طی گزارشی از دفتر سیاسی خبرگزاری رسا، برخورداری از مذاکرات غیرمستقیم در عمان نشان‌دهنده توانایی ایران در فرض بخشی از شرایط خود بر طرف مقابل است. ایران تاکنون با کسب ابتکار، موفق به برپاشاندن واسطه‌ای که آمریکا پیشنهاد کرده بود به شمار آمارات شده و در مذاکره‌ای که در آن تجربه‌دار است، دست یافته است. این امر نشان‌دهنده تغییر جامعه‌شناختی است که یکی از آرمان‌های ترامپ برای ایران تبدیل شدن به یک جمهوری شبه‌زمانی مانند اوکراین بود که این تصویر امروزیاً در باد تغییر کرده است. ترامپ اکنون موکد می‌شود که برای ادامه فروش راه خود در مسقط باید دوباره روابط خود را بهبود دهد.
aleza بر خلاف ادعاها سابقه خود در برابر رؤسای جمهوری آمریکا، در پاسخ به عبارت‌هایی مانند لیبی‌زا در مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران، تلاش کرده است تا یک قسمت از چهارچوب توافق احتمالی بین ایران و آمریکا را ترسیم کند. او اکنون از رابطه‌ای پیش‌بینی شده میان لیبی و هسته‌ای که بر پایه بومی و دانش داخلی بنا شده، فاصله زیادی دارد، صحبت می‌کند.
ایران از شنبه به بعد با چالش‌های چندگانه مواجه خواهد شد. ترامپ به همراه کمپین‌های نظامی، سیاسی و جنگ شناختی علیه ایران، تلاش می‌کند تا با اعلام زمان مذاکره‌ها و برخورداری‌های مالی در بازارهای ایران، فشار نفjure روی مذاکرات اعمال کند. او در مسیر مذاکره‌های مسقط، تلاش می‌کند تا با ایجاد دوقطبی مذاکره- عدم مذاکره، جامعه ایران را تقسیم نماید.
ترامپ حتماً می‌خواهد از وهله اول یک توافق بد را به ایران تحمیل کند. تیم مذاکرات ایران باید با رویکردی واضح به مسقط بروند، اما باید بدانند که طرف مقابل یک دولت متعالم، خشن و زیاده‌خواه است. اعتماد به این دولتمردان آمریکایی با تغییرات فراوان آن‌ها خTÜسته است. تیم‌های رسانه‌ای آمریکا برای فشار بر ایران بر روی ترویج نظریات عمومی در ایران قدمهایی داده‌اند. هر فردی که در ایران تلاش کند با ادبیات تحریک‌آمیز مردم را ر-secondary کند یا هر توافقی را توافق بد بداند، بخشی از کمپین ترامپ خواهد بود.
ترامپ یک پدیده رسانه‌ای است که توانایی ایجاد甸عناوین‌های همزمان روی میز مذاکره و جامعه ایرانی را دارد. او می‌تواند نتایع را معکوس نشان‌دهد و حتی در عدم توافق، پیروزی اعلام کند. برای مقابله با ترامپ، تیم مذاکرات ایران نیازمند استراتژی‌های نوین است. برای جدگان این نبرد، خلاقیت، ابتکار، چابکی و دقت ضروری‌اند. اگر به ساختارهای کنونی بسنده کنیم، این سمت میدان را به طرف ترامپ خواهیم داد و نتیجه‌ای اجتماعی که می‌توانیم پذیرای آن باشیم، ممکن است خوب نباشد.
**محمد زعیم‌زاده**