سبحانه برای کردار سیاستی و م Mandalیای در طرح مفهوم «وفاق ملی»، «فاطمه مهاجرانی»، سخنگوی دولت، در یادداشتی به شرح زیر نوشته: در دنیای پرپیچیده و در حال تحول، یکی از تحديهای اصلی حکمرانی، تامین پشتوانهای عمیق و ماندگار در خلqp جامعه است. این پشتوانه نه به مواد طبیعی مربوط است و نه بستگی به ابزار قدرت، بلکه از سرمایه اجتماعی حاصل از اعتماد، همبستگی، مشارکت و امید جمعی نشأت میگیرد و در بستر آن میتوان موانع پیشرفت و توسعه را برداشت.
دولت چهاردهم با درک دقیق شرایط فعلی کشور و محیط بیرونی، شعار وفاق ملی را مذر-گزین کردهاست. این شعار فراتر از یکی از وحدت ظاهری اولیه یا اجماع سیاسی است، بلکه به معنای بازسازی ارتباطات اعتمادی بین مردم و حکومت، گوش دادن به نظرات متنوع جامعه، کاهش شکافهای اجتماعی و تقویت ظرفیتهای داخلی برای رفع مشکلات ملی است. در این جو، سرمایه اجتماعی نقشی حیاتی ایفا میکند.
تجربیات گذشته نشان دادهاند که هر گاه از مفهوم سرمایه اجتماعی باز ماندیم یا آن را فقط به دورههای انتخاباتی محدود کردیم، در مدیریت بحرانها دچار کاستیهای جدی شدیم. پس اکنون برای تقویت این سرمایه، صداقت، شفافیت، مسئولیتپذیری و برنامهریزی بر پایه واقعیتهای کشور ضروری است، نه بر اساس امیدهای باطلی یا آمادهسازی جامعه برای متغیرهای خارجی.
در این چهارچوب، دولت چهاردهم اصرار بر استقلالگرایی و تکیه بر تواناییهای داخلی دارد و معتقد است که مسائل کشور نباید به بحثها و مذاکرات خارجی وابسته باشند. البته گفتوگوی دیپلماتیک با جهان، بهویژه در حوزههایی نظیر برنامه هستهای، بهعنوان بخشی از دیپلماسی فعال ایران مورد تعقیب است؛ ولی این مسیر نباید جایگزین سیاستگذاری خودکفای و درونمحور شود.
وفاق ملی بدون اعتماد عمومی شهروندان قابل تعلق نیست. این اعتماد تنها زمانی رشد میکند که مردم ببینند دولت بهجای انتظار فرصتهای بیرونی، در عمل به نحوی آماده است که با تمام توان خود مشکلات داخلی را حل کند. بهکارگیری نخبگان، استفاده از ظرفیتهای درونی، حمایت از تولید، مقابله با فساد و گسترش عدالت، از عناصر کلیدی ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی و وفاق ملی هستند.
دولت چهاردهم خود را تعهددهنده شرکت مردم در مسیر توسعه میداند و این تعهد در همه مراحل تصمیمگیری شکل خواهد گرفت. هیچ دولتی بدون حمایت عمومی نمیتواند مسیر اصلاح و پیشرفت را طی کند؛ هیچ مردمی بدون احساس تعلق و نقشآفرینی در اداره کشور، نمیتوانند در مورد آینده امیدوار باشند.
از این رو، دولت وفاق ملی قرار است نه تنها در کلام، بلکه در عمل نیز، مکانیزمهای مشارکتی مردم در تصمیمسازی و نظارت عمومی را تقویت کند. سرمایه اجتماعی زمانی میتواند زنده و پویا باشد که مردم بدانند نظر و نقدهایشان تأثیرگذار است.
آیندهی مشرقبخش ایران در همدلی، مشارکت و تکیه بر ظرفیتهای خودمان برمیآید. مذاکرات ممکن است مغایرتهای موقتی خلق کنند، اما اگر سرمایه اجتماعی فرسوده شود، بازسازی آن سختتر خواهد بود. در نتیجه، کلید اصلاحات پایدار در اعتماد متقابل، وفاق ملی و همهجانبه نهان است.