محمدرضا شاه پس از شادباش گفتن نوروز باستانی در سال ۱۳۵۵، با نوید سالی پرثمرتر از ۱۳۵۴، یادآوری کرد که رشد اقتصادی ایران که سالهاست از همه کشورهای جهان بالاتر است، همچنان ادامه خواهد یافت.
او گفت که انتظار دارد، مردم ایران در سال جدید کار و کوشش بیشتری و بهتری برای ترقی کشور داشته باشند و وحدت خودشان را حفظ کنند.
یکسال بعد، او در پیامی طولانیتر، با ذکر پشت سرگذاشتن سالی موفقیتآمیز از نظر سازندگی و پیشرفت، از رقم زدن شاهکار در تاریخ ایران و جهان سخن گفت و دوباره از همه مردم خواست که بیشتر کار کنند و همزمان روحیه میهنپرستی و فضیلتهای اخلاقی و معنویشان را بالا ببرند.
در نوروز ۱۳۵۷ هم او پس از شادباش فرارسیدن نوروز باستانی، از اعتماد روزافزون به آیندهای درخشان سخن گفت و تنها شرط رسیدن به دوران زرین تمدن بزرگ را همت، ایمان و پشتکار لازم دانست.
محمدرضا شاه در پیام نوروزی سال ۱۳۵۷ اذعان کرد که کشور در عرصه اقتصادی با مشکلاتی مواجه شده ولی آنها را ناشی از تبعات توسعه سریع دانست که قابل پیشبینی و انتظار بوده است. او همچنین تاکید کرد که سوء استفاده برخی افراد از آزادیهای موجود در کشور محکوم به شکست خواهد بود.
او همچون دو سال قبل از مردم خواست که برای پیشرفت کشور بیشتر کار کنند و وعده داد که با همراهی آنها معضل گرانیفروشیها رفع شود.
هویدا هم به عنوان نخست وزیر در پیام نوروزی سال ۱۳۵۵ از لزوم برداشتن گامهای سریعتر برای رسیدن به روزهای درخشان گفت و در نوروز سال ۱۳۵۶، از مردم خواست که از بروز تنگناها و مشکلات ترس به دلشان راه ندهند.
جمشید آموزگار، نخست وزیر وقت اما در سال ۱۳۵۷ تاکید کرد که پیشرفت و پیروزی ایران پرهیز ناپذیر است و حتی پررنگتر از شاه نوید فرداهای شکوهمند داد و کلامی از مشکلات مردم و کشور نگفت و عوضش از فرماندهی داهیانه شاهنشاه تعریف و تمجید کرد.
روزنامه اطلاعات از تعدادی از وزرای کابینه هویدا سوال کرده بود که نوروز ۵۶ به کجا سفر میکنند، خود هویدا، وزیر علوم، وزیر راه و وزیر بازرگانی گفته بودند که تهران میماند. مجیدی، رئیس سازمان برنامه بودجه، وزیر آموزش و پرورش و وزیر بهداشت گفته بودند که به سفر خارجی میروند. وزیر مسکن هم قرار بود سفر برود شمال کشور.
اما با رسیدن به روزهای پایانی سال ۱۳۵۶، روزنامه اطلاعات گزارشی منتشر کرد که نوشته بود، میلیونها زن ایرانی امسال گرانترین سفره هفتسین را تدارک میبینند. خانمها هنگام خرید دست و دلشان میلرزد. قیمت سیر که تا یک ماه پیش ۱۸ تا ۲۲ تومان بوده، شده بود ۳۵ تومان و ظاهرا سپند، سنجد و سماق گران و سمنو هم نایاب شده بود. قیمت بستههای کوچک و تزئینی هفتسین آماده هم شده بود ۶ تومان.
البته امسال هم رسانهها تیتر زدند که قیمت هفتسین نجومی شد و شیرینی ۵۰ درصد و شکلات ۷۰ درصد گران شده است. اقتصادآنلاین گزارش داده که خرید یک پک هفتسین معمولی حدود یک میلیون تومان هزینه روی دست خانوارها میگذارد. قیمت اقلام مورد استفاده در هفتسین نسبت به سال گذشته با رشد ۵۰ تا ۱۰۰ درصدی مواجه شده است. تجارتنیوز هم نوشته که هزینه پخت سبزی پلو با ماهی شب عید میلیونی شد!
اما فشار گرانی بر گروهی یک طرف و ولخرجی عدهای دیگر یک طرف. در همان روزها که نوشته بودند که دست و دل مردم موقع خریدهای نوروزی میلرزد، گزارشی منتشر شد که نشان میداد، ۱۰ تا ۲۰ هزار ایرانی نوروز ۱۳۵۷ عازم لندن و همین تعداد هم عازم شهرهای فرانسه و ایتالیا بودند. سرمایهدارهای ایرانی قرار بود در ضیافت شام نوروزی در لندن شرکت کنند که هزینه آن ۳ تا ۴ هزار پوند بود یعنی حدود ۵۴ هزارتومان، آن هم در شرایطی که همان زمان با ۵۲۲ هزارتومان میشد در لندن آپارتمان سه خوابه نوساز خرید.
اما سطح فشار تورمی که مردم متحمل شده بودند با این روزها تفاوت داشت. روزنامه دولت در اسفند سال ۱۳۵۶ اعتراف کرده بود که قیمتها نسبت به سال ۱۳۵۳ افزایش فاحش دارند. مطابق نموداری روزنامه رستاخیز، ارگان رسمی حزب حاکم در روزهای پایانی سال ۱۳۵۶ منتشر کرد، متوسط قیمت عمدهفروشی کالاها در فاصله سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ نزدیک به ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده بود، نرخی که تقریبا ۶ سالی است که سالانه تجربه میشود.
هر چند که یکی، دو سال قبل از انقلاب، گرانیها پدر و مادرها را آزار میداد ولی اوضاع داشت به کام بچهها میشد. اسفند سال ۱۳۵۶ کارزاری علیه تکالیف نوروزی دانشآموزان به راه افتاد و والدین در گفتگو با رسانهها گلایه کردند که تکالیف سنگین، نوروز را به کام بچهها تلخ کرده است. خواست آنها یک سال بعد اجابت شد و وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد که در نوروز ۱۳۵۷ دانشآموزان تکلیف نوروزی نخواهند داشت تا هر چه بیشتر از تعطیلات لذت ببرند.
فقط همین نبود، وزیر آموزش و پرورش پیش از این که برای گذراندن تعطیلات نوروز عازم سفر خارجی شود، در گفتگو با رسانهها اعلام کرد که دولت در سال ۱۳۵۷، طرح جایگزینی امتحانات نهایی را به جای کنکور ورود به دانشگاهها تهیه خواهد کرد تا کنکور حذف شود.
خوشیهای دم انقلاب برای دانشآموزان چندان دوام نیاورد و آنها به زودی گرفتار پیکهای نوروزی شدند و حذف کنکور هم هنوز که هنوز است، عملی به نظر نمیرسد.
البته امسال وزارت آموزش و پرورش مثل اسفند ۱۳۵۶ اعلام کرده که پیک نوروزی توزیع نمیشود ولی از بچهها خواسته که کارهای هنری بکنند و شعر و داستان بخوانند. در مورد کنکور هم دولت به حذف دروس عمومی و تاثیر معدل اکتفا کرده است.
اما خواستههای بچهها در عید فقط به توقیف پیک نوروزی ختم نمیشود. آنها انتظار دارند که از بزرگترهها عیدی بگیرند. روزنامه رستاخیز در روزهای پایانی سال ۱۳۵۶، گزارشی منتشر کرد با این عنوان که «هر چه دم دستتان بود به بچهها عیدی ندهید»
در این گزارش آمده بود که پدر و مادرها در سالهای اخیر با دادن پول و اسکناس نو به عنوان عیدی به بچههایشان بیش از پیش مخالف شدهاند و همین مخالفت، پیدا کردن عیدی و کادوی مناسب برای بچهها را دشوار کرده است. ظاهرا گروهی به سراغ خرید اسباب بازی و بازی «ایروپولی» رفته بودند و گروهی کتاب کودک میخریدند که در گزارش تاکید شده بود که مراقب باشید کتابها مناسب کودکان باشد.
همچنین، اشاره شده بود که برخی دفترچه حساب پسانداز به بچهها عیدی میدهند ولی یک روانپزشک در گفتگو با رستاخیز گفته بود که این کار تشویق بچهها به مالپرستی است و آنها تشویق میکند که در بزرگسالی دلال و بسازبفروش شوند. آقای شامخی گفته که اینطوری نباید انتظار جامعه پاک و با فرهنگی داشته باشیم.
اما گذشته از عیدی دادن و عیدی گرفتن اسکناسهای نو و تانخورده که در حال منسوخ شدن است، روتینهای دیگری هم یکی دو سال قبل از انقلاب بود که با وقوع انقلاب ور افتاد.
یکی از همین روتینها، برنامههای نوروزی تلویزیون با اجرای پرویز قریبافشار بود که گاهی نظارت ادبی آن را نادر نادرپور بر عهده داشت. دیگری، ویژه برنامه نوروزی پنجرهها بود که با مشارکت حدود ۲۰ خواننده و هنرمند تهیه و پخش میشد.
کنسرت سال هم با اجرای داریوش، ابی و شهرام شبپره در هتل آریا شرایتون برپا بود. کابارهها باکارا و ونک هم با هنرنمایی هایده، گوگوش، مهستی و شاهرخ و شماعیزاده برنامه نوروزی داشتند. کاباره شکوفهنو هم در اسفند ۱۳۵۶ از نورمن ویزدوم کمدین مطرح انگلیسی را دعوت کرده بود تا شبهای شادو پرخندهای را برای مردم رقم بزند.
اما این سبک از برنامهها و شبهای نوروزی بدل به روتین زندگی آن دوران شده بود با وقوع انقلاب به پایان رسید.
روتینهای دیگری هم بود. مثلا از فروردین سال ۱۳۵۶ دولت با هدف صرفهجویی نیم کیلووات ساعت برق در هر شبانه روز، جلو کشیدن ساعت در بهار و تابستان و عقبکشیدن آن در پاییز و زمستان را آغاز کرد تا بر مشکل کمبود برق فائق آید. البته در اسفند سال ۱۳۵۷ وزیر نیرو اعلام کرد که تولید برق چنان بالا رفته که در صورت عدم تغییر ساعت نیز مشکل کمبود برق پیش نخواهد آمد ولی تغییر ساعت در نوروز ۱۳۵۷ هم برای دومین سال اجرا شد تا روتین جدیدی بر زندگی مردم حاکم شود.
چند سال پس از انقلاب هم اجرای این برنامه دوباره شروع شد ولی دو سال پیش مجلس شورای اسلامی با ادامه اجرای آن مخالفت کرد و این روزها باز زمزمه تلاش دولت برای اجرای دوباره آن با هدف کاهش کسری تولید برق به گوش میرسد.
قیمت بنزین هم در سالهای پایانی حکومت پهلوی، بلافاصله پس از پایان تعطیلات رسمی نوروز بالا میرفت که آخرین بار در ۷ فروردین ۱۳۵۷هر لیتر بنزین ۲ ریال بالا رفت و به ۱ تومان رسید.
یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید
اما این روزها که به گفته مسعود پزشکیان، ایران با انواع ناترازیها از بنزین گرفته تا برق یا همان اصطلاح رنگ شده کسری مواجه شده، دولت همچنان از برقراری روتینی برای رفع آنها طفره میرود شاید هم میترسد.
source