مطالعهای نوین انجام شده توسط دانشگاههای هارورد و ویرجینیا، که با مشارکت حدود شش هزار نفر در یازده آزمایش انجام گرفته، نشان میدهد افراد گاهی از تصمیمگیریهای تصادفی مانند اندازشدن سکه، توهم ناعادلانهای پیدا میکنند. در این تحقیق، شرکتکنندگان در بازیهای سکهاندازی با یکدیگر رقابت میکردند و نتیجه به صورت تصادفی با انداختن سکه تعیین میشد.
نتایج نشان داد که وقتی شرکتکننده بازی را میباخت، او احساس میکرد که تصمیمگیری ناعادلانه بود، با نتیجه ناراضی بود و بر روی حریف خود نظر منفیتری داشت، به ویژه اگر سکه توسط حریف انداخته شده بود. حتی در مواردی که بازی را میبردند، شرکتکنندگان این احساس ناعادلانه را نداشتند، بلکه احساس گناه بیشتری داشتند اگر خودشان سکه را انداخته بودند.
این پدیده غیر منطقی است، چون احتمال آمدن هر طرف سکه ۵۰ درصد است. با این حال، بسیاری از مردم به این باورهای نادرست پایبند هستند و این ایده را که میتوان بر نتیجه تاثیر گذاشت، نسیان نمیکنند. محققان این توهمها را قلمبندی میکنند و میگویند که این یک واکنش سریع و شهودی است که راحت تصویر نمیشود.
این ادراک اشتباه میتواند تأثیرات جدی در زندگی واقعی داشته باشد. ما این توهمها را برای سادهسازی دنیا و پیشبینی آن بوجود میآوریم، آرزومند آن هستیم که زندگی را کنترل کنیم و عدالت در نهایت برقرار شود. با این حال، قبول اینکه بسیاری از اتفاقات صرفاً تصادفی هستند، برای ما دشوار است.
نویسندگان این مطالعه همچنین مشکل اخلاقی شانس را مطرح کردهاند، یعنی وضعیتی که افراد برای پیامدهایی که به کل شکل نمیدهند، مورد قضاوت اخلاقی قرار میگیرند. به عنوان مثال، دو راننده مست را در نظر بگیرید؛ یکی با یک عابر پیاده برخورد میکند و دیگری بدون هیچ مشکلی به خانه میرسد. بیشتر مردم راننده اول را مذنب میدانند، با اینکه وجود یا عدم عابر پیاده خارج از کنترل آنها بوده است.
در پایان، محققان نوشتند که در این مطالعات، شرکتکنندگان بهطور گستردهای از نوعی شانس اخلاقی عامیانه رنج میبردند، آنها فردی را که سکه را انداخته بود، بیشتر مسئول نتیجه منفی میدانستند، حتی با اینکه میدانستند که نتیجه کاملاً تصادفی بود.