در نگاه سنتی و قدیمی به حکومت، یک حاکم خوب می‌تواند حکومت خوبی را ایجاد کند. به‌عبارت دیگر، در حکومت‌داری سنتی، کیفیت حکومت مستقیماً با کیفیت حاکم مرتبط است. این ایده بر این توهم استوار بود که اگر حاکم به‌خوبی حکومت کند، ملک نیز به‌خوبی اداره می‌شود. از این رو، در این دوره، شخصیت‌هایی مانند مصلح‌الدین سعدی نقش مهمی در تشویق حاکمان به عدل و داد داشتند و آثاری مانند «سیاست‌نامه» امام غزالی که راهنمایی‌ها و نصائحی برای حاکمان ارائه می‌دهد، بسیار مشهور شد.

شاید بررسی سریعی به اثرات سعدی به کار برسد تا ایده‌ی اصلی بهتر روشن شود. سعدی در ابتدا رساله‌ای به نام «نصیحت‌الملوک» به حاکمان تقدیم می‌کند و محور اصلی آن، عدل و احسان است که برای حفظ امنیت و پایداری جامعه ضروری است. با پیشرفت جوامع و پیچیده‌تر شدن روابط اجتماعی، این دیدگاه سنتی تدریجاً تغییر یافت. روابط اجتماعی و حکومتی پیچیده‌تر شدند و نیاز به ساختارهای حکومتی جدید مانند نظام‌های مشروطه مطرح شد.

در ایران نیز با تجربه‌های جنگ‌های روس و ایران و آشنایی با جوامع مدرن، دوران مشروطه و تشکیل مجلس شورای ملی که در 26 مرداد 1325 با امضای شاه تأسیس شد، باعث انتقال از حاکم خوب به حکومت خوب شد.

این بررسی خلاصه‌ای به خدمت ارائه رخدادهای اخیر است که توجه را جلب کرد. اخیراً، رئیس‌جمهور در پاسخ به گزارش رئیس سازمان حفاظت محیط زیست درباره‌ی هدف تأسیس مجتمع پتروشیمی در میانکاله، دستور توقف هرگونه عملیات را صادر کرد و بر ضرورت محکوم کردن متورطان تأکید کرد. این اقدام موجب خوشحالی بسیاری از پLights زند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که ضمن تأکید بر تأسیس مجتمع پتروشیمی، وزارت نفت نیز به دلیل فشارهای محیط‌زیستی، پروژه را متوقف کرد. با این حال، نکته‌ی مهم این است که مگر وزیر کشور خود نفسه دستور مربوطه را به استاندار مازندران نداده است؟ یا مگر مستقیماً عهده‌داران حاکمیتی خود را از عملکرد سازمانی برتر مطلع نکرده‌اند؟ این تدریج به سوی واسطه‌گری رئیس‌جمهور نسبت به مسائلی که باید توسط حاکمیت‌های منطقه‌ای حل می‌شد، منجر به سوئی در ساختار مدیریتی شده است.

در مثال‌های دیگر، مثل لغو موسیقی کوچه بوشهر، وگرچه عوارض را باید اراضی محلی حل کردند، اما رئیس‌جمهور خود شخصاً مداخله کرد. همچنین، واکنش‌های عاملی‌های حوزه‌ی آموزش و ارسال سرباز به مدارس، نشان‌دهنده‌ی عدم تأثیرگذاری وزرا و سایر مقامات در کنترل وضعیت‌های نظامی است.

در نتیجه، پرسش اصلی این است که چرا رئیس‌جمهور به‌طور مستقیم و بدون مداخله وزرا و وزرایش مداخله می‌کند و چرا کابینه‌ای که به‌خودی(Void) خودش تشکیل داده‌است، نقش مؤثری در حل مسائل جلیل ندارد. این حالت به‌-Seems که ما به دوران قبل از مشروطه برگشته‌ایم که در آن یک فرد تمام مسائل را حل می‌کرد و حضور کابینه و دولت زیاد تأثیرگذار نبوده است. این وضعیت می‌تواند به‌شکل یک ساختار تک‌نفره در ارداف حکومتی منجر شود.

توسط jahankhabari.ir