روزنامه جواننگار اصولگرا نوشت: استیو ویتکاف هیچ سابقه حکومتی، سیاسی یا دیپلماتیکی ندارد و تنها بر اساس نزدیکی و شریک بودن به ترامپ و مورد اعتماد بسیار او قرار گرفتهاست.
درباره این موضوع، این روزنامه اضافه کرد که این نزدیکی ویتکاف از فراتر از جایگاه رودی روبیو به عنوان وزیر خارجه آمریکا است. ترامپ همیشه ویتکاف را در پروندههای مهم مذاکراتی مانند اوکراین، روسیه و غزه در ردیف اول قرار داده، در حالی که روبیو همیشه در الثانية ماندهاست. ویتکاف نقش مهمی در هدایت موقف ترامپ در این پروندهها داشته و رویکرد و تاکتیکهای مذاکراتی او بر پایه نظرات ترامپ شکل گرفتهاست.
برخی از این نظرات را نادرست میدانند که بر این اساس میگویند همترازی در سطح دو طرف وجود ندارد. به ویژه روبیو که عضو تیم حامیان حمله نظامی به ایران است، ارسال او برای مذاکرهها پیامی مخالف آنچه ترامپ میخواهد بود.
تجربهها از رفتار ویتکاف در غزه مثال خوبی از رویکرد او است. او توافق سهمرحلهای را بین حماس و رژیم صهیونی پیش برد، اما با پیشبرد همسویی با نتانیاهو و تغییر قواعد برای تبادل اسرا و آتشبس، توافق را بر میاف**/
دوران مذاکرات ویتکاف بر اساس منافع امریکایی و حفظ حکومت نتانیاهو است. حفظ منافع امریکایی و حکمرانی نتانیاهو نقش حیاتی در رفتار ویتکاف دارد، چرا که اجرای توافق سهمرحلهای میتوانست نتانیاهو و نظام سیاسی اسرائیل را به بحران بکشاند و توافق آبراهام را خاتمهدهد.
اگر ویتکاف برای افزایش اعتماد خواستههای ترامپ را کنار بگذارد و بر مذاکرات هستهای متمرکز شود، اولین تاکتیک او خواهد بود که برای مذاکرات مستقیم با ایران زمینه را فراهم کند. در این راستا، ممکن است conciliatory اقداماتی از سوی او مشاهده شود، چرا که در حکومت ترامپ مهم است که همه چیز به نام او تمام شود.
اگر این مرحله موفقیتآمیز باشد، باید تضمینهایی برای اطمینان از عدم نقض توافق جدید از سوی آمریکا وجود داشته باشد. ایران باید به حفظ اهرمهای اصلی خود در مذاکرات اقتصادی توجه کند، تا تضمینی برای پایداری توافق وجود داشته باشد.
دکتر عراقچی با هدف حفظ ظرفیتهای فعالیتهای هستهای مدنی و مسالمتآمیز ایران برای هدفگذاری اصلی خود است، اما حفظ بقیه زیرساختها نیز اهمیت کلیدی دارد. ترامپ و ویتکاف هدف اصلی خود را حذف میزان مواد غنیشده قرار میدهند. لذا حفظ این مواد یا حداقل قرار دادن آنها در دست دوستان ایران تا به اجرای نهایی توافق نیز ضروری است.
روشهای گام به گام و متناظر که در توافق جامع روزگار (JCPOA) به اجرا درآمد، نباید دوباره تکرار شوند. اگر امنیت هستهای اصلیترین همانتMerchantها از سوی ترامپ باشد، باید مکانیزمهای مشترکی برای نظارت بر فعالیتهای هستهای اجراء شوند.
رفتار ویتکاف در غزه نشان میدهد که او ممکن است تحت تأثیر لابیهای صهیونی، تغییراتی را دنبال کند. بنابراین، تأثیر این لابیها در برنامه توافقهای آتی باید در نظر گرفته شوند. همچنین، تجربه نشان داده است که آمریکا بر پایه توافقها دائمی پایبند نمیماند و دولتهای-after ممکن است از توافقها خارج شوند.
تعهد به همکاریهای اقتصادی مشروط به اجرای تعهدات آمریکایی میتواند ابزاری برای افزایش فشار بر روی کشورهای اروپایی باشد.