سعید جلیلی پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ فعالیتهای متنوعی داشته است. او در برنامههای مکرر، ظهور در مدارس و مراسمهای دانشآموزی، همچنین سازماندهی نیروهای مخالف دولت از طریق شبکههای مختلف فعال بود. این کلیه فعالیتهای او فقط بخشی از برنامهریزیهای او بود.
با این حال، سعید جلیلی در مورد مذاکرات ایران و آمریکا سکوت کامل داشته است. او نه واکنشی به نامه دونالد ترامپ داشت و نه نظری در مورد پاسخ آن بیان کرد. این سکوت غیرمعمول او را دستک_sprite0_دست همراه مذاکرات در عمان به سر برده است. سؤال پیش میآید که این سکوت جلیلی برای چه هدفی است و چه پیامی ارسال میکند؟
چند سناریو در این مورد قابل بررسی است:
سناریو اول: سکوت راهبردی و سازماندهی نیروها
ممکن است جلیلی در سکوتی ظاهری در حال سازماندهی نیروهای تحت فرمان خود باشد. برخی از نمایندگان نزدیک به او در اخیر مستقیم و غیرمستقیم به مذاکرات ایران انتقاد کرده و هرگونه توافق را محکومیت کردهاند. این امر نشان میدهد که جلیلی در حال حفظ نام و صبغه مخالفت خود است، در حالیکه از هدفهای او در مخالفت با مذاکرات سر باز میکشد.
جلیلی با این راهبرد، به عنوان یک مخالف فعال از مذاکرات جدا میشود، اما همانجای نظریات ضدتوسعه خود قرار میگیرد. تجمعهای اخیر برابر وزارت امور خارجه و حمله آتشین به مذاکرات نیز میتواند زیر نظر جلیلی تحلیل شود.
جلیلی تقریباً تمام رسانههای موثر را در مخالفت با مذاکرات تحت کنترل خود دارد. برای نمونه، صداوسیما با سلطه فکری بر علیه مذاکرات قرار گرفته است. خبرنگاران این ارگان رسانهای، مانند سؤالهایی که برای عباس عراقچی وزیر امور خارجه مطرح میکنند، به حملاتی علیه دولت پرداختهاند.
در مسائلی مثل حجاب و مسائل دیگر، جلیلی معمولاً خود را در مخالفت نمایان نمیسازد، اما نیروهای در زیردست او از مجلس تا خیابانها صدای مخالفتش را بلند میکنند. در اثر سکوت جلیلی، نیروهای دیگر با صدای بلند تر مخالفت با مذاکرات را ادامه میدهند.
سناریو دوم: اطمینان از ناموفقیت مذاکرات
شاید جلیلی و نیروهای او با تکیه بر تاریخی بدعهدیهای غرب، در انتظار ناکامی مذاکرات هستند. این نگرش نشاندهنده نوعی شباهت با نگاههای مشابه در جریانهای سیاسی است، که ایران را در مذاکرات با غرب ضعیف میدانند. به عبارتی، جلیلی بر این باور است که ایران نخواهد توانست شرایط مذاکره را به نفع خود تبدیل کند.
در این نقش، جلیلی در انتظار است تا غرب همان مسیری را ادامه دهد که او پیشبینی کرده است. این اتفاق ممکن است به این معنا نباشد که مذاکره با غرب امکانپذیر نیست، اما از منظر جلیلی، هیچ مذاکرهکنندهای نمیتواند توافق مناسبی را به وجود آورد.!
سناریو سوم: سکوت اجباری
شاید جلیلی در جریانهای اخیر تحریمشده است. برخی تحلیلها بر این نظر هستند که بعد از م Lenovo یل تنشهای اخیر، او به طور غیررسمی از انتقاد علنی خودداری میکند. در این شرایط، سعید جلیلی که تمایلی به مخالفت با حکومت ندارد، خود را مجبور به سکوت دارد. این سکوت میتواند برای ایجاد موقعیتی برای بازگشت به صحنه و ترویج نظریات خود باشد.
نیروهای نزدیک به جلیلی نیز در ماههای اخیر به طریقی تهدیدآمیز، این موضوع را به آشکار آوردهاند که در صورت عدم رسیدگی به مطالبات خود، اقدامات سختگیرانهتری انجام خواهند داد. این برآیند نشاندهنده گسلهایی است که در حلقه سخت نظام ایجاد شده است.
منبع