یورونیوز فارسی در ادامه گفتوگوها در موضوع ممنوعیت آواز زنان در ایران، این بار سراغ صدیقه وسمقی رفته تا ابعاد شرعی و فقهی این ممنوعیت را با این اسلامپژوه بررسی کند.
انتشار این گفتوگو با انتشار کتاب «چرا علیه حجاب شوریدم» خانم وسمقی همزمان شد. کتابی که به گفته او به احتمال زیاد بحثبرانگیز خواهد شد و او حاضر است به سوالات و مسائل مرتبط در این زمینه در گفتوگوی دیگری پاسخگو باشد.
خانم وسمقی همچنین فتوا و دیدگاههای علی خامنهای، رهبر ایران را در بروز محدودیتها برای زنان از جمله آواز خواندن و یا منع نشان دادن تصویر زنان در حال نواختن ساز در تلویزیون موثر میداند چرا که به گفته او «همه چیز در ایران امروز تحت حاکمیت دیدگاههای علی خامنهای است.»
او به آینده ایران امیدوار است. میگوید: «خیلیها فکر نمیکردند در همین جمهوری اسلامی روزی زنان بدون حجاب تردد کنند. تغییرات دیگری نیز در پیش است. مردم باید خودشان را باور کرده و بدانند که محل تغییرند.»
این اسلام پژوه درباره جایگاه قوانین شریعت در زندگی روزمره مردمان ایران نیز میگوید «احکام شریعت نمیتوانتد در زندگی ما کارکرد عقل و قانون را بگیرند.»
به گفته وسمقی «تجربه حکومت دینی اکثریت مردم را به این نتیجه رسانده که دین باید از حکومت جدا باشد.»
وسمقی به رویکرد زنان حوزوی نیز نگاه انتقادی داشته و تاکید میکند «همان بهتر که صدای زنان حوزوی و فقیه خاموش بماند و علیه زنان حرف سخیف نزنند.»
حرام بودن صدای زن از چه اصل فقهی نشات میگیرد؟
در فقه سنتی اسلامی یک قاعده کلی درباره زنان وجود دارد و آن این است که همه چیز برای زنان ممنوع است مگر اینکه خلافش ثابت شود برای مردان برعکس است. این قاعده از سنت میآید، از نگاه کلی که مردان در طول تاریخ نسبت به زن داشتهاند و با همین نگاه تلاش کردند بر زنان محدودیتهایی اعمال کنند.
در قرآن چطور؟ نکتهای درباره منع آواز زنان آمده است؟
ما نه در آیات قرآن چیزی داریم که گفته باشد آوازخوانی برای زنان ممنوع است و برای مردان مجاز است و نه در حدیث.
اما این تفسیر از کجا آمده از همان برداشت سنتی که ابتدا به آن اشاره شد. وقتی نکتهای با سلیقه و فرهنگ فقها جور در نیاید به همین اصل کلی [همه چیز برای زنان ممنوع است] ارجاع داده و این نکته را اضافه میکنند که اگر مفسده داشت، ممنوع و حرام است. و خب در نهایت نتیجه و نظرشان در اغلب اوقات همین است که برای زنان همهچیز مفسده دارد و بنابراین ممنوع است.
پس در اینجا با مقوله سلیقه فقها مواجهیم؟
بله، همینطور است. اکثر فقهیان درباره آوازخوانی زنان این جمله را میگویند که «به شرطی که مفسدهای نداشته باشد». همین جمله یعنی سنگ انداختهاند. یعنی فقیه با سلیقه خودش تشخیص داده که این امر مفسده دراد یا ندارد.
نظر فقهی شما درباره منع آواز زنان چیست؟
در مورد آواز خواندن زنان هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست. فقها نیز نکتهای برای اثبات این سخنشان ندارند. البته نگاه آنها به شریعت ریشه در یک نگاه سنتی دارد.
رویکرد شخص شما به سنت و شریعت چیست؟
من بر این باورم که همه قوانین شریعت و احکام فقهی قوانین سنتی هستند. باور ندارم که اینها قوانین الهی و مقدس هستند.
آیا فقها میتوانند حرام بودن صدای زن را طبق شریعت اسلامی اثبات کنند؟
خیر، در چارچوب همین شریعت سنتی نیز نمیتوانند چنین کنند.
آنها که می گویند قوانین شریعت لازم الاجرا است هم نمی توانند مبتنی بر شریعت استدلال و اثبات کنند که در آوازخوانی فرقی میان زن و مرد است.
این همه عناد با صدای زن از کجا میآید؟
به باور من آنهایی که موسیقی را حرام میدانند با موسیقی و آواز آشنایی لازم را ندارند و روحشان از این لطفافت بهرهمند نشده است.
منشا مخالفت با نواختن ساز از سوی زنان چیست؟
ممنوعیت بر سر نواختن موسیقی برای زنان پیش روی عموم مردم نیز به طور آشکار از همان قاعده کلی [همه چیز برای زنان ممنوع است] میآید.
حتی در گذشته فقهای سنتی میگفتند حرف زدن زن با مرد بیگانه و بیرون آمدن او از خانه نیز ممنوع است. یا شنیدهایم که توصیه میکردند که زنان در گفتوگو با مردان نامحرم صدایشان را تغییر دهند.
استدلال فقها در این موارد چیست؟
اگر از آنها بخواهید در این زمینه استدلالی بیاورند هیچ استدلالی ندارند. مثلا از فقیه بپرسیم استدلال تو چیست که زن نمیتواند در حضور مردم ویولن و پیانو بنوازد. فکر میکنید آنها استدلالی داشته باشند؟ آنها جوابی ندارند. میگویند اینکه زنی ایستاده و موسیقی مینوازد و یک مرد به او نگاه می کند مفسده بار است. اما انتظار این است که فقیه به عقلش رجوع کند و بگوید اگر مردی این مشکل را دارد، مشکل آن مرد است. زن که نمیتواند مدام خودش را با نگاه مردان تنظیم کند.
آیا در زنان فقیه نسبت به آواز خوانی و یا دیگر امور زنان خوانشی متفاوت داشتیم؟
متاسفانه در رویکردی تاریخی در عرصه دین صدای مردان همواره بلند بوده و هنوز هم در کل جهان اسلام همین روال است.
در ایران صداهای زیادی از زنان به ویژه در حوزه فقه نمیشنویم اگر زنانی هم در این حوزه بودند پیرو همان دیدگاه و اندیشه مردان بودند.
فقیهان مرد نواندیش چطور؟
خیلی کم می بینید که مردان فقیه احکامی متفاوت در حوزه زنان ارایه کرده باشند. آنها نسل پشت نسل از هم تقلید کردند و حرف تازهای نداشتند، زنان هم حرف تازهای نیاوردند.
نگاه فقهی شما؟
من اگر در این حوزه حرف میزنم و نقد میکنم به این خاطر است که من از همان ابتدا این محدودیتها را نپذیرفتم. نکته این است که زنان حوزوی با قائل بودن بر سنتها و اصول پذیرفته شده در حوزهها ابتدا تمام این محدودیتهای سنتی موجود برای زنان را برای خودشان قبول کردند. طبیعی است که سخن تازهای نداشته باشند.
نظرتان درباره زنان دارای سواد حوزوی؟
زنان با تحصیلات حوزوی کم نداریم اما متاسفانه زنانی که بتوانند حرفی به نفع زنان بزنند و فقه و شریعت را به نفع زنان نقد کنند، نداشتیم. گاهی هم در تلویزیون میآیند و حرف میزنند اما حرفهای سخیفی میزنند و متاسفانه علیه زنان سخن میگویند. همان بهتر صدایشان خاموش بماند.
آیا در موضوع آواز زنان از آقای خامنهای استفتا شده؟
استفا ایشان را ندیدم اگر دیدم هم اکنون در خاطرم نیست. اما یک نکته کلی وجود دارد و آن اینکه امروز کشور ایران تحت حاکمیت آقای خامنهای است بنابراین هرجا کاری صورت میگیرد دیدگاه ایشان جاری است. برای نمونه اگر در رادیو و تلویزیون اموری پیش می رود و ممنوعیتهایی برای زنان در حوزه نواختن ساز و آواز در جریان است به احتمال زیاد از همین دیدگاه ایشان میآید چرا که نهادی مانند تلویزیون تحت حاکمیت ایشان است و رئیس صداوسیما را آقای خامنهای برمیگزینند.
بنابراین میتوانم بگویم نه تنها در حوزه زنان که در همه حوزهها دیدگاههای کلی آقای خامنهای اجرا میشود.
فکر نمیکنید جامعه از شریعت عبور کرده باشد؟
قطعا همینطور است. مردم ما مدتهاست که از قوانین شریعت عبور کردند. نمیتوان مدام به مردم گفت که این امر مفسدهدار است و فلان کار مفسده ندارد. زندگی روزمره امروز مردمان جامعه تابع عقل و قانون است. احکام شریعت نمیتوانند در زندگی ما کارکرد قانون عقل را بگیرند و دیگر دوره این چیزها سپری شده است چرا که قوانین شریعت در واقع چیزی جز سنتها نیستند.
آینده ایران را چطور پیشبینی میکنید؟
تجربه حکومت دینی اکثریت مردم را به این نتیجه رسانده که دین باید از حکومت جدا باشد. قوانین شریعت نباید در زندگی روزمره مردم حاکمیت داشته باشد.
آینده را بسیار روشن و متغیر میدانم. خیلیها فکر نمیکردند در همین جمهوری اسلامی زنان بتوانند بیحجاب باشند اما زنان اراده کردند، مردم اراده کردند و این اتفاق روی داد.
خیلی از چیزها اتفاق خواهد افتاد آن هنگام که مردم به توانمندی خودشان ایمان آورده و باور کنند همه چیز به خواست آنها اتفاق میافتد. خیلی از چیزها اتفاق خواهد افتاد آن زمان که مردم اراده کنند.
مطمئن هستم که اینها اتفاق خواهد افتاد. چنانچه با وجود همه این محدودیتها هماکنون نیز در ایران زنان زیادی موسیقی مینوازند و آواز فرا میگیرند. خوشبختانه اکنون مردان و زنان کنار یکدیگر هستند. تغییرات زیادی در پیش است اگر مردم خودشان را باور کنند. اینکه همه چیز به خواست آنها اتفاق خواهد افتاد.
درباره کتابتان «چرا علیه حجاب شوریدم» بگویید؟
این کتاب باید نخست منتشر شود و بعد به خوبی خوانده شود و بعد میتوانیم درباره آن نیز حرف بزنیم.
و با توجه به مباحث مرتبط با حجاب و اسلام در اروپا فکر نمیکنید، رویکرد شما به حجاب در نزد برخی مسلمانان چالشبرانگیز شود؟
اجازه دهید کتاب را بخوانند. من حاضرم به همه نکات پاسخگو باشم.
source