رویداد۲۴| پیام برازجانی، پژوهشگر و فعال سیاسی، مینویسد: در فضای سیاسی امروز ایران، با سه گروه قدرتطلبی مواجه هستیم که هر کدام با نیات و ابزارهای خاص خود، تلاش میکنند کشور را در وضعیت تعلیق نگه دارند، مسیر اصلاحات را مسدود کنند و قدرت را در دست خود قبضه کنند.
۱. سرداران رمزخوان با ترکیبی از وزرای شعار
این افراد با شعارهایی نیازمند نبردها روی قدم هستند. آنها با شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» بزرگ شدهاند و هنوز با ادبیات دهه ۱۳۶۰ همبستگی دارند. بهدنبال بازتولید فضای جنگی هستند تا از آن برای خلق نقشهای جدید برای خود استفاده کنند: یکی سردار اقتصاد، یکی فرمانده سیاست، و یکی قرارگاه اداره کشور را میبازند. مدام از «شرایط خطرناک منطقه» صحبت میکنند، اما واقعاً به دنبال مصادره کردن فرماندهی کشور هستند.
مثالهایی از آنها: برخی افرادی که سابقه نظامی دارند، اکنون در مسئولیتهای اقتصادی قرار گرفتهاند و در هر بحران، قرارگاههای جدیدی ایجاد میکنند. نامهایی نظیر «پیشرفت» یا «تحول» برای این قرارگاهها انتخاب میشود، اما عملکرد آنها تنها مداخله بیضابطه در امور اجرایی کشور میباشد.
۲. سرمایهداران نشسته بر خان
این گروه از کاسبان تحریمشده شامل میشود. آنها صاحبان وامهای بزرگ، رانتخوران حرفهای و افرادی هستند که تجارت را میراث گرفتهاند. با سرمایههای خود، شرکتهای متعددی در سراسر جهان تاسیس میکنند و وامهای کلان را به دست میآورند. هر رانت را با استفاده از اسمهای نظام و انقلاب توجیه میکنند و خود را بهعنوان «سازندگان اقتصاد ملی» معرفی میکنند، در حالی که واقعاً مانع اصلی هر اصلاح اقتصادی و سیاسی هستند.
برخلاف گروه اول، این گروه ظاهر مدرنتری دارند؛ ماشینهای لوکس خارجی سوار میشوند، فرزندانشان تحصیلکرده در بیرون هستند، به زبانهای مهم جهان مسلط هستند و در کنفرانسهای بینالمللی شرکت میکنند. اما در عمل به سوی ایجاد یک مدل دیکتاتوری صالحان بهسالول کشورهای خلیج فارس میروند.
مثالهایی از آنها: همانها که با وجود تحریمها، کسبوکارها رونق یافته و در پروژههای کلان سهام دارند. هر طرح اصلاحی را با لابی و فشار از فضای اجرایی کشور دور میکنند.
۳. سلطنتطلبان بیدکان
این گروه از سر دلسردی مردم از وضعیت فعلی و حس نوستالژیک به دوران پهلوی استفاده میکنند. تصویر آرمانی خدایبیمزر را بالا برده، کلیپهای آرشیوی پخش میکنند و رضا سکندر را بهعنوان منجی پرداختهاند. هیچ برنامه اجرایی مشخصی ندارند، اما با روایتسازی و تبیین تاریخ، سعی میکنند سراب امپراتوری را در قالب جمهوری بار دیگر به مردم عرضه کنند.
مثالهایی از آنها: کانالهای ماهوارهای سلطنتطلب، صفحات مجازی که بکربکر کلیپهای شاه و شهبانو را پخش میکنند، و شخصیتهایی که در فضای مجازی بهدنبال فروش یک نوستالژی ساخته شده از ثبات و شکوه هستند، بدون اینکه به سرکوب، قتل، فساد و بیعدالتی آن دوران پاسخ دهند یا از آن مناقشهها پشیمان شوند.