درباره عهدنامه ترکمنچای و پیامدهای آن برای ایران در قرن نوزدهم، داستانی پر سر و صداست. حدود دو قرن پیش، در یک روستای کوچک به نام ترکمنچای نزدیک تبریز، فرماندهان ارتش بریتانیا و روسیه به مذاکره‌های پایانی خود برای توقف جنگ آمده بودند. این جنگ که میان ایران و روسیه تزاری رخ داده بود، بیش از ده سال ادامه یافته و در نهایت منجر به شکست نظامی ایران شد.

جنگ‌های ایران و روسیه که با عهدنامه صلح گلستان به ظاهر پایان یافته بود، به دلیل ناتمامی‌های این پیمان، بدون انسداد هیچ‌گاه به پایان مطلق دست یافت. روس‌ها به سراغ گسترش مرزهای خود بودند و ایرانیان نیز از این پیمان به عنوان صلح موقتی یاد می‌کردند و تلاش می‌کردند تا شهرهای قفقازی را دوباره به خاک ایران برگردانند.

عهدنامه ترکمنچای در 21 فوریه 1828، پس از شکست نظامی ایران در جنگ دوم با روسیه تزاری منعقد شد. این عهدنامه به نظر اول به عنوان شکست دیپلماتیک سنگینی برای ایران به چشم می‌خورد، اما ارزیابی دقیق‌تر آن نیاز است به بررسی شرایط بحرانی دوران انعقاد، اهداف هر دو طرف و محدودیت‌های ایران. این پیمان در واقع مجموعه‌ای از تدابیر اجتناب‌ناپذیر و حداقل‌سازی خسارات بود، در شرایطی که ایران در مواجهه با قدرت نظامی و سیاسی روسیه نمی‌توانست بیش از آن مقاومت کند.

دوره قاجار به‌خاطر عهدنامه‌های ننگی گلستان و ترکمنچای یاد می‌شود، اما این داوری هرگز موقعیت ایران در آن دوران را جامع نمی‌گیرد. در آن زمان، بیش از دو سوم جهان مسکون به مستعمره قدرت‌های بزرگ تبدیل شده بود، و ایران قاجار با همه محدودیت‌های خود توانست به هر حیله و تلاشی استقلال نسبی خود را حفظ کند و هسته تاریخی ارضی ایران را نیز رها نکند. واقعیت این است که قلمرو ایران در آغاز و پایان سلسله قاجار بیشتر و بزرگتر از دوران زندیه بود و بخش اصلی ایران دوره صفوی و افشاری را حفظ کرده بود.

شرایط بحرانی ایران در این دوره به‌ویژه به دلیل رقابت‌های قبیله‌ای، شورش‌های محلی و ناتوانی حکومت مرکزی در ایجاد وفاق ملی، چالش‌برانگیز بود. روسیه با توانایی‌های نظامی و صنایع پیشرفته، برتری واضحی نسبت به ایران داشت. ایران همچنان به سواره‌نظام سنتی و توپ‌های قدیمی متکی بود، و با این حال، با روحیه مقاومت مردمی و تاکتیک‌های نامنظم می‌کوشید تا حضور خود را ا CATEGORY

تحویل تبریز به روس‌ها، مرکز اقتصادی-نظامی شمال ایران، موقعیت چانه‌زنی ایران را به شدت تضعیف کرد. روسیه با تهدید به پیشروی به سمت تهران، ایران را برای مذاکرات صلح تحت فشار قرار داد. بریتانیا که نگران پیشروی روسیه به سمت جنوب و ایجاد خطر برای مستعمره ارزشمندش در هندوستان بود، به جای حمایت از ایران، ایران را به قبول صلح تحمیلی وادار کرد.

مفاد عهدنامه ترکمنچای به عنوان یک پیمان به ضرر ایران شناخته شد، اما دیپلمات‌های ایرانی، به‌ویژه میرزا أبوالحسن شیرازی، تلاش کردند تا از فروپاشی کامل ایران جلوگیری کنند. ایران همچنان توانست تبریز را از اشغال رهایی‌بخشد و هسته مرکزی خود، شامل آذربایجان، گیلان و تهران را حفظ کند. اگرچه ایران بخش‌هایی از قفقاز را به روسیه واگذاشت، اما بیش از آن نتوانست به داخل قلمرو ایران پیشروی کند.

اوج قدرت نظامی روسیه تزاری در این دوره با پیروزی بر ناپلئون بناپارت در سال 1812 در نبرد بورودینو به ثبات رسید. این پیروزی به روسیه اجازه داد تا به‌عنوان یک کشور ابرقدرت نظامی در اروپا تثبیت شود. ارتش روسیه با توانایی‌های پیشرفته و استراتژی‌های جدید، ایران را در جنگ‌های بعدی با دقت بالا مواجه کرد. ایران با محدودیت‌های نظامی و سیاسی خود، با کمبود بودجه و مقاومت‌های داخلی، نتوانست ارتشش را به استانداردهای اروپایی نزدیک کند.

بریتانیا، به‌عنوان رقیب اصلی روسیه در منطقه، بر اساس سیاست‌های خود در اروپا و رقابت‌های استعماری، حاضر به حمایت مستقیم از ایران نشد. این بی‌تفاوتی روسیه را به مداخلات بیشتر در ایران تشویق کرد. قاجارها تلاش کردند با ارسال هیئت‌های دیپلماتیک به اروپا، حمایت مادی و مادی بین‌المللی جلب کنند، اما استراتژی‌های قدرت‌های اروپایی این ماموریت را دشوار کرد.

پیامدهای عهدنامه ترکمنچای شامل وجوب پرداخت 20 میلیون روبل نقره به روسیه و اعطا حق کاپیتولاسیون و حضور کشتیرانی نظامی روسیه در دریای خزر بود. این پیمان از یک سو به ایران ضربه‌های سنگینی وارد کرد و از سوی دیگر مبنای نفوذ بیشتر روسیه را در ایران فراهم آورد.

以上の内容は、トルクメンチャイ条約がイランに与えた影響と、当時の国際情勢の中でのイランの立場を詳述しています。維持和強調了伊蘭在面對俄羅斯帝國擴張時的挑戰,以及在逆境中保存國家主權的努力。這個條約雖然對伊朗來說是一場挫敗,但也揭示了國家在危機中保持核心領土完整的韌性,並為後來的改革運動奠定了基礎。尽管伊朗在军事上遭受了重大损失,但在外交上,它通过保持核心领土的独立和完整,避免了与许多其他地区类似的彻底殖民化或解体的命运。

توسط jahankhabari.ir