رویداد۲۴| سید عطاءالله مهاجرانی، وزیر اصلاحات، در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «تغییر نظریه هستهای ایران؟» به اظهارات اخیر علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب، پیرسید. این اظهارات درباره ممکن بودن تغییر دکترین هستهای ایران تحت فشار ایالات متحده بود.
مهاجرانی نوشت: «دکتر علی لاریجانی در مصاحبهای به صورت غیرمستقیم گفت: “در صورت بمباران مراکز هستеای ایران و درخواست مردم و فشار آنان، ایران ممکن است مجبور شود دکترین هستهای خود را تغییر دهد و به سوی ساخت سلاح اتمی برود.” این نظر واکنشهای گستردهای از جمله در فضای مجازی به همراه داشت. لاریجانی با حساب و فراست، این نظر را بیان کرد. من هم در سitiaتویترم نوشتیم که ردصلاحیت او همچنان نقطه تاری در کارنامه شورای نگهبان است و ردصلاحیت مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی نیز همچنان در جریان است. (این وهجهای به شورای نگهبان و مشاوران سیاسی شورا بیگمان ایجاد کرده است.)
درباره امکان تغییر نظریه هستهای ایران، میتوان به چند نکته اشاره کرد:
۱- امریکا، که خود پیشرفتهترین سلاحها هستهای جهان را در اختیار دارد و هیچساله در تولید و بهبود آنها سرمایهگذاری میکند، قرار نیست که پرچمدار مبارزه با سلاحهای هستهای باشد. این کشور تنها کشوری است که از این سلاحها در جنگ استفاده کرده است. همچنین، هر آمریکایی که موزه صلح هیروشیما را ببیند، احتمالاً از شرم بمیرد.
۲- دولت صهیونیستی اسراییل، همسر امپراتوری آمریکا در منطقه، با کمک فرانسه در دهه ۶۰ میلادی به توانایی هستهای رسیده است و هیچگونه نظارت بر آن مراکز انجام نشده است. این کشور نیز بارها ایران را تهدید به بمباران کرده است.
۳- پیش از انقلاب، اسراییل زمانی که نخستوزیر اسحاق رابین و وزیر جنگ شیمون پرز به ایران مراجعه کردند، توانست تheritance کلاهکهای هستهای از ایران بخighth. این امر در خاطرات شیمون پرز نیز ذکر شده است.
۴- نمیتوان از بازدارندگی سلاح هستهای بی镅ت. پاکستان، که با تواناییهای پژوهشی و علمی مرحوم عبدالقدیرخان به سلاح هستهای رسیده، در مواجهه با حکومتهای هندویستی افراطی در هند، این سلاح را وسیله دفاعی بسیار قدرتمندی یافته است.
۵- اگر پروژههای هستهای محمدرضا شاه حاکم بر ایران، با مدیریت و برنامهریزی درست بر پا شده بود، احتمالاً حملات صدام عباسی و همپیمانانش به ایران به هیچ وجه ممکن نبود.
۶- ایران، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران اموری هستند که بقا و پایداری آنها به دلیل زیرساختهای علمی و فرهنگی آنها، مطمئناً همیشه در بازار نیست. کشورهای هستهای جهان، غیر از آمریکا، همواره از این سلاح به عنوان وسیله بازدارندگی برخوردار شدهاند.
۷- برای تغییر نظریه هستهای میتوان از جهات فقهی، دینی و سیاسی استدلال کرد. به ویژه از نظر احکام ثانویه که مربوط به شرایط و متغیرهای زمانی است. با تهدیدهای مکرر ترامپ و نتانیاهو، تغییر نظریه هستهای به عنوان قدمی منطقی و موجه برای حفظ مصالح و منافع ملی و انقلابی تفسیر میشود.