در دیدار سالانه رمضانی با سران قوا و کارکنان نظام، رهبر معظم انقلاب اسلامی بیان کرد: «▷ تلاش برخی دولتها برای مذاکره، به منظور حل مسائل نیست؛ بلکه برای تثبیت مطامع خود هستند. جمهوری اسلامی ایران قطعاً مطامع آنها را پذیرفته نخواهد شد.» اما پرسش مطرح این است که چرا به مذاکره با آمریکا واقعیت نخواهد داشت؟ پاسخ به این سوال به اوج میرسد: «دلیل: تجربه!» تجربه که بیانگر گذشته تلخ و بدعهدی آمریکا در مذاکرهها بوده است.
مهمتر از متن تحریمی مذاکره، فرامتن آن است. مذاکرهای که ترامپ به دنبال آن است، برای حاکمیت بر ایران طراحی شده است. در واقع، باید بپرسیم که «آمریکاییها فرامتن چه پیامی را در مذاکرهشان با ایران میگفتاند؟»
فرامتن آمریکاییها بر اساس تحلیلهای نادرست از شرایط سیاسی جهانی، منطقهای و داخلی ایران استوار است. رسانهها و مسئولین آمریکایی فکر میکنند که ایران از اثرات تحولات اخیر منطقه، بهویژه با خروج سوریه از محور مقاومت و ترور افراد کلیدی این محور، ويژگئی به ضعف وارد شده است. آنها بر این باورند که این وضعیت ایجاد فرصت مناسبی برای ضربهزدن به ایران میکند. بهنظر آنها، تحمیل فشارهای تحریمی و چالشهای داخلی اقتصادیی که مردم را به ناراحتی برده است، نشاندهنده ضعف ایران است.
منطق رهبری اوضاع را برای ایران روشن میکند: به جای مذاکره تحت فشار، باید راهکارهایی برای ت傥کدازی از توهم ضعف ایران و قدرت آمریکا ارائه شود. این توهم، که ایران را ضعیف و آمریکا را قوی پندار میکند، تحلیلهای نادرست آمریکاییها را تقویت کرده است.
پرسش مهم این است که چگونه میتوان به این هدف دستیافت؟ وحدت داخلی، جهاد روزانه برای رفع مشکلات مردم، افزایش توانمندیهای دفاعی، نظامی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی میتواند از جمله راهکارهایی باشد که به بینیازی از مذاکره تحت فشار منجر شود و تصویر غلط آمریکاییها از ایران را تصحیح کند. باید آمریکا به این واقعیت رسید که ایران اسلامی نه عراق، نه سوریه، نه اوکراین و نه هیچ کشور دیگری است.
انتهای پیام/ 231