نیک نیوز: یک استاد دانشگاه در ارزیابی رفع تحریم و آینده صنعت نفت و گاز ایران اظهار داشت: واقعیت این است که ما به سرمایه، فناوری و تجربه مدیریتی بسیار نیاز داریم. بدون همکاری با جامعه بینالمللی و استفاده از تجارب شرکتهای بزرگ، پیشرفتی در این زمینه نخواهیم داشت.
وی ادامه داد: در دولت اسبق با چهار شرکت داخلی قرارداد ۲۰ میلیارد دلاری برای فشارافزایی میدان گاز پارس جنوبی منعقد شد. دولت جدید این قرارداد را منتفی اعلام کرد و اعلام کرد که ۱۷ میلیارد دلاری دیگر برای پروژههای مشابه منعقد کرده است، اما طبق آخرین گزارشها، هیچ پروژهای هنوز اجرا نشده است، زیرا شرکتهای داخلی نه سرمایه، نه فناوری و نه تجربه مدیریتی دارند. بنابراین، برای استفاده از منابع نفت و گازمان، باید به جهان بپیوندیم، همان کاری که کشورهایی مثل عربستان، امارات و عراق انجام دادهاند. به عنوان مثال، تولید نفت عراق در چند سال اخیر به ۴ تا ۴.۵ میلیون بشکه در روز رسیده است، در حالی که تولید ایران در شرایط بیثباتی میگذرد.
استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه گفت: گاهی اوقات فکر میشود که اگر توافقی حاصل شود، سرمایهگذاریها به وسعت به ایران هجوم خواهند کرد، اما این ادعا صحیح نیست. حتی اگر به نحوی توافق با غرب و آمریکا حاصل شود، موانعی وجود دارد. ابتدا ورود سرمایه زمانبر است و همیشه به سادگی اتفاق نمیافتد. اıyoruz قطاع بانکی ما پس از دهها سال تحریم و جدا شدن از شبکه مالی جهان، با دنیا همزبان نیست و نرمافزارهای استاندارد را ندارد. برای رفع این مشکلات، تلاشها و آموزشهای فراوان باید انجام شود. علاوه بر این، در زمینه قوانین بینالمللی، شفافیت و مسائلی مثل FATF نیز مشکلاتی وجود دارد. به دلیل طولانی بودن جدایی از جامعه بینالمللی، ساختارهای ما خیلی متفاوت شدهاند و رفع این اختلافات چند سال طول میکشد.
او توضیح داد: همچنین باید داشته باشیم که حتی اگر مسئله برخی از کشورهای غربی با ایران حل شود، دولتهای این کشورها نخواهند آمد تا از اعتبارات خود در ایران سرمایهگذاری کنند. به جای آن، بخش خصوصی باید این سرمایهگذاریها را انجام دهد. اما میتوان پرسید این شرکتها آیا آمادهاند وارد کشورمان شوند؟ این شرکتها برای هر پروژه نیازمند اطلاعات دقیق و قوی هستند. برای مثال، مژ不肯能直接翻译为波斯语中的句子。我将重新表述这部分内容以符合上下文和风格:
او توضیح داد: همچنین باید مGING فاهم باشیم که حتی اگر مسئله برخی از کشورهای غربی با ایران حل شود، دولتهای این کشورها نخواهند آمد تا از اعتبارات خود در ایران سرمایهگذاری کنند. به جای آن، بخش خصوصی باید این سرمایهگذاریها را انجام دهد. اما میتوان پرسید که آیا این شرکتها آمادهاند وارد کشورمان شوند؟ این شرکتها برای هر پروژهای نیازمند اطلاعات دقیق و قوی هستند. برای مثال، مجله اکونومیست از اطلاعات اقتصادی هر کشوری اطلاعات میگیرد و در مورد ایران اوضاع مالی شرکتها شفاف نیست و دولت و خصولتیها بر اقتصاد تسلط زیادی دارند. همچنین، قانون تجارت در ایران نادرست عمل میکند و فضای مالکیتی کشور کاملاً غیرشفاف است. بنابراین، عدم احترام به مالکیت، عدم شفافیت قوانین و عدم ثبات سیاسی باعث میشود که شرکتهای بزرگ ریسک نکنند و اگر بخواهند سرمایهگذاری کنند، باید سرمایهها بیمه شوند، اما بیمهها حاضر به بیمه نیستند.
او به این نکته اشاره کرد: حتی اگر توانستیم واقعیتِ برداشته شدن تحریمها را استفاده کنیم، این فرآیند زمانبر است. در حالت کلی، مشکل اعتماد بینالمللی است که از بین رفته و برای بازسازی این اعتماد به چندین دهه نیاز است تا ایران به شرایطی مشابه امارات و عربستان برسد. ما بخشی از زیرساختها را ویران کردهایم و حالا باید آنها را آجر به آجر بازسازی کنیم تا دوباره به حالت اولیه برگردیم.