دیشب وقتی بساط تحصن 6-7 نفره جلوی مجلس برداشته شد، آن مجموعة نمایندگانی که در مورد اجرای قانون حجاب صدای بلندی داشتند، کجا بودند؟ محمدرضا مهاجری در خبرآنلاین می‌نویسد: آنها یا در سفر بودند یا در منزل آرام می‌گذراندند، احتمالاً سریال‌ها را دنبال می‌کردند یا عکس و فیلم در گوشی‌های خود می‌درختاند.

در حالی که این کودکان کوچک که در برابر مجلس توسط نیروهای امنیتی جمع و جور شدند، از مقاصد آن‌ها آگاهی نداشتند. متوجه نبودند که مهلت آن‌ها تمام شده و باید باسایق تعطیلات نوروز را به سر ببرند. بعضی از جمع مردم نیز حمایت‌گر متحصنین می‌شدند و به ماموران پلیس حمله می‌کردند. همچونین، بازیگران و دوکان‌داران جزئی که از آدم‌ها به صورت ابزاری استفاده می‌کنند، به مکان حضور نداشتند.

آیا تحصن‌کنندگان در هیچ لحظه به خود پرسیده‌اند که حضور محدودشان اصلاً برای دشمن حجاب پیامی رسانده است؟ آیا با این قانونی که بسیاری از محجبه‌ها آن را می‌پذیرند، باعث ایجاد انشقاق در جامعه نمی‌شود؟ بگذارید نداشته باشیم که منظور از این قانون، دشمنان است، اما با این حجم از بی‌دانی و نادانم‌کاری، ممکن است آن‌ها تا چه حد ثروتمند باشند؟

اگر ترویج بی‌حجابی را به تهاجم فرهنگی منسوب کنیم، آیا استفاده از نیرو برای ترویج حجاب می‌تواند مؤثر باشد؟ آیا باور و فرهنگ می‌توانند آماده قبول توسط جامعه باشند اگر از طریق وظیفه‌گری تعریف شده باشند؟

وضع حجاب در جامعه خوب نیست، و این خوب است که اعتراف شود. اما با این قانون، وضعیت اگر بدتر نشود، بهتر هم نخواهد شد.

در نهایت، این نوشته را با یادآوری قسمتی از تاریخ کامل می‌کنیم. دوران اوایل دههٔ 1960 و به بعد در دههٔ 1970، افرادی به این بازی‌ها وارد شدند. آن‌ها کتاب‌های چاپ‌شده را جمع‌آوری می‌کردند، پوستر فیلم‌ها را از سینماها پایین می‌کشیدند، به سخنرانی‌ها حمله می‌کردند و حتی در مoker جلوی خانه‌های دینی شناخته‌شده فریاد می‌زدند. این افراد اکنون با تأسف به روزگار دیشب می‌خندند، و احتمالاً در آینده نیز خواهند شناخت که چطور وارد این وضعیت شدند و چه قدر از عمر عمر شدیدشان از آن سرچشمه مشتق شده است.

توسط jahankhabari.ir