گروه ورزشی: حدود ده دقیقه پس از شروع مسابقه بین تیم ملی ایران و امارات در ورزشگاه آزادی، ناگهان یکی از نورافکنهای اصلی خاموش شد. حالا شاید فکر کنید این فقط یک مشکل ساده فنی است، اما در واقعیت، این اتفاق نشاندهنده یک بحران عمیقتر در مدیریت فوتبال کشور است؛ بحرانی که صورت فوتبال ایران را در حوزه بینالمللی مخدوش میکند و مجدداً نگاهها را به سمت ناکارآمدیهای ریاست فدراسیون فوتبال و مهدی تاج میکشاند.
گزارشگران پایگاه خبری بولتن نیوز، ورزشگاه آزادی، با قدمت بیش از نیم قرن، همچنان به عنوان یکی از نمادهای مهم فوتبال ایران شناخته میشود. این ورزشگاه در طول این سالها تعدادی مرمتهای جزئی داشته، اما هیچگاه بازسازی کاملی انجام نشده است. در این میان، در نواحی مختلف ایران، ورزشگاههایی مدرن و استاندارد ساخته شدهاند که میتوانند راحتتر میزبان مسابقات مهم ملی باشند. با این حال، تصمیمگیران فوتبال ایران بهطور مداوم از آزادی برای میزبانی مسابقات اولویت میدهند، با وجود مشکلات فنی که بارها معلوم شدهاند.
در واقع، خاموش شدن نورافکن در بازی ایران و امارات شگفتآور نبود. برخی از ثبتشدهها نشان میدهد که همین چند ماه پیش، هنگام آمادهسازی ورزشگاه آزادی برای میزبانی مسابقات بینالمللی، نقصهای فنی و ساختاری زیادی در این مجموعه وجود داشت. از چمن کیفیت پایین و سیستمهای تهویه ناکارآمد گرفته تا مشکلات اساسی در تأسیسات برق و روشنایی. با این وجود، مدیریت فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش صرفاً اقدامات کوتاهمدت را انجام دادند و مسائل بنیادی را حل نکردند.
فوتبال یکی از نادرین زمینهها است که ایران میتواند نام مشهوری در سطح استانداردهای بینالمللی پیدا کند. اما تصویر این کشور در چنین رویدادهایی بهخاطر همین مشکلات مصدوم میشود. هرچه مسائل اداری و تکنیکی بیشتر تکرار شوند، میتوانند حتی فرصتهای آینده برای میزبانی رویدادهای رسمی را به خطر بیاندازند.
مدیریت فدراسیون فوتبال ایران در زمان ریاست مهدی تاج متعدد بار با انتقادات خjuan برخورد کرده است. از قراردادهای بیش از حد گران مربیان خارجی گرفته تا بحرانهای مالی و مشکلات در حفظ زیرساختهای فنی، همهی اینها نشاندهنده عدم کارآمدی مدیریت او هستند. حالا، خاموش شدن نورافکنهای ورزشگاه آزادی فقط یک نشانه دیگر از این ضعف مدیریتی است. این خاموشی در حضور هزاران نفر مخاطب و میلیونها بیننده تلویزیونی ایفای نقش کرده است.
اگرچه مشکلات ورزشگاه آزادی همچنان در حال تکرار هستند، اما ایران دارای ورزشگاههای استاندارد و مدرن دیگری نظیر نقش جهان اصفهان، پارس شیراز و یادگار امام تبریز است که میتوانند به میزبانی مسابقات ملی کمک کنند. اما فدراسیون فوتبال صرف بر احتفاظ بالقوه با وضعیت کنونی ورزشگاه آزادی تمرکز میکند.
مشکل اصلی فوتبال ایران فراتر از یک نورافکن خاموش است؛ بلکه تفکری است که آماده نیست عبور از گذشته کند و به آینده نگاه کند. تا زمانی که تصمیمگیران فوتبال ایران آماده نباشند تغییر مسیر خود را در انتخاب بهترین ورزشگاهها برای میزبانی مسابقات ملی انجام دهند، این بحرانها مدام خواهند ادامه یافت. آیا حال테ای نیست که برای حفظ جایگاه بینالمللی فوتبال ایران، تغییرات جدی در زیرساختها و مدیریت مورد نیاز است؟