در دهههای اخیر، اقتصاد ایران بارها دچار نوسانات شدید، رکودهای تکرارشونده و تورمهای بالا شده است. یکی از مهمترین دلایل این وضعیت، نبود مسیر مشخص و پایدار برای جذب و هدایت سرمایهها به سمت تولید واقعی است. در این میان، شعار «سرمایهگذاری برای تولید» که در سالهای اخیر بیش از پیش مورد تأکید قرار گرفته، تنها زمانی معنا و اثر واقعی خواهد یافت که از قالب شعار خارج شده و به راهبردی جامع و عملیاتی تبدیل شود.
بحران در مسیر سرمایهگذاری مولد
بررسی واقعیتهای اقتصادی کشور نشان میدهد که سهم بالایی از سرمایهگذاریها بهجای ورود به بخشهای مولد و تولیدی، روانه بازارهای غیرمولد همچون ارز، طلا، خودرو و ملک شده است. این روند علاوهبر آنکه به افزایش نقدینگی سرگردان و بیجهت در اقتصاد منجر شده، باعث شده تولیدکنندگان واقعی از دسترسی به منابع مالی محروم مانده و چرخه تولید دچار اختلال شود.
بخش تولید برای رشد و پویایی، نیازمند دو عنصر حیاتی است: سرمایه و ثبات. در شرایطی که بازارهای غیرمولد بازدهی سریع و بالاتری را برای سرمایهگذاران فراهم میکنند، انتظار هدایت منابع بهسوی تولید بدون ایجاد مشوقهای کافی و اصلاح ساختارهای موجود، دور از واقعیت است.
ایجاد زمینه اعتماد برای جذب سرمایه
یکی از پیشنیازهای اساسی تحقق سرمایهگذاری در تولید، وجود محیطی امن و قابل پیشبینی برای فعالیتهای اقتصادی است. سرمایهگذار نیازمند شفافیت، ثبات در مقررات، اجرای دقیق قراردادها و رفع موانع حقوقی است. در فضای اقتصادی ایران، نوسانات مکرر در سیاستهای ارزی، تجاری و مالیاتی، یکی از مهمترین دلایل فرار سرمایه از تولید بوده است. اگر امنیت اقتصادی و اعتماد عمومی به سیاستگذاریها بازسازی نشود، سرمایهگذاری در تولید هرگز به نقطه تعادل نخواهد رسید.
نقش سیاستهای اقتصادی در هدایت منابع
سیاستهای اقتصادی دولت باید به گونهای طراحی شود که بازدهی فعالیتهای مولد نسبت به فعالیتهای سفتهبازانه بیشتر باشد. این هدف با ترکیبی از سیاستهای مالیاتی هوشمند، کاهش هزینههای تولید، تثبیت قیمت انرژی برای بخش تولید و تسهیل در واردات ماشینآلات و فناوریهای نوین قابل دستیابی است. دولت میتواند با طراحی مشوقهای هدفمند، مانند تخفیفهای مالیاتی برای بنگاههای دانشبنیان یا تولیدکنندگان صادراتمحور، مسیر ورود سرمایه را به سمت فعالیتهای مفید تسهیل کند.
زیرساخت؛ حلقه مفقوده توسعه صنعتی
سرمایهگذاری صرف بدون فراهمسازی زیرساختهای مورد نیاز، نتیجهبخش نخواهد بود. تولید در دنیای مدرن نیازمند زیرساختهایی همچون شبکه حملونقل کارآمد، انرژی پایدار، اینترنت پرسرعت و دسترسی به بازارهای داخلی و بینالمللی است. توسعه متوازن زیرساختها بهویژه در مناطق کمتر برخوردار میتواند مشوقی مهم برای جذب سرمایهگذاری صنعتی و کشاورزی باشد. بیتوجهی به این حوزه باعث تمرکز سرمایهگذاری در چند استان محدود و محرومیت سایر مناطق از فرصتهای رشد خواهد شد.
نقش بازار سرمایه در تأمین مالی تولید
در سالهای اخیر بازار سرمایه در ایران گسترش قابلتوجهی یافته اما همچنان سهم تولید از این بازار محدود است. ابزارهایی همچون صندوقهای پروژه، اوراق مشارکت تولیدی، صندوقهای جسورانه و عرضه اولیه شرکتهای تولیدی باید بیش از پیش مورد حمایت قرار گیرند. همچنین فرهنگسازی برای تشویق سرمایهگذاران خرد به مشارکت در طرحهای تولیدی از طریق پلتفرمهای قانونی تأمین مالی جمعی میتواند نقش مهمی در تأمین منابع مورد نیاز ایفا کند.
اصلاح نظام بانکی؛ ضرورتی حیاتی
بانکها بهعنوان یکی از بازیگران اصلی نظام تأمین مالی باید از بنگاهداری خارج شده و نقش تسهیلگر را در حمایت از تولید ایفا کنند. تسهیلات بانکی باید اولویتبندی شود و منابع بانکها به سمت پروژههای تولیدی با توجیه اقتصادی مناسب سوق یابد. شفافیت در تخصیص منابع، کاهش رانت در اعطای وام و نظارت دقیق بر نحوه مصرف تسهیلات میتواند کارآمدی نظام بانکی را در خدمت تولید افزایش دهد.
سرمایهگذاری خرد؛ ظرفیت مغفولمانده
در کنار سرمایهگذاریهای کلان نباید از ظرفیت سرمایههای خرد مردم غافل شد. در شرایطی که میلیونها نفر تمایل دارند دارایی خود را در فعالیتی مولد بهکار گیرند، دولت میتواند با طراحی ابزارهای مناسب این منابع را به سمت تولید هدایت کند. راهاندازی صندوقهای محلی توسعه، بازارچههای سهام روستایی یا پروژههای مشارکتی مردمی از جمله طرحهایی است که در برخی کشورها موفق بوده و قابلیت بومیسازی دارد.
جمعبندی
تحقق شعار «سرمایهگذاری برای تولید»، تنها با تکرار این عبارت در رسانهها یا نصب آن بر سردر سازمانها ممکن نمیشود. این شعار باید به یک گفتمان فراگیر ملی و سپس به یک برنامه مشخص، قابل اجرا و زمانبندیشده تبدیل شود. در غیر این صورت خطر فرسایشی شدن این شعار و بیاعتمادی مردم و فعالان اقتصادی نسبت به سیاستهای کلان وجود خواهد داشت.
اقتصاد ایران در نقطهای حساس از تاریخ خود ایستاده است؛ جایی که عبور از بحرانهای مزمن تنها از مسیر تولید و ارزشآفرینی ممکن است. اگر سرمایهگذاری به سمت تولید هدایت شود نهتنها میتوان بر چالشهای فعلی فائق آمد بلکه میتوان چشماندازی روشن برای آینده ترسیم کرد؛ آیندهای که در آن رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی و رفاه عمومی در سایه تولید ملی محقق شود.
یادداشت از سعید امینی
انتهای پیام
source