آگهی

سال ۱۴۰۴ هجری خورشیدی، سال پایان رسمی توافق هسته‌ای ایران موسوم «برنامه راهبردی جامع اقدام مشترک» یا به اختصار «برجام» است.

این توافق در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵) در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ به امضا رسید، ولی از زمان خروج یکجانبه ایالات متحده در روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ یعنی در دوران نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ، عملا در حالت نیمه‌جان قرار گرفت و تا به امروز به همین وضع باقی مانده است.

تلاش‌ها برای احیای برجام یا دستیابی به توافقی «طولانی‌مدت‌ و پایدار» تا کنون به ۳ دلیل عمده به نتیجه نرسیده‌ است؛ فقدان اعتماد متقابل، ادامه سیاست «فشار حداکثری» آمریکا، و بحران‌های ژئوپولیتیکی و منطقه‌ای به‌ویژه اخیرا جنگ غزه.

یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید

با پایان برجام درتاریخ  ۲۶ مهر ۱۴۰۴ (هجدهم اکتبر) یعنی زمانی که قطعنامه سال ۲۰۱۵ سازمان ملل متحد منقضی می‌شود، همان معدود ابزارهای نظارتی و اجرایی باقی‌مانده نیز که هنوز امکان اعمال فشار بر تهران را فراهم می‌کردند، از جمله «مکانیسم ماشه» که هر یک از طرف‌های توافق می‌توانند در شورای امنیت سازمان ملل آن را فعال کنند، از میان خواهند رفت.

احتمال گسترش دامنه برنامه هسته‌ای ایران چقدر است؟

در نبود برجام و همچنین نبود توافق جایگزین، تهران ممکن است تصمیم بگیرد برنامه هسته‌ای خود را بیش از پیش گسترش دهد. این احتمال اکنون بیش از هر زمان دیگری واقعی به نظر می‌رسد، به‌ویژه پس از سالی که توان بازدارندگی ایران به‌شدت تضعیف شده است.

در یک سال گذشته، اعضای محور موسوم به «مقاومت» به رهبری تهران، نظیر حماس و حزب‌الله، در پی درگیری‌های اخیر با اسرائیل تضعیف شده‌اند. همچنین، رژیم بشار اسد در سوریه که از متحدان ایران محسوب می‌شد، سقوط کرده است.

حملات هوایی اسرائیل در ماه‌های آوریل و اکتبر ۲۰۲۴ که سامانه‌های پدافند هوایی ایران را هدف قرار دادند، نشان دادند که خود تهران نیز تا چه اندازه می‌تواند در معرض آسیب‌پذیری باشد.

دولت جدید دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، نیز سطح تنش‌ها را بالاتر برده است. همان‌طور که انتظار می‌رفت، رئیس جمهوری آمریکا در هفته‌های نخست بازگشت به قدرت، دوباره تحریم‌های سیاست «فشار حداکثری» را اعمال کرد. همزمان، اسرائیل در حال رایزنی با دولت آقای ترامپ است تا از حمایت او برای حملات مستقیم به برنامه هسته‌ای ایران برخوردار شود.

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

در چنین شرایطی، جای تعجب نیست که تصمیم‌گیران در ایران اکنون با شدت بیشتری در حال بحث درباره ضرورت تسلیحاتی‌کردن برنامه هسته‌ای کشور هستند؛ هرچند علی خامنه‌ای، رهبر ایران همواره تاکید کرده‌اند که این برنامه ماهیتی صلح‌آمیز خواهد داشت.

مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران که در مرداد ۱۴۰۳ به قدرت رسید، به مردم ایران وعده رفع تحریم‌ها داده و با این کار، تمایل خود را به آغاز مذاکراتی گسترده‌تر با غرب نشان داده است. با وجود وعده‌ها برای مذاکره، ایران در همین حال برنامه هسته‌ای خود را به‌طور قابل‌توجهی پیش برده است.

برخی از سیاست‌گذاران ایرانی نیز اکنون این مسیر را، به عنوان تنها راهی که می‌تواند توان بازدارندگی کشور را در مدت زمانی کوتاه بازیابی کند و نهایتا یک تضمین امنیتی قطعی برای ایران فراهم سازد، بیش از پیش حیاتی می‌دانند.

علاوه بر این، نظارت‌ها و راستی‌آزمایی‌های لازم از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) طی سال‌های گذشته به‌شکل مؤثر برقرار نبوده‌اند. بر اساس گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) ایران تا تاریخ بیستم بهمن ۱۴۰۳ (۸ فوریه ۲۰۲۵)، بیش از ۲۷۴ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد ذخیره کرده است، که نسبت به گزارش سه ماه قبل‌تر از آن، ۹۲.۵ کیلوگرم افزایش یافته است.

این سطح از غنی‌سازی تنها یک گام فنی کوتاه با سطح تسلیحاتی ۹۰ درصد فاصله دارد. همچنین، اندیشکده بریتانیایی چتم‌هاوس در یادداشتی یادآور شده که کل موجودی اورانیوم غنی‌شده ایران اکنون حدودا ۴۰ برابر سقفی است که در چارچوب برجام به آن متعهد شده بود.

آگهی

فرصت‌هایی برای کاهش تنش‌ها همزمان با تهدید به اقدام نظامی

گزارش‌هایی در نوامبر سال گذشته منتشر شد که نشان می‌داد ایلان ماسک با سعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل دیدار کرده است و باعث شد گمانه‌زنی‌هایی درباره احتمال اتخاذ رویکردی منطقی‌تر از سوی ترامپ نسبت به ایران مطرح شود.

این گمانه‌زنی‌ها زمانی دوباره مطرح شد که ترامپ در اواسط ژانویه تصمیم گرفت حمایت‌های امنیتی از مایک پمپئو، وزیر پیشین امور خارجه آمریکا و برایان هوک، فرستاده پیشین ویژه آمریکا در امور ایران که هر دو در دوره اول ریاست جمهوری آقای ترامپ از معماران اصلی سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران بودند را بردارد.

به فیسبوک یورونیوز فارسی بپیوندید 

تا اینکه ترامپ در پنجم مارس (۱۵ اسفند)، نامه‌ای به علی خامنه‌ای، رهبر ایران ارسال کرد که محتوای دقیق آن فاش نشد. دو روز بعد، او در مصاحبه‌ای با شبکه فاکس نیوز اظهار داشت که به ایرانی‌ها نامه نوشته و گفته است که امیدوار است مذاکرات انجام شود، اما همزمان با اعزام بمب‌افکن‌های بی-۲ به جزیره دیه‌گو گارسیا هشدار داد که گزینه نظامی «چیز وحشتناکی خواهد بود.»

آگهی

این بمب‌افکن‌ها به شدت رادارگریز و در ارتفاع بالا پرواز می‌کنند. بنابراین، این بمب‌افکن‌های قادر به هدف قرار دادن چندین هدف با ارزش بالا یا آغاز یک کمپین حملات هوایی وسیع خواهند بود. این بمب‌افکن‌ها می‌توانند با تخریب دفاعات هوایی در یک منطقه خاص، برای هواپیماهای کمتر رادارگریز یک «کریدور هوایی»  ایجاد کنند و امکان حملات هوایی بعدی را برای آن‌ها فراهم کنند.

هرچند ایران برخی از سیستم‌های پدافند هوایی ساخت روسیه، مانند S-۴۰۰را در اختیار دارد، اما هنوز مشخص نیست که آیا این سیستم‌ها در موقعیتی قرار دارند که قادر به شناسایی، ردیابی و هدف قرار دادن بمب‌افکن‌های بی-۲  باشند یا خیر.

در تلاشی برای کاهش تنش‌های لفظی، استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه در مصاحبه‌ای با تاکر کارلسون در یکم فروردین (۲۱ مارس) اظهار داشت که نامه ترامپ به خامنه‌ای یک اولتیماتوم نبوده و هدف او دستیابی به توافق هسته‌ای بوده است. او افزود که گزینه نظامی «جایگزین مناسبی» نخواهد بود.

البته این ابهام همچنان باقی است که آیا این تحولات نشان‌دهنده تغییر در تاکتیک‌ها است یا اینکه تغییرات کلی در استراتژی وجود دارد.

آگهی

ترامپ با وجود تلاش‌های مشاورانش همچنان غیرقابل پیش‌بینی است. اگر وضعیت در خاورمیانه تشدید شود، او ممکن است اظهارات جدیدی بیان کند که سردرگمی بیشتری میان مقامات واشنگتن، تهران و تل‌آویو ایجاد کند. این عدم پیش‌بینی‌پذیری می‌تواند بر روند تصمیم‌گیری‌ها و روابط بین‌المللی تأثیر بگذارد و به پیچیدگی‌های بیشتر وضعیت کنونی بیافزاید.

source

توسط jahankhabari.ir