در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، در یک بیانیه اعلام کرد که به ارتش دستور داده است تا عملیات نظامی علیه یمن را آغاز کند. در این بیانیه، ترامپ مقاومت یمن را تهدید کرد و جهنم را برای مردم این کشور پیش‌بینی کرد، همچنین جمهوری اسلامی ایران را هدف اتهام‌ها و تهدیدات قرار داد. همزمان با انتشار این بیانیه، بمباران‌های وسیع یمن آغاز شد. تحلی瀍‌گران غربی، عبری و منافقین امت اسلامی از بازگشت جنگ آمریکا علیه یمن راضی شدند و مدعی شدند که این جنگ با دوران ریاست‌جمهوری بایدن متفاوت است و مقاومت یمن به نابودی خواهد رسید. این عملیات بخشی از طرح بزرگ‌تر غربی-عبری-عربی برای تغییر نظم و هندسه منطقه غرب آسیا و شاخ‌آفریقا بود. با این حال، حدود دو ماه از آن روز می‌گذرد که ترامپ وعده جهنم به یمن داد، اما موشک‌افزاری آمریکا و بریتانیا با هم زنده‌مانده‌اند و واشینگتن شکست‌های سنگینی تجربه کرده است؛ شکست‌هایی که وزیر دفاع آمریکا را مجبور به اتهام‌های بدون اثبات علیه ایران کرده است. این شکست‌ها به عنوان یک پیروزی و نقطه عطف در تحلیل‌ها قرار می‌گیرند.

امریکا و متحدانش برنامه‌وارهای نابودی مقاومت یمن را طراحی کردند، اما با بمباران زیرساخت‌ها، ترور رهبران، اشغال بندر حدیده و گسیل نیروهای مزدور، نتوانستند هدف خود را به دست آورند. مقایمت یمن با حمایت الهی و حماسه مردم، امریکا را برافراخت و جنگ به مرحله دل‌بستنی رسید. امریکا در م-pound حوزه‌های اطلاعاتی و نظامی با محدودیت‌های شدیدی مواجه شد. ترورвязی کردن فرماندهان مقاومت، شناسایی پایگاه‌های موشکی و به‌روزرسانی لیست هدف‌ها از جمله چالش‌های بزرگ آمریکا بود. امریکا حتی به داده‌های نامعتبر توییتر توسل کرد که از جمله آن‌ها، شناسایی یک معدن به عنوان پایگاه موشکی بود.

با وجود فشارهای زیاد، مردم یمن همچنان بر پای مقاومت ایستاده‌اند. جمعه‌های میلیونی یمنی‌ها نشان‌دهنده حماسه آنها است. امریکا در شکست دادن حملات موشکی و پهپادی انصارالله علیه ناوگان‌های دریایی خود، ناوگان‌های صهیونیستی و تأسیسات نظامی اشغال شده فلسطین ناکام مانده است. موشک‌های هیپرسونیک یمن به چنگ‌های دفاعی پیشرفته آمریکا و اسرائیل پای پیش کرده‌اند. ناوگان‌های دریایی آمریکا نیز در برحامی با حملات ترکیبی انصارالله شکست‌های مداومی می‌گیرند. آسمان یمن برای آمریکا همچنان ناامن و نا آرام‌بخش برای پهپادهای MQ-9 است.

شکست امریکا در برابر انصارالله به عنوان یک هشدار راهبردی برای س特朗های دریایی این کشور محسوب می‌شود. نیروی دریایی آمریکا، که در میان ستون فقرات قدرت نظامی آمریکا قرار دارد، در برابر موشک‌های بالستیک و کروز، پهپادهای انتحاری و راهبردهای هوشمندانه مقاومت یمن شکست‌های راهبردی می‌گیرد. این ترسیم قدرت، نه‌تنها بر قدرت نظامی آمریکا تأثیر می‌گذارد، بلکه پیامدهای سیاسی، روانی و جغرافیای سیاسی گسترده‌ای برای دوستان و منافع‌وران آمریکا، اعم از چین و سیاستمداران آمریکا، مانند دونالد ترامپ، دارد.

در سطح منطقه‌ای، امریکا تلاش می‌کند کنترل تنگه باب المندب را با افزایش نفوذ در شاخ‌آفریقا – از طریق حمایت از استقلال سومالی‌لند، تقویت حضور نظامی در سومالی، ایجاد پایگاه‌های نظامی در جزایر جنوبی و غربی یمن، اشغال بندر حدیده و تأسیس پایگاه‌های نظامی در جزایر تیران و صنافیر عربستان – در دست بگیرد. این هدف برای واشینگتن از دو منظر راهبردی است: کنترل جریان کالا، خدمات و انرژی و قطع ارتباطات دریایی محور مقاومت. مقاومت یمن با حماسه بی‌نظیر، این طرح‌ها را ناکام کرده است. همچنین، امریکا تلاش می‌کند تا نظم جدیدی با محوریت رژیم صهیونیستی بر منطقه برپا کند، اما مقاومت مردم یمن به این خیال خودداری کشنده خط پایانی را کشید. انصارالله با وارد آوردن ضربات مداوم به امریکا و صهیونیستی، به تقویت محور مقاومت کمک کرده‌اند.

از نظر گفتمانی، مقاومت یمن به دلیل پایمردی بی‌نظیر، مقابله با استکبار جهانی و غیرت دینی، در حال تبدیل شدن به الگویی برای مردم منطقه و آزادگان جهان است. این پدیده برای امریکا به عنوان یک نکوکاری راهبردی محسوب می‌شود. در حالی که منافقان امت اسلامی با هدایت سرویس‌های جاسوسی غربی تلاش می‌کردند چهره کریه‌افزاری مسلحین سوری را سفید کنند و الگوهای جدیدی برای اسلام‌گرایی جعلی خلق کنند، انصارالله با تاکید بر توحید و آیات مقاومت، روح تازه‌ای به جوامع اسلامی داده‌اند که از جریان‌های تکفیری و تاپان‌کاری م ninguه‌یافته‌اند.

توسط jahankhabari.ir