای همیشه درمان دردهای صدها سالهشان باشد. میدانستند چه نمیخواهند؛ استبداد، اختتاق و حکومت منهای مصالح و منافع مردم. امروز میتوان میفهمد که این فریاد، ندای زندگی شرافتمندانه، عادلانه و خردمندانه بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی، تاریخ به دست مردم و خواست آنها و رهبری امام، بدهی سررسید شده خود را پرداخت کرد تا با فرار شاه و فروپاشی نظام درباریان، مجالی را برای استقرار نظامی فراهم آورد که مردم در شهر و آبادی خود حس غریبگی و تبعید نداشته باشند و گسست تاریخی و نهادی شدة میان مردم و حکومت برچیده شود. امام خمینی در قم، نجف، نوفلشاتو و در نهایت، در تهران تحقق همین خواست و ارادة مردم، به عنوان ولینعمتان انقلاب و نظام را پیگیری میکرد و با طرح جمهوری اسلامی در پاریس، از معما و رازسر به مهر شده رهایی صدها ساله مردم گرهگشایی کرد و در تهران هم معمار و هم مفسر جمهوری اسلامی شده بود. زیرا میدانست، در استیلای صدها ساله فرهنگ، بینش و دانش مردمگریز و مردمستیز بر حوزهها و بر قلمرو سیاست، ایده جمهوری اسلامی هنوز به روشنگری و تفسیر و تاویل نیاز دارد تا این ثمرة تاریخی و یگانة انقلاب زیر سیطرة نگاه و فهم رایج مصادره به مطلوب و ارتجاع نشود و خواستهها و نیازهای مردم کوچه و بازار در بازار سیاستورزی روشنفکران و احکام حوزویان هوادار علم و اسلام منهای درد و رنج مردم باز قربانی نگردد.
امام با تبیین دو اصطلاح زیطلبگی و مرفهین بیدرد و تصریح بر آنها، در میان بیشمار هشدارها و تذکرها به دولتمردان نظام، تاکید میکرد اگر این دو نگرش از دو سوی حوزه و دانشگاه بر تدبیر و تفسیر از جمهوری اسلامی حاکم و قاهر شوند و استیلا یابند، بازگشتی است به عصر سلاطین و پادشاهانی که فهم و درد خود را به جای درد مردم به نام دین و اسلام و دانش نظری نوسازی و خانهنشینی و حصر دوبارة مردم را بازسازی میکنند. امام خیلی زود به این نگرانی پیبرد که ایهام و ابهام در درک و شناخت معنای جمهوری اسلامی که فاقد پیشینة دانش علمی و تجربة سیاسی در ایران بوده است، چه گریز راههای پرمخاطره و کژاندیشی متحجرانهای در بر سر راه این نهاد نونهال یعنی جمهوری اسلامی به کمین نشستهاند. در سالهای پایانی عمرشان که همچنان بر حق مردم و حقوق آنها در سیاست ایستادگی و اصراری جوانگرایانه میورزید، از خطر و تهدید جریانی به اسم دین ولایی و مکتب به ظاهر انتظار و ظاهر دروغین جدایی دین از سیاست و به واقع، وفاق دین با قدرت و ثروت پرده برگشود که با ترویج آیینها و مناسکگرایی بیمحتوای و فرهنگسوز و با شگردهای تشکیلاتی و شیوههای پنهانکارانه و سالوسورزانه و نخبهگرایانه خود، کالای تقلبی و سکه جعلی ستیز کور و فرقهای مبارزه دائمی با مارکسیستها، شریعتیها و اهل تسنن و … و تهیج نزاعهای حیدر نعمتی را به نام درد و رنج و مسائل مردم ضرب میکنند و ایدئولوژی فرسوده و متحجرانه خود را به نام دین و اسلام اصیل بر سریر قدرت مینشانند و سرمایههای مادی و معنوی کشور را به باد فنا میدهند و همچنان خود را قهرمان دینی برای تمامی فصول میخوانند.
امام، البته با تفسیر خاص و یگانهاش از متون اسلامی و شیعی و باور به زمانمند و مکانمند بودن احکام، درد زندگی مردم را داشت و حتی نگران گران شدن سیگار سیگارهای محروم و مستضعف بود، چه رسد به آب و نان و مسکن مردم. نهاد تشخیص مصلحت را برپا کرد تا شورایی از مقاماتِ دردآشنای زندگی مردم، راه تفسیر احکام به نفع مصالح و گرهگشایی مسائل مردم بر مبنای مقتضیات زمانه را بازگشایند. اما این مصلحت در پیچوخمها و گردنههای رخدادها به مصلحت نظام و نگرش سلیقهای سیاستوزران تفسیر شد. روند سیاستها و راهبردهای منهای مردم نشان داد که نگرانهای امام چقدر ژرفا داشته و دوراندیشانه بوده است.
روز ۲۲ بهمن برای بسیاری از سیاستوزران صدیق و دردآشنا و مبارز و ایثارگر، روز تجدید خاطره است. اما نه فقط خاطره جدایی و گسست و زمانه از دست رفته، بلکه خاطره روز و زمانهای که هنوز هم جوهره متن آن، به دور از حاشیهها و پیرایههایی که بر آن بستهاند، میتواند گرهگشا باشد، اما نه در تکرار مواضع و تقلید کلیشهای و قشرنگرانه رخدادهای دهة نخست انقلاب و منقلب کردن آن به آیین و مناسک، بلکه تجدید یاد و عهدی است از زمانهای که مردم به خیابانها آمدند تا از حق چپاول شدة تاریخی، جفای نهادی شده در نظام اداری، ستم فساد و ظلم غارت ثروت ملی درباریان و حلقههای مرتبط با دربار و بیدادی اجتماعی و فرهنگی خود دفاع میکردند و این ایام یوم الله خوانده شد. تجدبد خاطره آن زمانه و حالی است که مردم در خیابانهای شهر آفریدند و از جنس همدلی و همزبانی و همدردی مشترک بود. اما امروز در شهرهای سرد و خانههای فسرده ناشی از تندباد زمستان سخت فقر و بیعدالتی و بیخردی تنها دستاوردشان از زندگی شرافتمندانه و عادلانه و خردمندانه و در یک کلام انسانی، به مدیریت فقر منتهی شده است.
یاد باد یاد آن ایام همدلی و همنفسی و همدردی که منِ شهروند با تویِ دولتمرد بر سر یک سفره بودیم.»
source