**تاریخ انتشار: ۲۶ مارس ۲۰۲۵ – ۱۸:۰۰ +۱ گرینویچ • بهروزرسانی شده در: ۱۹:۰۳**
تیم ملی فوتبال ایران برای هفتمین بار موفق به راهیابی به جام جهانی فوتبال شد. اما این بار، برخلاف ادوار قبلی، این دستآورد توجه کمتری در برخی از ایرانیان پیدا کرد و جشنهای خیابانی و شادیهای مردمی خرد شد. چرا؟
در سال ۱۳۷۶، وقتی تیم ملی فوتبال ایران پس از ۲۰ سال در مسابقه ملبورن، با تساوی مقابل استرالیا، راهی جام جهانی شد، جمعیت ایران با شادی بسیار خیابانها را فتح کرد. اما این احساس شور و شوق در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته است. به نظر میرسد که صعود نسل جدید تیم ملی، کمترین شور را در جامعهای که با مشکلات بسیاری روبرو است، ایجاد کرده است.
**۱ – صعود به جام جهانی ۴۸ تیمی هم دستآورد است؟**
با تصمیم فیفا، در جام جهانی ۲۰۲۶ که با همکاری سه کشور ایالات متحده، کانادا و مکزیک برگزار میشود، برای نخستینبار ۴۸ کشور حضور خواهند داشت. این بدان معناست که ۱۶ تیم دیگر نیز به این فستیوال جهانی فوتبال راه یافته و کشورهایی مثل ازبکستان و اردن شانس خوبی برای صعود به جام جهانی پیدا کردهاند. به این ترتیب، روند صعود به جام جهانی کمتر رقابتی شده است.
**۲ – دیگر صرف راهیابی به جام جهانی کسی را راضی نمیکند**
با تساوی مقابل ازبکستان، تیم ملی ایران برای چهارمین دوره متوالی به جام جهانی راه یافته است. اما در تمام دورههای قبلی، تیم ملی همیشه پس از دور گروهی به خانه بازگشته است. حالا مردم به دستآوردی که تاکنون به دست نیامده است فکر میکنند، و آنهم صعود از مرحله گروهی. راهیابی متوالی به جام جهانی باعث شده مردم به حضور تیم ملی در این رقابتها عادت کنند و صرف حضور بدون صعود یک ناکامی به شمار آید.
**۳ – نسلی که چندان دوستداشتنی نیستند**
در جام جهانی ۱۹۹۸، نسلی جوان و با استعداد تیم ملی را به جام جهانی راهی کرد که محبوب و مورد علاقه بودند. اما این احساس برای نسل کنونی تیم ملی کمتر صدق میکند. به ویژه با توجه به رفتار بازیکنان در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، که همزمان با اعتراضات مردمی در جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود، جامعه ایران احساس همبستگی کمتری با این نسل تیم ملی داشته است. بازیکنان تیم ملی همچنین پس از پیروزی مقابل ولز، هیچ اثری از همدردی با مردمی که در خیابانها عزیزان خود را از دست دادهاند، نشان ندادند.
**۴ – مربی که مقبول جامعه نیست**
یکی از دلایل عدم اقبال عمومی به تیم ملی کنونی، حضور امیر قلعهنویی بر روی نیمکت است که مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است. او به عنوان یک مربی سنتی در فوتبال ایران ارزیابی میشود که با علم روز فوتبال چندان آشنا نیست. عملکرد او نیز نشان داده که تیم او ثباتی کافی ندارد. همچنین، او در برابر انتقادات برخورد تندی داشته و منتقدان خود را به نداشتن انصاف متهم کرده است.
**۵ – دیگر کسی حوصله فوتبال ندارد**
در شرایطی که اقتصاد کشور در وضعیت بسیار ناامنی قرار گرفته و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را تحت فشار قرار داده، سخت است جامعه را با صعود تیم ملی به جام جهانی سر ذوق آورد. این شرایط باعث شده شور و شوق عمومی نسبت به تیم ملی فوتبال بسیار کاهش یابد.
**۶ – رو شدن بازی حکومت با فوتبالشویی برای جامعه**
در سالهای اخیر، مقامهای جمهوری اسلامی سعی کردهاند با استفاده از دستآوردهای ورزشی، به ویژه فوتبال، نارضایتیهای جامعه را جذب کنند. این امر بهویژه در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر آشکار شد، که حکومت تلاش کرد علیرغم اعتراضات مردمی، فضای عمومی را به سمت حکومت تغییر دهد. علاوه بر این، سیاستهای پاداش و پرداخت مالی به بازیکنان نیز در جهت همین اهداف سیاسی بوده است.