به گزارش کیان آنلاین، زنان در بازارهای مالی ایران با موانع ساختاری و کلیشه های فرهنگی مواجهاند. هرچند تعداد زیادی از زنان در اقتصاد کشور فعالاند، اما سهم آنها در تصمیمگیریهای کلان مالی و بازارهای سرمایه بهواسطه دیدگاههای سنتی، هنوز محدود است.
حضور زنان در بازارهای مالی ایران با چالش ها و موانع خاص خود همراه است. در حالی که تعداد قابل توجهی از زنان ایرانی در بخشهای مختلف اقتصادی مشغول به کار هستند، اما ورود آنها به بازارهای مالی و تصمیمگیری های کلیدی اقتصادی هنوز با موانع جنسیتی متعددی روبرو است. در این میان، کلیشه های جنسیتی نقش مهمی در محدود کردن نقش و مشارکت زنان در این حوزه دارند. در ادامه به بررسی این موضوع از دو منظر واقعیت های موجود و کلیشه های جنسیتی خواهیم پرداخت.
۱. واقعیت های زنان در بازارهای مالی ایران
الف) حضور کم رنگ در سطوح بالا
با وجود اینکه زنان در بسیاری از مشاغل مرتبط با بازارهای مالی مشغول به فعالیت هستند، اما حضور آنها در سطوح مدیریتی، تصمیمگیری و هدایت سازمانها یا نهادهای مالی محدود است. در بسیاری از مؤسسات مالی، زنان در نقشهای کماهمیتتر و پایینتر از مردان قرار دارند.
واقعیت: طبق آمارها، درصد کمی از زنان بهعنوان مدیرعامل یا اعضای هیئتمدیره در شرکتهای بزرگ مالی یا بانکها فعالیت میکنند. این نشاندهنده محدودیتهای اجتماعی و ساختاری است که مانع از ارتقاء شغلی زنان در این حوزه میشود.
ب) تحصیلات و تجربههای تخصصی
بسیاری از زنان ایرانی در زمینههای اقتصادی و مالی تحصیلات عالی دارند و حتی در دورههای آموزشی بینالمللی نیز شرکت میکنند. این افراد معمولاً با تخصصهای مالی، حسابداری، تحلیل بازار و مدیریت سرمایه آشنا هستند.
واقعیت: حضور زنان در رشتههای تحصیلی مرتبط با اقتصاد و مالی به طور قابل توجهی در حال افزایش است، اما در عمل هنوز فرصتهای کمی برای بهکارگیری آنها در موقعیتهای مدیریتی و اجرایی وجود دارد.
ج) پیشرفت های محدود در شرکت های خصوصی
در بخش خصوصی، بهویژه در استارتاپها و شرکتهای نوآورانه، زنان فرصتهای بیشتری برای حضور در نقشهای کلیدی دارند. این فضا به زنان اجازه میدهد تا ایدههای نوآورانه خود را پیادهسازی کنند و حتی جذب سرمایهگذاری از طریق پلتفرمهای تأمین مالی جمعی یا سایر ساختارها را تجربه کنند.
واقعیت: برخلاف بخش دولتی، در بخش خصوصی و استارتاپها زنان به عنوان بنیانگذار و مدیرعامل در حال درخشیدن هستند. برخی از استارتاپهای موفق ایرانی توسط زنان راهاندازی شدهاند.
۲. کلیشه های جنسیتی و موانع فرهنگی
الف) تصور عدم توانایی زنان در تصمیمگیری های مالی
یکی از کلیشه های رایج این است که زنان به طور ذاتی توانایی مدیریت و تصمیمگیری های پیچیده مالی را ندارند. این دیدگاه غالباً به دلیل فرهنگ اجتماعی و نقش های سنتی زنان در خانه و خانواده شکل گرفته است.
کلیشه: بسیاری از زنان بهدلیل فشارهای اجتماعی مجبورند نقشهایی را ایفا کنند که از آنها انتظار میرود در خانه و خانواده بمانند و در نقشهای اقتصادی فعال نباشند.
ب) محدودیت های اجتماعی و فرهنگی
فرهنگ سنتی ایران ممکن است همچنان مانعی برای حضور فعال زنان در عرصههای اقتصادی و به ویژه در بازارهای مالی باشد. در برخی مواقع، فشارهای اجتماعی ممکن است از زنان بخواهد که از ورود به برخی مشاغل یا نقشهای اجرایی در بازارهای مالی خودداری کنند.
کلیشه: این نگرشها باعث میشود که بسیاری از زنان نتوانند در تصمیمگیریهای مالی کلیدی یا پلتفرمهای بزرگ مالی فعال شوند.
ج) انتظار از زنان برای ایفای نقش های حمایتی
کلیشه دیگر این است که زنان باید بیشتر در زمینههای پشتیبانی و مشاوره فعالیت کنند و نه در زمینههای تصمیمگیری و مدیریت سرمایهگذاریهای کلان. این نگرش باعث میشود که زنان نتوانند به طور مستقل در نقشهای مهم مالی و اقتصادی عمل کنند.
کلیشه: در بسیاری از شرکتها و مؤسسات مالی، زنان بیشتر در نقشهای دفتری، حسابداری و پشتیبانی مشغول به کار میشوند و مسئولیتهای کلیدی مانند تحلیل بازار یا استراتژیهای سرمایهگذاری به مردان واگذار میشود.
د) عدم اعتماد به زنان در معاملات ریسک پذیر
در برخی موارد، زنان ممکن است به دلیل باورهای جنسیتی و تصوراتی که از تواناییهایشان دارند، در انجام معاملات ریسکپذیر یا سرمایهگذاریهای خطرناک با تردید روبهرو شوند. این مسئله میتواند از فرصتهای سرمایهگذاری بزرگ برای زنان جلوگیری کند.
کلیشه: در بسیاری از موارد، به زنان فرصت کمتری برای ورود به بازارهای پر ریسک یا تأسیس شرکتهای سرمایهگذاری داده میشود.
۳. راهکارها و چشم اندازهای آینده
الف) ترویج آگاهی و آموزشهای تخصصی برای زنان
گسترش آموزشهای تخصصی در زمینههای مالی، سرمایهگذاری و مدیریت ریسک برای زنان میتواند به افزایش حضور آنها در بازارهای مالی کمک کند. این آموزشها باید بهگونهای طراحی شوند که زنان را قادر سازند تا اعتماد به نفس بیشتری برای تصمیمگیریهای مالی داشته باشند.
ب) حمایت های قانونی و دولتی
دولت و سازمانهای ناظر باید به گسترش سیاستهای حمایتی برای افزایش حضور زنان در بازارهای مالی توجه بیشتری داشته باشند. این سیاستها میتوانند شامل مشوقهای مالی، تسهیلات و کاهش موانع برای حضور زنان در سطوح عالی تصمیمگیری در بازارهای مالی باشد.
ج) تغییر فرهنگ و شکستن کلیشه ها
ایجاد تغییرات فرهنگی در جامعه برای پذیرش بهتر زنان در عرصههای اقتصادی و مالی ضروری است. باید فرهنگهای موجود که به نقشهای محدود اجتماعی برای زنان اشاره دارند، به چالش کشیده شوند و فرصتهای برابر برای زنان فراهم شود تا در موقعیتهای مدیریتی و کلیدی قرار گیرند.
نتیجه گیری:
حضور زنان در بازارهای مالی ایران با وجود چالش های متعدد هنوز در حال افزایش است. با این حال، کلیشه های جنسیتی و موانع فرهنگی می توانند مانع از مشارکت کامل زنان در این عرصه شوند. با تغییر در نگرش ها، افزایش آموزشهای تخصصی و تجربه اجرایی در سمتهای اجرایی، میتواند به بهبود وضعیت زنان در بازارهای مالی ایران امیدوار بود و به شکستن محدودیت های موجود کمک کرد. خوشبختانه این روند در دنیا رو به افزایش است و امیدواریم در ایران نیز این روند صعودی باشد.
نویسنده: مونا حاجی علی اصغر (کارشناس ارشد اقتصادی و تامین مالی)
source